سلام
شهر شوشتر از شهرهای بسیار کهن ایران است. شهرستان شوشتر با 3538 کیلومتر مربع مساحت در مرکز استان خوزستان واقع شده و مرکز آن شهر شوشتر است. این شهرستان از شمال به شهرستان های دزفول و مسجد سلیمان، از باختر به شهرستان های اهواز و دزفول و از جنوب به شهرستان های مسجد سلیمان و اهواز محدود است. شهر شوشتر با 6/17 کیلومتر مربع مساحت در 85 کیلومتری شمال شهر اهواز از نظر جغرافیایی بین 32 درجه و 3 دقیقهی پهنای شمالی و 48 درجه و 50 دقیقه ی درازای خاوری نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد. بلندی این شهرستان از سطح آب 43 متر و هوای آن گرم است. مرکز شهرستان شوشتر به چند راه پیوسته است:
راه اصلی به سوی شمال باختری به درازای 60 کیلومتر تا شهر دزفول
راه فرعی به سوی شمال به درازای 30 کیلومتر تا شهرک گتوند
راه فرعی به سوی جنوب خاوری به درازای 15 کیلومتر تا راه اصلی مسجد سلیمان- اهواز
راه فرعی به سوی جنوب به درازای 52 کیلومتر تا راه اصلی مسجد سلیمان – اهواز که از راه شوشتر به درازای 85 کیلومتر به اهواز پیوسته است.
فاصله هوایی این شهرستان تا تهران 463 کیلومتر است.
شوشتر موقعیت ویژهای در جلگه خوزستان دارد و رودخانههای بزرگ کارون و دز از این شهرستان عبور می کنند ، و وجود همین رودها باعث خلق سازه های آبی بسیاری در این شهرستان شده و به شهر سازه های آبی ایران معروف شده است. رودخانه دز از غرب شوشتر عبور میکند و مرز شوشتر را با شوش میسازد. اما رودخانه کارون پس از عبور از کوههای زاگرس، پس از سد گتوند وارد دشت عقیلی شده و از تنگهای بین کوههای فدلک و کوشکک می گذرد و به طور کامل در جلگه خوزستان جاری میشود. این رودخانه پس از عبور از این تنگه با تخته سنگ بزرگی که شوشتر بر آن بنا شده برخورد میکند و توسط بند میزان به دوشاخه گرگر و شطیط تقسیم میشود. شاخه گرگر- یا دودانگه یا مسرقان- کانالی است که دست کند انسان است و تاریخ کندن آن مشخص نیست اما متون تاریخی نشان میدهد که این رودخانه ابتدا به رود دیگری در رامهرمز ملحق میشده و به خلیج فارس میریخته و در دوران کوروش هخامنشی آن را در منطقه بندقیر توسط سدی به رودخانه کارون باز میگردانند. شاخه شطیط یا چهاردانگه نیز که از سد معروف شادروان شاپوری عبور میکند در بالادست سد شادروان شاخهای از آن جدا میشود که داریون -داریوش یا دارا- نام دارد. این سه شاخه رودخانه کارون شوشتر را همچون جزیرهای محصور نموده و در طول تاریخ دشتی وسیع به نام میاناب را آبیاری کردهاند. در نهایت هرسه شاخه -شطیط، گرگر و داریون- در منطقه بندقیر جنوب شهرستان شوشتر به یکدیگر ملحق میشوند و در همانجا رود دز نیز به کارون ملحق شده و کارون بزرگ را میسازند و بهطرف اهواز حرکت میکند.
