بنام خدا
کریم خان زند در زمان حکمرانی و اوج قدرت خود، از دیار باقی غافل نبود، به همین خاطر دستور داد تا در باغ نظر و روبروی ارگ شاهیش آرامگاهی به سازند. گر که در زمان حیات خویش او از این عمارت باشکوه محلی برای پذیرایی از میهمانان، سفیران خارجی و انجام مراسم رسمی و اعیاد گوناگون استفاده می کرد، ولی کریم خان در سال ۱۱۹۳ ه ق درگذشت و بنا به وصیت خودش پیکر او را در شاه نشین شرقی این عمارت به خاک سپردند. ۱۳ سال بعد ، آغا محمد خان قاجار به سبب کینهتوزی نسبت به خاندان زند استخوانهای کریم خان را از محل دفن خارج کرد و به کاخ گلستان منتقل کرد؛ ولی مجدداً در زمان رضا شاه استخوانها نبش قبر گردید و به این مکان عودت داده شد.
عمارت کلاه فرنگی شیراز، عمارت زیبایی است که در میان باغ نظر(باغ حکومتی ) بنا شده است. باغی با سروهای آزاد، درختهای نارنج و بنایی با معماری کاملا ایرانی. این بنا با نظارت مستقیم کریم خان در دو طبقه با سقف شیروانی به ارتفاع 14 متر و 8 سانتیمتر به روی سکویی با ارتفاع 1 متر و 3 سانتی متر از کف باغ ساخته شد. بنایی با چهار شاه نشین و چهار اتاقک.
نقشهای آجری، کاشی کاری و نگارگری و استفاده از آزارههای یک تکه که در محل زاویه هیچ برشی نداشته از ویژه گیهای معماری این بنا است. گچ بریهای دوره زندیه شامل مقرنس و قطاربندیهای بسیار ساده است که توسط لایه چینی و کلاه کاری تزئین شدهاند. نمای بیرونی عمارت کلاه فرنگی به صورت هشت ضلعی (هشت و نیم هشت) نا منظم با چهار ورودی است که در بالای ورودی ها کاشی کاری های برتخت نشستن حضرت سلیمان و منظره شکار گاه به صورت قرینه در دو ضلع دیده می شود . تزئینات کاشی، نگارههای گل و مرغ در بالای عمارت اسپرها و لچکیهای کاشیکاری شده بنا را مزین کردهاند، این نگارهها به قرنیه در چهار ضلع منظرهٔ شکارگاه و روایت بر تخت نشستن حضرت سلیمان را نشان میدهد. چهار آب نما در چهار سوی ساختمان وجود داشته که آب نمای شمالی آن در مسیر خیابان زند قرار گرفته و تخریب شده است.
فضاهای درونی بنا شامل یک یک تالار مرکزی گنبد دار، کف با سنگفرش مرمر وچهار شاه نشین جانبی است. یک آب نمای یک پارچه از سنگ مرمر در کف فضا طراوت فضای داخلی را موجب گردیده است. یکی از ویژگیهای تزئینات درونی بنا، کاربرد گل و مرغ شیرازی است که در نگارگری دوره زند به چشم میخورد.
این عمارت در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۱۴ با شمارهٔ ثبت ۲۴۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و در سال ۱۳۱۵ هجری شمسی به همت انجمن آثار ملی ایران و با کوشش و تلاش شادروانان علی اصغر حکمت شیرازی، علی سامی و فریدون توللی با تغییر کاربری به عنوان اولین موزه شهرستانهای کشوربا نام موزه پارس مشغول به فعالیت شد.
آثار موجود در موزه پارس به سه دوره پیش از تاریخ، دوره تاریخی و دوره اسلامی تقسیم میشود.
موزه پارس به عنوان قدیمی ترین موزه استان فارس آثار ارزشمندی از اشیای فلزی، سفالی، انواع سکهها و مهرها و... از هزاره چهارم پیش از میلاد تا دوره معاصر را در خود جای داده است. مجموعه ۳۰ جلد قرآن به خط یحیی الجمالی الصوفی که در قرن ۸ هجری قمری در زمان شاه ابواسحاق اینجو و به دستور خاتون نوشته شده است همراه با مجموعهای از نقاشیهای آب رنگ لطفعلی صورتگر شیرازی در این موزه قرار دارد.
