سلام
شوش یکی از قدیمیترین سکونتگاههای شناخته شدهٔ منطقه است . با وجود اینکه نخستین آثار یک دهکدهٔ مسکونی در آن مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد هست ولی حفاریهای باستان شناسی نشان میدهد که این منطقه در ۹۰۰۰ سال پیش از میلاد محل سکونت کشاورزان بوده و آنها از زندگی خود آثاری بر جای گذاشتهاند که اکنون به صورت تپههای گوناگون باستانی کشف شدهاست. در ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد در این مکان مردم در قلعه زندگی میکردند و از ۴۰۰۰ سال پیش زندگی در شوش به صورت شهری در آمدهاست و به همین خاطر شهر شوش جزء قدیمی ترین شهرهای جهان نام گرفته است. شهر باستانی شوش روزگاری مرکز برخورد دو تمدن مهم بوده، که هریک به سهم خود در دیگری تأثیر داشته است، یکی تمدن میانرودان و دیگری تمدن عیلام . قرار گرفتن این منطقه در شمال خلیج فارس و نیز همسایگی با میانرودان در پیدایش این وضع ویژه تأثیر بسیاری داشته است .
شهرشوش (مرکز تمدن عیلام) جزء استان خوزستان بوده و در یکصد و پنجاه کیلومتری شرق رود دجله و در منطقه ای ما بین رودهای کرخه و دز قرار دارد. شوش پایتخت سیاسی ایلامیها بوده و قلعه ایلامیها نیز بر روی تپهای در مرکز شهر شوش واقع بوده که فرانسویها روی آن قلعه جدیدی احداث نمودهاند. در کنار آن تپه شاهی قرار دارد که احتمالاً به صورت زیگورات بودهاست و در نزدیکی آن تپه صنعتگران قرار دارد.شوش در طول تاریخ و قبل از آن دستخوش حوادث گوناگونی بوده است. آشوربانیپال بین سالهای ۴۶۵– ۴۶۰ قبل از میلاد شهر شوش را فتح کرد و آنرا مانند دیگر فتوحات آشوریها با خاک یکسان کرد ولی در دوره هخامنشیان ، داریوش اول هخامنشی آن را بازسازی کرده و کاخ آپادانای خود را در تپه شاهی برپا نمود و بعد از آن شوش شکوه گذشته خویش را باز یافته و چهار راه شرق وغرب گردیده است . با توجه به اهمیت و موقعیت جغرافیایی و سیاسی خاص شوش بود که راههای بسیاری و به ویژه راه بزرگ موسوم به «راه شاهی» ارتباط این شهر را به نقاط گوناگون جهان برقرار کرد. راه شاهی ، شهر شوش پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان را به پاسارگاد، تخت جمشید و دیگر شهرهای امپراتوری، از جمله شهر نامی سارد پایتخت کشور لیدیه پیوند میداد. میتوان گفت اداره سرزمین پهناور ایران و حفظ امنیت آن و انتقال سریع یگانهای نظامی و گسترش بازرگانی و ترابری و تسهیل در امر مسافرت از مهمترین عوامل ساخت و گسترش شبکه راهها در این دوره بوده است از سوی دیگر ایجاد راهها و برقراری امنیت و تسهیل و بازرگانی، خود موجب پیوند و آشنایی ملتهای گوناگون گردید که این امر مایه انتقال فرهنگها و باورهای گونهگون گردید و بسیاری از نظرات فلسفی و باورهای دینی از این راه میان ملتها مبادله شد . خشایارشا نیز در شوش زندگی میکرده است. در زمان اردشیر اول متأسفانه در اثر آتشسوزی بزرگی اکثر بناهای شوش از بین رفتند. بقایای این آثار باستانی در قرن بیستم از زیر خاک بیرون آمدند. قسمت عمدهای از آنها در اثر تسطیح دشت خوزستان برای اهداف کشاورزی از بین رفتهاست . بر طبق تاریخ فتح الفتوح و همچنین تاریخ طبری، اعراب به هنگام فتح شهر شوش بیشتر از ۳۰ هزار نفر را به قتل رساندند و تعداد ۲۰ هزار گاو - اسب، زن و دختر را به غنیمت بردند این شهر تا قرنها بعد از رونق افتاد.
و جنگ هشت ساله ایران و عراق نیز خسارات زیادی به آثارباستانی وارد کرده است. حفاریهای غیر مجاز ساکنین دشت و حمله باستان شناسان غربی، باعث شده است قسمت عمدهای از این آثار از بین برود یا به موزههایی همچون لوور برسد.