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی و علت نامگذاری این شهر به این نام
شوشتر در چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح بنا شده و در هزاره قبل از میلاد «هیدالو» نام داشت. از لحاظ جغرافیایی در شمال خاوری جلگه خوزستان و حد فاصل کوهستان و دشت قرار گرفته است. بعضی از مورخان بر این باورند که نام شوشتر از واژه «شوسا» یا «سوسا» یعنی «مطبوع» و «دلپسند» گرفته شده است و عده ای آن را «شاه شاتر» یعنی «شهر شاه» میدانند. برخی شوش را به معنی خوب و شوشتر را به معنی خوب تر دانسته اند و برخی نیز آن را به مناسبت این که شش دروازه داشته است، «شش در» گفته و اعراب آن را «تستر» گفته اند. مورخین قدیمی درباره شهر شوشتر نوشته اند: تستر شهری بزرگ، زیبا، خرم و دارای پالیزهای نیکو و باغ های عالی است. همچنین درباره این شهر نوشته اند:
والرین قیصر روم، اسیر شاپور اول ساسانی شد و در هفت سال اسیری به ساختن سد عظیم شادروان که زیر شوشتر واقع است، اشتغال داشت، اعراب شادروان را از عجایب ابنیه جهان شمرده اند. هنوز آثار آن به کلی از بین نرفته است. شوشتر در قدیم مرکز استان خوزستان بود و هم اکنون یکی از شهرهای آباد، زیبا و تاریخی این استان به شمار می رود. دیبایشوشتری شهرت جهانیداشته است و در قرن دهم پوشش کعبه را از دیبای شوشتری تهیه می کردهاند.
طبق روایت گویند: شهرستان شوش و شوشتر را شوشیند (شوسن) زن یزدگرد پسر شاپور ساخت، زیرا او دختر ریش گلوته پادشاه یهودیان و مادر بهرام گور بود. در عید عیلامیان شهر هیدالو ظاهرا در موضع کنونی شوشتر بود و سپاهیان آشور بانیپال در دنباله فتوحات خود بدانجا رسیدند.
بنا به گفته تاریخ نویسان از جمله حمزه اصفهانی، شوشتر به معنی خوبتر است؛ و چون شهر شوش رو به ویرانی میرفت، در شش فرسنگی بنا شد که خوشآبوهواتر و حاصلخیزتر از شوش بود و آن را شوشتر یعنی از شوش بهتر نامیدند.
مستوفی در نزهتالقلوب مینویسد: برخی اصل واژه شوشتر را «ششدر» احتمال دادند. آن بدین دلیل بوده که این شهر دارای شش دروازه بوده که عبارتاند از:
دروازه ماپاریان
دروازه دسبول
دروازه آدینه
دروازه لشکر
دروازه مقام علی
دروازه گرگر
بعضی دیگر آن را «شهشاتر» یعنی شهر شاه لقب دادهاند. برخی از تاریخدانان بر این باورند که نام شوشتر از واژه شوشا یا سوسا یعنی مطبوع و دلپسند ماخوذ گردیدهاست.
در پایگاه میراث فرهنگی شوشتر وجه تسمیههای دیگری برای شوشتر آمدهاست:
شوش به معنای کنارستان، و شوشتر به معنای آن سوی کنارستان
زن یزدگرد، شوشیندخت نام داشت، که دو شهر شوشتر و شوش را بنا نهاد
شوشتر از واژهٔ «شوشدر» گرفته شده، به معنای دروازهٔ شوش
برخی پیوند واژهٔ شوشتر را با «تیشتر» (الاههٔ باران، ایزدبانوی آبآفرین) میدانند
مرکزیت استان خوزستان
شوشتر از زمان ساسانیان تا ابتدای پهلوی در اغلب دورههای تاریخی مرکز استان خوزستان بودهاست. در سال ۱۳۰۳ شمسی، در پی شیوع بیماری وبا، به دستور رضاشاه پهلوی، مرکز استان خوزستان (استان ششم) از شوشتر به ناصری (اهواز) منتقل گردید. اداره معارف آخرین اداره دولتی خوزستان بود که در سال ۱۳۰۳ از شوشتر به اهواز منقل شد.
پیشینه تاریخی شوشتر را باید از دو منظر دید. تاریخچه سکونت در منطقه شوشتر و تاریخچه شهر شوشتر.