تابلوی معروف (کریم خان در حال کشیدن قلیان) هم در این موزه قرار دارد. در این تابلو درباریان زند مثل شیخ علی خان، صادق خان، زکی خان و لطفعلی خان زند نیز به تصویر کشیده شدهاند. این تابلو اثر جعفر نقاش دوره زنده است. همچنین آثار نقاشان معروف دوره زندیه مثل آقا صادق، میرزا بابا نقاش باشی و جعفر به همراه آثاری از نقاشان معاصر مثل صدرالدین شایسته و میر مصور (شاگردان کمالالملک) به چشم میخورد. همچنین قلیان مینا کارى فلزى متعلق به کریمخان و دیگر اشیای متعلق به کریم خان زند، اشیا لاکی، کتب خطی، سکههای زندیه، قلمدان های دوره زندیه، قابهای آینه از سایر اشیای این موزه شهر شیراز است. شمشیر شخصى کریمخان زند نیز، که دو بیت زیر بر روی آن نوشته شده است در این موزه نگهداری می شود:
این تیغ که شیر فلکش نخجیر است شمشیر وکیل، آن شه کشورگیر است
پیوسته کلید فتح دارد در دست آن دست که بر قبضهى این شمشیر است
قرآنهاى نفیس خطى: یکى از آنها به خط حضرت على (ع) است و به حرم مطهر شاه چراغ هدیه شده بوده است. دیگرى قرآنهاى خطى مربوط به سال ۷۵۴ قمری که ملکه تاش خاتون آنها را به شاه چراغ هدیه کرده است.
تعدادی از قرآنهای تاریخی؛ به خطی منسوب به امیرالمؤمنین علی (ع)، امام حسن (ع)، امام صادق (ع) و چند تن از صحابه پیامبر (ص) و تابعین ایشان که در گذشته در مسجد عتیق شیراز نگهداری میشد در موزه نمایش داده میشود. در میان قرآنهای این موزه میتوان به دو قرآن منحصر به فرد اشاره کرد که در مخزن موزه نگهداری میشود. یکی از این قرآنها خط عثمان خلیفه سوم است که چندین قطره خون وی، به هنگام قتلش روی آن ریخته شده است. قرآن دیگر یکی از قرآنهایی است که در قرن ششم در دروازه قرآن گذاشته شده بود.
قرآن هفده من
این قرآن در اوایل سده نهم هجری قمری به دست سلطان ابراهیم بن شاهرخ تیموری به خط محقق نوشته شد. این قرآن که ابتدا بر سردر دروازه قرآن در محل تنگ الله اکبر شیراز نگهداری میشد، در سال ۱۳۱۶ هجری شمسی به موزه پارس منتقل شد. در بین عوام معروف بود که هر برگ این قرآن ۱۷ من، و مجموع وزن این قرآن نیز ۱۷ من میباشد و این را معجزه این قرآن میدانستند. ویژگیهای این قرآن به شرح زیراست:وزن قرآن ۴۰ کیلوگرم (دوجلد)
قطع قرآن ۷۲*۴۸ سانتیمتر
قطر بیش از ۲۵ سانتیمتر با ۶۰۰ برگ
هر صفحه شامل ۱۱ سطر است.
در حواشی برگهای آن مهر و یادگارهایی از شخصیتهایی در دورههای مختلف نگاشته شده است. این قرآن با خط محقق بسیار قوی با قلم ۳ دانگ نوشته شده است.
قباله ازدواج مستوفی الممالک: قباله های ازدواج از قرون یازدهم و دوازدهم و تصاویری از کریم خان و لطفعلی خان زند نیز در این موزه به چشم می خورد که در میان آنها میتوان به قبالهای از ازدواج میرزا حسن مستوفی الممالک؛ یکی از رئیس الوزارهای مشهور تاریخ معاصر، اشاره کرد.
در ضلع غربی محوطه باغ، سنگ مدور و استوانهای شکل، معروف به لوح تاریخ، نگهداری میشود. روی این سنگ سه کتیبه با خطوط ثلث نسخ پهلوی و خط نستعلیق مربوط به سه دوره تاریخی سلجوقی، صفوی و قاجاریه حک شده است.
در محوطه موزه پارس نقش برجستههایی از پهلوانان گرزدین وند حاضر در نبرد با امپراتوری عثمانی و شخص پهلوان موسی خمیس گرزدین وند پهلوان اول ایران در دوره زندیه تا اواسط قاجاریه و سردار سپاه ایران در نبرد با امپراتوری عثمانی که از نوادگان پادشاه اساطیری ایران جمشید و یا سلطان ملکشاه محسوب میشود، مشاهده میگردد.
بنام خدا
میانه به عنوان پهناورترین شهرستان آذربایجان در زمان نه چندان دور( قبل از احداث اتوبان زنجان - تبریز )، به کوههای بلند و راههای پر پیچ و خم و منظره زیبای جاده خود معروف بود. به غیر از جاده های آن، زیبائی این شهر آنچنان است که چشمان رهگذران را ناخودآگاه به خود معطوف می کند. این شهر در میان کوههای اطراف خود مانند کودکی در آغوش مادر است. کمتر کسی است که از میانه بگذرد و غرق تماشای طبیعت خدادادی آن نگردد. شهر میانه بین دو رشته کوه بوزقوش و قافلانتی قرار دارد.
مرکز این شهرستان کوهستانی، برخلاف حومه خود در ارتفاعی پائین تر به بلندای 1100 متر از سطح دریا گسترده شده است، حال آنکه غالب آبادیهای آن در ارتفاع 1700 و 1800 به بالا استقرار یافته اند، طوری که ارتفاع متوسط آبادیهای شهرستان از سطح دریا 1566 متر می باشد. یعنی بطور میانگین، آبادیهای میانه نزدیک به 500 متر بالاتر از خود شهر قرار دارند. قرار گرفتن این آبادی ها در ارتفاعات و کوهستان باعث بوجود آمدن مناظر زیبا، سرسبز و بکری شده است.
یکی از این روستاهای زیبا ماهی آباد یا مه هاوا است.روستای مئی هاوا در شمال شهرستان میانه نزدیک کوهبوزقوش قرار گرفته و قدمت این مکان به زمان مادها و قبل از آن می رسد .ماهی آباد به غیراز قدمت طولانی، سرسبزی و مردمان خوبش ، دارای یک سد تالاب گونه می باشد. این تالاب فصلی بوده و مصارف کشاورزی و پرورش ماهی دارد و در مواقع پرآبی، مورد استفاده پرندگان مهاجر است.
این تالاب دارای دو کانال می باشد که در فصل بهار و پرآبی،آب توسط یکی از کانال ها وارد شده و مازاد آن از دیگری خارج می شود. این تالاب در فصل بهار بسیار دیدنی می باشد.
مه هاوا . می هاوا . ماهاوا . مئهاوا . ماهاوا . میهاوا همه ی این نامها همان مئیهاوا ( مئی هاوا ) می باشد.
دلیل نام گذاری این روستا و تالاب به مئی هاوا به دوره ماداها برمی گردد . در زمان حکومت مادها این منظقه از رونق خوبی برخوردار بوده، شهر میانه نیز یکی از شهرهای بنا شده در آن زمان است و جزء شهرهای پر رفت آمدی برای سران حکومت و قبایل دوره مادها بشمار می آمده. این افراد جهت استراحت و خوش گذرانی به مکان خوش آب و هوای نیاز داشتند که یکی از اماکن تفریحی آن روزها تالاب ماهی آباد بود کم کم روستایی ا را جهت استراحت بنا نهادند و خود به خود " مئی هاوا " نام گرفت. هم به معنی محل استراحت و خوش گذرانی و هم به معنی داشتن آب هوای مناسب.نقل دیگر اینست که بخاطر وزش بادی است که از سمت شرق بسمت غرب می وزد این نام را بر این منطقه نهاده اند چرا که اکثر مواقع در این روستا باد از سمت شرق به غرب می وزد. در زبان ترکی به این باد (( مه )) می گویند. و وزیدن این باد برای کشاورزی مفید است . بر عکس بادی که از غرب به شرق بوزد برای کشاورزی مفید نمی باشد . احتمال اینکه به این دلیل اسم این مکان را مه هاوا گفته باشند هم بعید نیست .