پروفسور گیرشمن باستان شناس نامدار فرانسوی، غار پبده در شمال شرقی شهر شوشتر را نخستین سکونتگاه انسانی در ایران میداند و قدمت سکونت در شوشتر را به ده هزار سال تخمین میزند. عیلام شناس معروف والترهینس در کتاب دنیای گمشده عیلام، احتمال داده است شوشتر امروز همان آدامدن عیلامی باشد و ظاهراً هیدالو در جایگاه کنونی این شهر قرار داشته است(گیرشمن-ایران از آغاز تا اسلام)، که بعدها رو به ویرانی رفته و سپس به وسیله پادشاهان هخامنشی تجدید بنا گردیدهاست. نیز احتمال دادهاند محل قدیمی تر و عیلامی شهر در جایگاهی که هماکنون دستوا نام دارد بوده باشد(محلات جنوبی شهر). باستان شناسان در سال ۸۳ با کاوش تل ابوچیزان شوشتر، به آثاری برخوردند که ردپای حکومتهای اولیه شوش را در هفت هزار سال پیش در شوشتر نشان داد.
تاریخچه شهرنشینی
ابن مقنع گوید: «اول شهری که پس از توفان نوح بنا نهادند، شوش و شوشتر بود.» برخی مورخان گفتهاند شوشتر را هوشنگ پیشدادی بنایان نهاد، هنگامی که وی از شوش به تفرج خارج گشت و به دشتی خوش آب و هوا با رودخانهای پر آب و جنگلهای پردرخت رسید و به آن منطقه صفت افضل بر شوش نسبت داد: «شوش تر»، یعنی از شوش بهتر و دستور داد شهری به غایت زیبا و عظیم بنا کنند. در روزگاری که رسم زندگی بر کوچ نشینی بوده سنگ بنای شهری را بنا نهادهاند که پس از طی هزارهها تا امروز آباد است. بسیاری از شهرها، با پیشرفت یک روستا به شهر تبدیل شدهاند، اما سنگ بنای شوشتر از ابتدا شهر بوده است. متون تاریخی بسیاری از وجود قلعه سلاسل و نهر دارا یا داریوش شوشتر حکایت میکنند که این آبادی شوشتر را در دوران هخامنشی اثبات میکند. از دوران اشکانیان نیز باستان شناسان اشیا و سفالهای بسیاری در محدوده شهر شوشتر کشف کردهاند. اما شوشتر در زمان ساسانیان از شهرهای مهم ایران بوده و توجه حکومت را بسیار به خود معطوف کردهاست. به گونهای که والرین امپراطور روم (معروف به قیصر روم) را که شاپور اول ساسانی اسیر کرده بود به آبادی و عمران شوشتر میگمارد و بنا یا تجدید بنای سد شادروان را به وی میسپارد. در دوران ساسانیان تأسیسات آبی عظیم و پیچیدهای در شوشتر ساخته شده است که اکنون از مجموعه آنها بهعنوان بزرگترین موزه آبی دنیا یاد میکنند. سدها، پلها، آسیابها و کانالهای بسیاری از آن دوران در شوشتر به یادگار ماندهاست. با ورود اسلام، سال ۱۷ هجری در جنگ شوشتر مسلمانان پس از وقفهای طولانی موفق به فتح شوشتر میشوند. فرمانده لشکر ایرانیان، هرمزان و لشکر مسلمانان ابوموسی اشعری بود. در این جنگ براءبن مالک از صحابه پیامبر شهید گشت که در کنار قلعه سلاسل دفن است و آرامگاهش اولین بقعه اسلامی در ایران است. هرمزان نیز به دست مسلمانان اسیر گشت و وی را به امام علی سپردند.
در دوران اسلامی شوشتر از نظر علمی، فرهنگی و معارف اسلامی به مرحلهای رسید که همواره مورد توجه بود و در تمام دوران اسلامی مرکز حکومتی خوزستان بوده است. در آن دورانهای پر از کشمکش، در شورشهایی که علیه خلفای اموی و عباسی صورت میگرفت تا حمله مغولان خوزستان از موقعیت استراتژیکی برخوردار بود و فتح شوشتر بمنزله تسخیر خوزستان بود. در پایان قاجاریه با احداث راه آهن و عدم عبور آن از شوشتر و بی رونق گشتن کشتیرانی در کارون شمالی، شوشتر موقعیت بندری خود را از دست میدهد. متعاقب رکود اقتصادی در شوشتر، مرکزیت خوزستان به اهواز منتقل میگردد.