اما چرا مئی هاوا به ماهی آباد تغییر اسم داد؟
در زمان رضاشاه و به دستور انگلیس اسم تمام مکانهای ترکی را به فارسی تغییر میدادند نام روستای مئی هاوا را هم به خاطر داشتن تالاب بزرگی ( معروف به مئیهاوا گولو )در سمت شمال غربی این روستا و وجود ماهی در این تالاب اسم ماهی آباد را برای این مکان مناسب دیدند ولی هنوز بعد از گذشت یکصد سال این اسم فقط در روی کاغذ کاربرد دارد.
برای رفتن به ماهی آباد از حدود 10 کیلومتری جاده میانه - ترک از سمت راست جاده راهی جدا می شود که بعد از طی حدود 10 کیلومتر و گذر از روستای کنه به ماهی آباد می رسید.
بنام خدا
شهر قلعهتل در شمال خوزستان ، شرق اهواز ( در سمت راست جاده ارتباطی اهواز ـ هفتگل ـ باغملک ـ ایذه ـ اصفهان ) پس از عبور از شهر باغملک در فاصله دو فرسنگی از این شهر و در مسیر شاهی تخت جمشید به شوش قرار دارد. شهر تاریخی قلعه تل، میراث تاریخی عیلامیان است و در گوشه گوشه مساحت ۸/۶ کیلومتری خود بناهایی از دورانهای مختلف تاریخ از عیلامیان و ساسانیان گرفته تا دوران قاجار را در خود جای داده است. سکونت در شهر قلعه تل با استناد آثار تاریخی بدست آمده در نشستگاه آن به گذشتهای بسیار دور در دوره حاکمیت پادشاهی عیلام باز میگردد. این پادشاهی که در حدود ۵۰۰۰ سال پیش در پهنهای از جنوب غرب و غرب ایران کنونی وجود داشت و از چندین شهر و ناحیه مهم تشکیل میشد که معروفترین آنها آنزان یا آنشان بود که گمان بر این است منطبق بر منطقه اطراف شهر ایذه کنونی است. اهمیت این شهر و نزدیکی شهر کنونی قلعهتل با آن و نیز احتمال عبور کاروانهای بین شهر آنزان و شوش از مسیر میانکوهی منطبق بر دشت قلعه تل بر احتمال رونق حیات این شهر در روزگار عیلامیان میافزود.
از آثار عیلامی کشف شده در این شهر، دو سنگ بزرگ است که سالها پیش هنگام حفر زمین برای ساخت و ساز، از زمین بیرون آورده شدند. یکی از این سنگها پایه ستون و دیگری سنگی منقوش به پیکره چهار نفر است که دو نفر روبروی دو نفر دیگر دست به سینه ایستادهاند ، گذشته از این وجود منابع آب و خاک مناسب برای کشاورزی و مراتع وسیع و غنی در کوههای اطراف قلعه تل، وجود جمعیت یکجانشین و کوچنشین در این منطقه را محتمل میسازد. علاوه بر سابقه حیات دیرین در قلعهتل که عمدتاً با هالهای از ابهام همراه است، بخش دیگری از سابقه حیات شهر قلعه تل که از آن زمان تا کنون استمرار دارد، به دوره قاجاریه و اندکی قبل از آن باز میگردد.
این حیات دارای نمایندهای پابرجاست که روی تپهای مشرف به دشت و رودخانه جاری در پای آن به شکل قلعهای پر هیبت ولی رنگ و رو باخته خود نمایی میکند . قلعه در بلندترین نقطه و گویاترین نشانه شهر برای تازهواردان به شهر یا مسافرانی است که از مسیر ارتباطی اهواز به اصفهان عبور میکنند.بنای اولیه قلعه تل حدود سال 1790 میلادی نزدیک به 220سال پیش ساخته شد. این قلعه بر روی تپهای طبیعی قرار دارد که بر اساس گفتهها بخشی از ارتفاع آن بصورت مصنوعی ایجاد شدهاست.
در پای این قلعه رودخانهای وجود دارد که آب چشمههایی را به رودخانه گلال انتقال میدهد. این رودخانه منبع تأمین آب اراضی فراوانی در قلعه تل و بوگری است که عمدتاً زیر کشت صیفیجات و برنج هستند. روستای بوگری که اینک به شهر قلعه تل بسیار نزدیک شده یکی از نقاط سرسبز و خوش عطر دشت قلعهتل است. یکی از چشمههای مسدود شده در پای این قلعه از قدیم مهمترین منبع تأمین آب ساکنان بود که تا مدتها آب پاک و گوارایی داشت.از این قلعه برای فرماندهی قشون استفاده میشد. وصف این قلعه و حیات اجتماعی درون و بیرون آن که نشانی از سکونت در این شهر را به همراه دارد، در سفرنامه سر هنری لایارد (شهروند انگلیسی) آمدهاست. در این سفرنامه تنها اشاره اندکی به جمعیت ساکن در خارج قلعه که باید افراد غیر مرتبط با خاندان خان باشند، شد: «در پای تپهای که قلعه بر فراز آن جای داشت، یک ده با تعدادی خانه گلی وجود داشت» اشاره به بوتهزارهای پر پشت در اطراف قلعه و گلههای حیوانات وحشی بخصوص شیر و گراز، در وجود جمعیت زیاد در این محل تردید ایجاد میکند.
تل به تاء مضموم در زبان محلی بختاری به معنی تپه است ؛ و چون این قلعه بر روی تپه ساخته شده است به این نام معروف شده است . قلعه تل بر روی تپه ای بلند برروی تلی که تقریبا 50 ذرع ارتفاع دارد بنا شده بود و بوسیله ی 4 توپ ( در دوره قاجاریه در آنجا نصب شده بودند) از آن دفاع می شده است.
بنای کنونی این قلعه به محمد تقیخان چهارلنگ بختیاری نسبت داده میشود او که هم عصر با حکومت فتحعلی شاه قاجار بود، شورش خود علیه حکومت مرکزی را از اواخر این دوران آغاز و تا وقتی که در دوره حکومت محمد شاه قاجار دستگیر و به تهران منتقل شد، فرمانروایی منطقه بختیاری حاشیه زاگرس را در این بنا به عهده داشت.
در سال 1840 میلادی بنای قلعه دارای حوزه نفوذ گستردهای بود که دامنه آن در شمال و شمال شرق تا مناطق اراک و اصفهان از یک سو و سراسر لرستان و خوزستان و قسمتهایی از فارس و کهگیلویه را از سوی دیگر فرا میگرفت، دراین دوران قلعه تل از رونق و جنب و جوش خوبی برخوردار بود به نحوی که در این دوران قلعه تل بهعنوان مرکز فرماندهی ایل بختیاری ایفای نقش میکرد و باعث دغدغههای حکومت مرکزی شد .
این قلعه یک بنای خشت و گلی است که برجها و برخی از قسمت های حصار بند و شاید سقف آبانبارها و طاقهای آن آجری(خشت پخته) بوده و به شکل دژ های نظامی قدیم ساخته شده است . این قلعه دارای 4 برج مدور مجوف بوده است این 4 برج در چهار گوشه دیوار قلعه قرار داشته اند ؛ ملاط دیوارها از گل و گل وآهک بوده اند. آجرهای بنا قدمتی پیش از اوایل دوره قاجار یا زند ندارد و سنگ قلوههای بهکار رفته در بنا، نشان از تعلق به معماری دوره زند است و میتوان آن را با قلعههای کریمخانی در فارس مقایسه کرد.
درون قلعه برای رفاه حال ساکنان آن زیرزمین های متعدد،آب انبارو چاهی بالای تل حفر کردهاند که اهل قلعه از آب آن استفاده مینمودند.یک عمارت شاه نشین ساخته شده بود. "لایارد" نیز در این مورد در کتاب سفر نامه لایارد می نویسد(( قلعه دارای چهار برج و به شکل مربع ساخته شده بود و در یکی از زاویه های آن یک عمارت چهار ضلعی احداث شده بود که در طبقه فوقانی آن "لامردون" و یا مهمان خانه وجود داشته است .