در زمان فتحعلی شاه قاجار، شوشتر، دزفول و هویزه جزء کرمانشاه گردید و به محمدعلی میرزای دولتشاه سپرده شد. بر اثر طاعون در سال هزار و دویست و چهل و هفت ه-ق بیش از نیمی از جمعیت شهر خالی شد. در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، دو دستگی حیدری و نعمتی در آن به اوج خود رسید و هر یک در کوچهها و یا پشتبام سنگربندی کردند. خزعل خان هم از این وضع استفاده کرد و دستههای عربها را به تاخت و تاز در شوشتر فرستاد. مردم شوشتر از آغاز ظهور اسلام مسلمان و بعدها شیعه شدند. شوشتر را دارالمومنین دانستهاند. در دوران امیرکبیر به دلیل یک آشوب محلی، مردمان شهر شوشتر که بیش از ۸۰ درصد آنها مندایی بودند، برای جلوگیری از خونریزی مجبور شدند تا اسلام بیاورند.
از مراکز دیدنی شهرستان شوشتر میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
آسیابهای آبی سیکا
خانه مستوفی
منزل معین التجار
کلاه فرنگی
برج کلاه فرنگی
خرف خانه
قلعه رستم عقیلی
قلعه سلاسل
قلعه رستم
روستای گتوند
شهر باستانی دستوا
پل شادروان
پل لشگر
پلکان های مجموعه آسیابها
ساباط ورودی
پل حاج خدایی
کاروانسرای افضلی
بند ماهی بازان
بند برج عیار یا پل صائبی کش
معبد توعاشقون
چشمه گراب
چشمه سی زنگر
پل آبشور
تونل سه کوره
پل بند گرگر
تونل دهانه شهر
چهار طاقی
پل شاه علی
آبشارهای شوشتر
مسجد جامع شوشتر
بقعه سید محمد گیاهخوار
بقعه سید محمد ماهرو
امامزاده عبدالله
بقعه براء بن مالک
بقعه خضر
صنایع و معادن
روستاهای تک تکاب، گرآب و کوه زر
آب رودخانه پیش از ورود به شهر به دو شاخه تقسیم میشود: شاخه «گرگر» کارون که از داخل شهر عبور میکند، آبشارهای زیبایی را تشکیل میدهد و و شاخه دیگر «چهاردانگه» است که از غرب به سوی جنوب شوشتر جریان داشته و در محلی به نام «بند قیر» در جنوب شوشتر مجدداً به هم پیوند میخورد. بسیاری از تأسیسات آبی باستانی همچون: آسیابها، کانالها، پل بندها، و آبشارها در مسیر شاخه های گرگر و شطیط ساخته شده اند.
بند میزان
بند میزان سدی است در شوشتر و ساخته دست انسان مربوط به دوره ساسانیان که تا امروز پابرجاست. ساختن بند میزان شوشتر را به شاپور اول ساسانی نسبت میدهند. این سد آب کارون را به نسبتهای ۲ و ۴ بین رودهای گرگر و شطیط تقسیم میکند. رود گرگر را دودانگه یا مسرقان نیز گویند و رود شطیط را چهاردانگه هم خوانند. مصالح بکار رفته در بند میزان سنگ(تراشیده شده شوشتر) و ساروج هستند. این بند از چند دهانه تشکیل شده است که مهمترین آنها دهانهای است جدا که تنظیم آب دو شاخهٔ رودخانه را انجام میدهد به گونهای که اگر دبی گرگر بیشتر از یک سوم باشد آن را به شاخهٔ شطیط انتقال میدهد و بلعکس واین خود از شاهکارهای معماری این بند است.این بند سابقاً میزان و همچنین پل قیصر نام داشت، از نوع مصالح ساختمانى که در آن به کار رفته و از نوع سبکهاى متفاوتى که در ساختن طاق آن استفاده شده، قدمت دیرین آن را مىتوان تشخیص داد. این پل را به طرز زیبا و باشکوه و با پیچ و خم ساختهاند و جمع طول آن حدود ۵۲۱ متر است. ساختمان اولیه بند میزان به زمان ساسانیان مربوط است و به بند و پل شاپوری نیز خوانده می شود ولی پس ازخرابىها و تعمیرات متعدد، ساختمان کنونى آن را به پسر فتحعلى شاه قاجار یعنى محمد على میرزا دولتشاه والى خوزستان نسبت مىدهد. بهمین علت به بند محمد على میرزا یا بند خاقان نیز مشهور است.
بند میزان علاوه بر تقسیم آب رودخانه ، کارایی دیگری نیز داشت . منطقه ای که بند میزان بر روی آن ساخته شده شیب دار بوده و اگر این بند ساخته نمی شد ، به احتمال زیاد تمام آب رودخانه به سمت رود گرگر تغییر مسیر می داد ولی با این بند هم از این امر جلوگیری شده و هم به اندازه دلخواه و نیاز از آب رودخانه تقسیم می شود .
برج کلاه فرنگی
برج کلاه فرنگی شوشتر با قدمت دوره قاجاریه در مرکز شهر شوشتر در استان خوزستان قرار دارد. این بنای برج مانند در کنار رود کارون و نزدیک به بند میزان در شهرستان شوشتر قرار دارد و مشهور به کلاه فرنگی است. این برج هشت ضلع دارد و زیرسازی آن که برج روی آن قرار گرفته است، نسبت به سطح زمین، چهار متر ارتفاع دارد و ارتفاع خود برج نیز حدود هفت متر است.
مردم شهر شوشتر این برج را کلاهفرنگی می نامند و می گویند، برج جایگاه دیدهبانی قیصر روم یا شاپور ساسانی جهت نظارت بر کار کارگران مشغول در بندمیزان بوده است. نمای بیرونی این برج از سنگهای تراش خورده ساخته شده است. که این سنگها نیز به مرور زمان افتادهاند و اکنون فقط سه متر از این سنگهای تراش خورده بر بدنه برج باقی مانده است. بندمیزان با دو ضلع مورب خود، تقریبا در روبرو و چشمانداز این برج قرار دارد.
برج کلاهفرنگی شوشتر در سال ۱۳۷۸ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۶۱۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
قلعه سلاسل شوشتر
قرنها است که حماسه ی مقاومت دلیرانه ی هرمزان حاکم ایرانی درب مقابل اعراب در درون این قلعه همچنان در اذهان مردم باقی است. این سردار ایرانی به مدت یک سال درون قلعه ی سلاسل شوشتر در مقابل سپاه اعراب مسلمان مقاومت نمود. و در پایان تراژدی، شخصی به اعراب راه مخفی نفوذ به قلعه را نشان داد.
قلعه سلاسل شوشتر دژی است بسیار بزرگ که دارای حیاطهای مفصل و متعدد ، سربازخانه ها ، طویله ها ، حمام ها ، شبستان ها ، برج ها ، باغچه ها ، قورخانه ، نقاره خانه ، حرم خانه ، آشپزخانه ، قاپی های متعدد ، حوض های بزرگ ، حصار و خندق بوده است . برجهای این قلعه به صورت مدور بوده اند.
این قلعه بجز نقش دفاعی که از شهر شوشتر داشته است، مرکز کنترل نهر داریون و همچنین محل استقرار والی خوزستان می بوده. باوجود تخریب قسمت عمده این قلعه، بخشهای باقیمانده چشمگیر و بسیار دیدنی هستند.
متون تاریخی از وجود آن در زمان هخامنشیان حکایت می کنند و قلعه تا حدود ۵۰ سال پیش آباد بوده است. آثاریکه در سطح آزاد قلعه سلاسل باقی مانده همگی به دوران اسلام تعلق دارد. و از دوره ساسانی فقط دیوارهای شمالی قلعه را می توان به حساب آورد. دیوارهای نامبرده بر حاشیه مافاریان دیده می شود قلعه سلاسل بارها رو به ویرانی نهاده و تعمیر شده است. یکبار به دست فتحعلی خان پسر واخشتوخان در قرن 11 هجری و دفعه دیگر در سال 1237 بدست محمد علی میرزای دولتشاهی بار دیگر به امر نظام السلطنه حسینقلی خان مافی در 1307 مرمت کامل شده است. در دوران قاجار توسط والی خوزستان عمارتی حکومتی در سمت شمال این قلعه در 3 طبقه ساخته شده که قسمتهای زیرین این بنا بزرگتر از دیگر طبقهها بوده و بالاترین طبقه ظاهرا تماشاخانه بوده و حوض بزرگی در میان آن قرار داشته است.