در طبقه تحتانی راهرو مسقف طویلی این ساختمان را به محوطه مرکزی قلعه وصل می ساخت ؛ قلعه دارای دو حیاط بود که قسمت بیرونی جهت میهمانان و،مستخدمین وگارد محافظ و قسمت داخل مخصوص خانم های اندرون بود که خانواده محمد تقی خان و برادرش آکلبعلی در آن سکونت داشته ند گرچه این قلعه از سنگ و آجر ساخته شده بود و می توانست در برابر حملات و یورش های غیر منظم محلی پایداری نماید ولی در برابر آتش توپخانه یک نیروی عظیم نمی توانست مقاومت داشته باشد.
روی برج ها و دیوارها چند قبضه تفنگ سنگین فتیله ای نصب شده بود که هر کدام هشت و یا نه پا طول داشته و قابل حمل بودند و روی محور و حلقه های مخصوصی می چرخیدند و آنها را با یک نوع گلوله های بزرگ و مقداری گلوله های کوچک و تکه پاره های آهن پر می کردند و به اندازه کافی برای مردم کوه نشین مهیب و قوی بودند.تاریخچه قلعه تل به روایتی دیگر
قـلـعـه ی قـلـعـه تـل در زمـان سـاسـانـیـان سـاخـتـه شـده اسـت و در زمـان سـاسـانـیـان از گـچ - آجـر و سـاروج بـرای سـاخـت ایـن قـلـعـه اسـتـفـاده کـردنـد .
لـیـارد انـگـلـیـسـی در سـفـرنـامـه اش ایـنـگـونـه نـوشـتـه کـه قـلـعـه ی قـلـعـه تـل تـوسـط مـحـمـد تـقـی خـان کـیـان ارثـی چـهـارلـنـگ سـاخـتـه شـده اسـت کـه ایـن نـوشـتـه ی لـیـارد انـگـلـیـسـی کــذب اسـت زیـرا قـلـعـه ی قـلـعـه تـل پـیـش از حـکـومـت مـحـمـد تـقـی خـان کـیـان ارثـی چـهـارلـنـگ در دوره ی سـاسـانـیـان سـاخـتـه شـده اسـت و پـیـش از ایـنـکـه مـحـمـد تـقـی خـان کـیـان ارثـی چـهـارلـنـگ در قـلـعـه حـکـومـت کـنـد قـلـعـه تـحـت سـلـطـه و اخـتـیـار کـرد زنـگـنـه هـا یـعـنـی ( حـسـیـن خـان کـرد جـنـوب و حـسـن خـان کرد جـنـوب ) و سـردار و ریـش سـفـیـد طـایـفـه ی بـزرگ زنـگـنـه در مــنـطـقـه ی جـانـکـی مـرحـوم سـواری آقـا زنـگـنـه عـبـاسـونـد بـوده اسـت و اسـنـاد و مـدارکـش بـه صـورت خـوانـا و رسـا مـوجـود اسـت . مـحـمـد تـقـی خـان کـیـان ارثـی چـهـارلـنـگ خـانـی شـجـاع و عـادل بـود .
زن حـسـن خـان کـرد جـنـوب دخـتـر مـرحـوم سـواری آقـا بـزرگ زنـگـنـه عـبـاسـونـد بـود و حـسـیـن خـان کـرد جـنـوب و حـسـن خـان کـرد جـنـوب پـدر بـزرگ آقـایـان کـرد زنـگـنـه کـه در مـنـطـقـه ی سَـرِلَـه مـیـداوود سـکـونـت دارند اسـت .
بـخـاطـر ایـنـکـه خـوانـیـن طـایـفـه ی مـکـونـدی لـیـارد انـگـلـیـسـی را پـیـش مـحـمـد تـقـی خـان کـیـان ارثـی چـهـارلـنـگ در قـلـعـه تـل آوردند مـحـمـد تـقـی خـان کـیـان ارثـی چـهـارلـنـگ در طــول چـنـد روزی کـه لـیـارد انـگـلـیـسـی در قـلـعـه ی قـلـعـه تـل اقـامـت داشـت او را هـر روز بـه هـمـراه خـود بـه شـکـارگـاه مـی بـرد و اجـازه نـداد کـه لـیـارد انـگـلـیـسـی بـه بـیـرون از قـلـعـه در بـیـن مـردم و طـوایــف مـنـطـقـه حـضـور پـیـدا کـنـد تـا مـطـالـب و اطـلـاعـات حـقـیـقـی را بـنـویـسـد و لـیـارد انـگـلـیـسـی تـاریـخـی را کـه نـوشـتـه اسـت صـحـیـح و مـعـتـبـر نـمـی بـاشـد .