این قلعه ی تاریخی بارها مورد بی مهری افراد مختلفی قرار گرفته است اگر چه این دژ عظیم در مقابل بسیاری از دشمنان داخلی و خارجی سرسختانه مقاومت نموده ولی متاسفانه در دهه 40 رئیس اداره ی دارایی شوشتر عمارت ها و ساختمانهای درون قلعه را ویران و از مصالح قلعه برای ساخت اداره ی دارایی استفاده کرد. از قلعه ی سلاسل در حال حاضر چیزی جز یک یا چند ویرانه باقی نمانده است. شوادان قدیمی آن که دارای کورهای ارتباطی متعددی با بناهای شاخص شهر(بقعه بر ابن مالک و...) دارد و کاملا مسدود شده است. در اوایل انقلاب ورودی شوادان قلعه و تمام تونلها و راههای مخفی آن نیز توسط نیروهای امنیتی شهر برای جلوگیری از تبدیل شدن این اماکن به محیط های غیر اخلاقی مسدود شد است.اکنون تمامی عمارتهای آن تخریب شده اند و جز اتاقهای زیر زمینی، شوادانها و تونلهای داریون چیزی از آن نمانده است.
مادام ژان دیولافوآ باستان شناس معروف اعزامی دولت فرانسه در سال ۱۸۸۱م در باره قلعه می گوید: «قلعه سلاسل اقامتگاه رسمی والی خوزستان است، و در روی کوهی که مانند فلات کوچکی است قرار دارد. در پای این کوه هم یکی از شعب کارون که شطیط نام دارد عبور می کند، و ساختمانها و استحکاماتی که از عهد ساسانیان باقی مانده اند آن را از طرف شهر قابل دفاع می سازند.»
در زیر این قلعه ظاهراً 5 شوادان بزرگ بوده که با شوادانهای سطح شهر در ارتباط بوده است. در قسمت بالای این شوادان 3 سیسرا بزرگ قرار دارد که کار تهویه هوا را انجام میداده و ظاهرا بزرگان نظامی در این شوادان در تابستان استراحت میکرده اند. شوادان بزرگ قلعه که در دوران نظام السلطنه مافی در سال 1307 بازسازی و مرمت شده به چشم میخورد. کف و دیوارهای آن توسط کاشیهای آبی رنگ تزئین شده و در بالای سیسرای نزدیک شوادان یک بادگیر قرارداشته که روی تونلی از زیر قلعه رد میشده قرار داشته است .
شوادان قدیمی قلعه که دارای کورهای ارتباطی متعددی با بناهای شاخص شهر(بقعه بر ابن مالک و...) دارد و کاملا مسدود شده است. در اوایل انقلاب ورودی شوادان قلعه و تمام تونلها و راههای مخفی آن نیز توسط نیروهای امنیتی شهر برای جلوگیری از تبدیل شدن این اماکن به محیط های غیر اخلاقی مسدود شد است. در زیر قلعه سلاسل در ضلع شمال و غربی و بر حاشیه شطیط نمونه اینگونه فضاها بسیار است و هم اکنون در فصل تابستان از آنها استفاده می گردد و ساختن آنها در دوره های مختلف انجام گرفته است. و همه آنها در اختیار ساکنین قلعه بوده و ایجاد خندق در جبهه جنوبی قلعه سلاسل دسترسی به آنها را برای عموم غیر ممکن می ساخته است.
در شمال قلعه سلاسل جهت دسترسی به آب داریان پلکان سر پوشیده ای درون سنگ کنده اند که به یکی از مجرا های آبرسانی نهر داریان مربوط می شود. از طریق این پلکان آب مصرفی قلعه در مواقع ضروری تأمین می شده است. پلکانهای دیگری نیز از درون عمارتهای قلعه به کت (اتاقکهای صخره ای) زیر قلعه که در ساحل رودخانه قرار دارند منتهی می شدند. این کت ها در هنگام تابستان برای استراحت ساکنان قلعه محیط خنک و مطبوعی را ایجاد می کرد. در ضمن قلعه سیستم تهویه هوا و چیزی شبیه کولر های امروزی ولی زیر زمینی وجود داشته و هوای خنک شده از عبور آب از نهر داریون توسط این کانالها به زیر اتاقهای قلعه منتقل می شده است.
در ساخت فضاهای زیر قلعه تا آنجا که ممکن بوده از سنگ طبیعی استفاده کرده اند و جاهائی که غیر منظم بوده است ایجاد دیوارهای الحاقی آنها را به طرح هندسی در آورده اند. سقف این فضا را سنگ کوه تشکیل می دهد و هر کجا که سنگ در اثر آب باران سوراخ شده و یا بیم ریزش می رفته است بوسیله طاق های آجری گهواره ای و دور چین آنرا پوشانده یا تقویت کرده اند. نهرهای آب و اطاقهای موجود در زیر قلعه و در دو سوی شمالی و غربی قلعه سلاسل چنان ارزشی به این قلعه باستانی داده است که برقدرت و اهمیت آن بسیار می افزاید.
در تواریخ و تذکره ها نوشته اند که جلوی قلعه سلاسل میدانهای وسیع بوده که حتی در مواقع ضرورت انعام و مواشی اهل قرای نزدیک را در آنجا جای می داده اند. در بررسی در سطح قلعه می توان آنچه را که به آن اشاره شده دید. هنوز آثار حوضها و اطاق ها و شبستانها و حصار آن پا بر جاست.
در بررسی این قلعه شبستان (شوادان) با پلکانهای متعدد مشاهده می شد که هنوز سالم مانده حتی نورگیرهای ان قابل استفاده و با پاک کردن آوار و تعمیر آن دیده باز دید کنندگان بدرون آن که در حدود 20 متری عمق زمین کنده شده است خیره می گردد. بر حاشیه مافاریان هنوز آثار پنجره ها و در ها پا برجاست. آثار اطاق های کوچک در ردیفهای منظم چگونگی سربازخانه ای را به نظر می آورد. کف پوش حیاط آن پدیدار است. چند اطاق آن با اینکه از خاک پر شده هنوز پا برجاست.سطح این قلعه پوشیده از سفالهای متعددی است که یادگار گذشته ی پنهان این بناست و بجاست که با بررسی دقیق تر به بسیاری از سوالات بی جوابی که در مورد این شهر تاریخی است جواب داد. برای احیای دوباره این قلعه ی تاریخی میتوان با هماهنگی نیروهای امنیتی شهر کلیه ی ورودی های طبقات زیرین قلعه را مجدداً باز کرد و توسط چراغهای مناسب محیطی زیبا و تفریحی را بوجود آورد.
هنوز بقایای خندق قلعه نیز وجود دارد ولی بر روی آن ساختمان ساخته اند.
منبع مطالب قلعه سلاسل :
ویکی پدیا ، http://aminmohamad470.blogfa.com ، http://www.shushtarchtb.ir
نهر داریون
داریون نهری است در شهر شوشتر که از رود شطیط جدا می شود و دوباره به آن ملحق می گردد. این نهر داریوش یا دارا نیز نام دارد و در زمان داریوش هخامنشی حفر شده است. سر دهانه نهر در زیر قلعه سلاسل قرار دارد و توسط میرابها از همین قلعه کنترل می شده است. وظیفه این نهر، آبیاری دشت میاناب شوشتر است .