مـحـمـد تـقـی خـان کـیـان ارثـی چـهـار لـنـگ لـیـارد انـگـلـیـسـی را بـه صـورت خـان بـه خـان بـه ایـذه فـرسـتـاد و بـه مـلّـا مـحـمـد و مـلّـا چـراغ تـحـویـل داد و بـعـد از چـنـد روزی کـه در ایـذه اقـامـت داشـت او را بـه صـورت خـان بـه خـان بـه سـوسـن فـرسـتـادنـد و بـعـد از سـوسـن او را بـه صـورت خـان بـه خـان بـه اصـفـهـان فـرسـتـادنـد .
دولـت افـشـار و دولـت قـاجـار بـر ضـدّ ایـل زنـگـنـه بـودنـد بـه ایـن خـاطـر کـه زنـگـنـه هـا حـکـومـت ظـالـم را قـبـول نـداشـتـنـد و زیـر بـار ظـلـم نـمـی رفـتـنـد .مـنـوچـهـر خـان مـعـتـمـدالـدولـه مـالـیـات سـنـگـیـنـی را بـر دوش مـحـمـد تـقـی خـان کـیـان ارثـی چـهـارلـنـگ گـذاشـت تـا از عـهـده اش بـر نـیـایـد و هـمـیـن طـور هـم شـد و مـحـمـد تـقـی خـان کـیـان ارثـی چـهـارلـنـگ را بـر کـنـار کـرد و بـه جـای وی عـلـیـرضـا خـان کـیـان ارثـی چـهـارلـنـگ را در قـلـعـه مـسـتـقـر کـرد و حـکـومـت قـلـعـه را بـه وی داد .
هـمـان طـوری کـه مـنـوچـهـر خـان مـعـتـمـدالـدولـه بـه مـحـمّـد شـاه قـاجـار قـول داده بـود تـمـامـی خـوانـیـن ایـران را تـسـلـیـم کـرد بـه جـز خـان قـشـقـایـی در اســتـان فـارس را نـتـوانـسـت تـسـلـیـم خـود کـنـد .پـس هـر روزی مـورّخـی یـا تـاریـخ نـویـسـی بـنـویـسـد کـه قـبـل از مـحـمـد تـقـی خـان کـیـان ارثـی چـهـارلـنـگ قـلـعـه ی قـلـعـه تـل مـتـعـلـق بـه کـسـی دیـگـر بـه غـیـر از کـرد زنـگـنـه هـا ( حـسـیـن خـان کـرد جـنـوب و حـسـن خـان کـرد جـنـوب ) و سـواری آقـا بـزرگ زنـگـنـه عـبـاسـونـد بـوده کـامـلـا کــذب اسـت و بـرای گـفـتـه هـای خـود اسـنـاد و مـدارک مـعـتـبـر در دسـت دارم .
بـنـابـر ایـن کـتـابـی کـه لـیـارد انـگـلـیـسـی در سـفـرنـامـه اش بـه ایـن مـنـطـقـه نـوشـتـه اسـت نـامـعـتـبـر مـی بـاشـد .
و در ضـمـن در پـایـیـن تـمـامـی امـلـاک مـنـطـقـه ی قـلـعـه تـل و ۱۱ پـاچـه آبـادی کـه مـتـعـلـق بـه سـواری آقـا بـزرگ زنـگـنـه عـبـاسـونـد بـود کـه از طـایـفـه ی شـیـرآلـی خـریـد مـشـخـص اسـت .
برای دیدن اسناد اینجا کلیک کنید.
منبع مطالب:
ویکیپدیا
تــاریـــخـــچـــهٔ ایــــل جـــلـــیـــل زنـــگـــنـــه - مطالب ابر نوشته آقای امیـــر حســین زنـگـنـه مـنـش
برگرفته از کتاب ایذه در گذز تاریخ، ج 1 ،نوشته ی آقای منصور امانی.