حفر کانال داریون را برخی از متون تاریخی به دوره حکومت داریوش اول هخامنشی نسبت میدهند که حدود قرن پنجم قبل از میلاد است . داریون" برگرفته از نام داریوش است. در نوشته مورخان یونانی داریوش را داریون معرفی میکنند. این نهر تنها سازه آبی شوشتر است که پس از گذشت قرنها همچنان نام بانی خویش را یدک میکشد. پل بند شادروان حدود 300 متر پایینتر از آبگیرهای نهر داریون سطح آب را برای سوار شدن بر نهر داریون بالا میآورد. این نهر نه تنها آب مورد نیاز کشاورزی ساکنان شهر را تأمین میکند بلکه با حفر تونلهای آب بر نیز مانند قنات آب را به درون شوادان (زیرزمین) منازل بافت قدیم هدایت میکرد.
مولف تحفة العالم مینویسد: «در حوالی شهر باغ و بوستان نبود و رودخانه از حوالی شهر تخمیناً نیم فرسخ دور بود و مردم قری و قوافل به کشتی از رودخانه عبور مینمودند و به این سبب زحمت بسیاری کشیدند تا این که دارای اکبر نهر داریان را ابتدا نموده فرصت اتمام نیافت و دارا بن دارا به اتمام آن کوشید و آب از میان شهر و صحرای گرگر جاری ساخت و این قبل از اسکندر ذوالقرنین بود».
اگرچه بسیاری از مورخان پل بند شادروان را از سازههای آبی دوره ساسانی میدانند؛ با توجه به وجود نهر داریون در دوره هخامنشی و قرار داشتن ارتفاع آبگیرهای نهر داریون در فاصلهای بالاتر از سطح آب رودخانه در دوره کم آبی میتوان به وجود پل بند شادروان در دوره هخامنشی نیز با قطعیت نظر داد و به طور حتم در دوران ساسانی مجددا بازسازی شده است.
به گزارش ایسنا، منطقه خوزستان، نهر داریون(دارا) پس از شاخه گرگر دومین کانال دستکند بزرگ شوشتر است که زمینهای کشاورزی میان دو شاخه اصلی کارون و شاخه گرگر را به علت ارتفاع بالای این زمینها نسبت به رودخانه آبیاری میکند.
آبگیرهای نهر داریون که از زیر صخرههای ساحلی رودخانه شطیط در زیر قلعه سلاسل آغاز میشوند شامل هشت آبگیر هستند که برخی از آنها طی سالهای متمادی مسدود شدهاند. در زیر قلعه سلاسل پلکانهایی جهت برداشت آب از نهر تعبیه شده بود به طوری که در هنگام محاصره و بسته شدن درهای قلعه به راحتی از نهر آب برمیداشتند. هشت کانال مذکور در زیر قلعه سلاسل تبدیل به دو کانال بزرگ میشوند و پس از خروج از زیر قلعه به یک کانال بزرگ تبدیل میشوند که تا مسافتها به صورت یک کانال روباز به درون دشت میاناب هدایت میشود. درون قلعه نیز حمامهای متعددی توسط تنبوشههای سفالی آب نهر داریون را استفاده میکردند.
این نهر به همراه 15 اثر تاریخی دیگر شوشتر به صورت یکجا در نشست سالانه کمیته میراث جهانی یونسکو در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۹ (۵ تیرماه ۱۳۸۸) در شهر سویل اسپانیا، با احراز معیارهای ۱، ۲ و ۵ با عنوان نظام آبی تاریخی شوشتر به عنوان دهمین اثر ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو با شماره ۱۳۱۵ به ثبت رسید.
در سالهای اخیر وزارت نیروی ایران اقدام به لایروبی و زهکشی بتونی این نهر نموده است.( البته به نظر من این کار زیاد کارشناسی شده نبوده ، چون سنگ های نهر به علت نبود رطوبت در حال تخریب و ریزش هستند و آب از زیر بتون جریان دارد. )
نهر داریون یک نهر دوقلو همسان نیز دارد ولی آن تخریب شده است .
اینها تعدادی از آثار شوشتر هستند ، باید خودتان بروید و از نزدیک ببنید . در پست بعدی در مورد آسیاب و آبشار های شوشتر بیشر توضیح داده شده است .
بسیار لذت بردم واقعا شگفت انگیز است دریغا که یک بار هم تلویزیون نشان نداده است
http://vahdat120.blogfa.com/
http://ensanim.blogfa.com/