شمال دشت خوزستان که محل ورود سه رود کارون کرخه و دز به این دشت رسوبی و حاصلخیز است محل مناسبی برای استقرار بشر اولیه بودهاست که به تازگی با تکثیر نباتات و اهلی کردن حیوانات آشنا شده بود. در ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد آنها با احداث آبراهها و سدهایی مشکل آبرسانی را حل نمودند. باستان شناسانی همچون گیرشمن و ژان پرو بقایای ساختمانهای عظیمی را در تپههای شوش کشف کردند که نشان از اهمیت این تپهها در منطقه میدهد. در کل دشت شوش تپههای فراوانی وجود دارد و نشان میدهد در پهنه عظیم این دشت اجتماعات فراوان پراکنده کشاورزی وجود داشتهاست که مرکز همه آنها در شوش بوده و همگی از نظر فرهنگ صنعت و نحوه زندگی با هم وحدت داشتهاند.
امروزه شهر شوش در شمال استان خوزستان از یادمانهای تاریخی کهن؛ دیگر آن شکوه و اهمیت دیرین خود را دارا نیست. نامهایی مانند سوس - شوشا- سوسه - سویس و سویز که در بعضی مناطق شمال آفریقا وجود دارد نیز مرتبط با نام شهر شوش است مهاجران ایرانی و عرب که از این منطقه به شمال آفریقا مهاجرت کردهاند این نامها را در دوره اسلامی رایج نمودهاند شهر شوش در دوره قبل از اسلام شهرت بینالمللی داشته و به همان اندازه شهرت داشته که بابل، کلده، لیدی، نیل و...
جاذبههای گردشگری
1.آرامگاه دانیال نبی
2. کاخ اردشیر (کاخ شاوور)
3. ایوان کرخه
4. کاخ آپادنای شوش
5. قلعه شوش
6.رود کرخه
7.بقعه دعبل خزاعی
8. موزه شوش
9. هفت تپه
10.زیگورات چغازنبیل
11. ویندی پارک شوش یا پارک میراث فرهنگی
آرامگاه دانیال نبی
اگر به شهر شوش رفتید ، پیشنهاد من به شما عزیزان اینکه اول ماشینتون را به پارکینگ شبانروزی و رو باز حرم که مابین رودخانه و حرم قرار دارد ، برده و پارک کنید و بعد از زیارت حرم دانیال نبی و دیدن بازار اطراف آن و دست فروش های کنار رودخانه میتوانید به دیدن تپه باستانی و قلعه آکروپل که فاصله زیادی با حرم نداره بروید.
حضرت دانیال (ع) در حدود قرن هفت پیش از میلاد به همراه یهودیانی که توسط بابلی ها به اسارت گرفته شده بودند به بین النهرین و از آنجا به شوش وارد شد. وی یکی از پیامبران صاحب کتاب بنی اسراییل است. دیدار وی با نبوکد (بخت النصر) پادشاه بابل در روایات آمده است. آرامگاه دانیال نبی(ع) همه ساله شاهد حضور زیارت کنندگانی از سراسر جهان است .
آرامگاه دانیال نبی در ساحل شرقی رودخانه شائور و رو به روی تپه ارگ، واقع شده است او یکی از پیامبران بنی اسرائیل بوده که در تورات یک کتاب با دوازده باب به او اختصاص دارد. بقعه شامل دو حیاط است که دور تا دور آنها حجرهها و ایوانهایی ساخته شده است. بقعه در انتهای حیاط دوم که بزرگتر و وسیع تر است ساخته شده است. این حیاط از سه طرف دارای اتاقهایی است که برای اقامت زوار ساخته شده است. مقبره در ضلع مقابل مربع مستطیل حیاط دوم واقع و دارای مساحت کوچکی است که دور آن را دالانی فرا گرفته است.
در این بقعه ضریحی و در زیر آن مرقدی با سنگهای زرد قدیمی بدون نوشته و لوح قرار دارد. در زیر بقعه زیرزمینی به طول و عرض ۳ در ۷ و ارتفاع ۱٫۸۰ واقع است. بنای بارگاه که بر روی زمین واقع میباشد اتاقی است که ضریحی آهنین در آن قرار دارد. سقف محوطه بقعه که ضریح در آن قرار دارد آیینه کاری است و دریچههای نورگیری بر روی هشت گوش زیر گنبد تعبیه شده است. بدنه گوشوارهها و بدنههای دیواره اتاق ضریح، گچبری قدیمی دارد که روی آن را رنگ کردهاند.
پیهای بقعه قطور و قدیمی اند. ورودی به محل اتاق ضریح شرقی است و ورودی به حیاط نیز شرقی میباشد. هشتی ورودی به بقعه ایوانی است که چهار متر عرض دارد و از دو طرف دو کفش کن بدان راه دارد و آیینه کاری شده است. دو نیم مناره کوتاه در دو طرف در ورودی و دو گلدسته بر فراز جبهههای در ورودی بنا شده است. پیشانی هشتی، منارهها، گلدستهها و همچنین سردر و پیشانی و اطراف ورودی حیاط اول با کاشیهای رنگارنگ بسیار زیبایی کاشی کاری شذه است. پیشانی ضلع شرقی بنای بقعه، کاشیکاری شده و عبارت «افوض امری الی الله و من یتوکل علیالله» بر آن نوشته شده است. در سمت چپ جبهه ورودی نیز همین نقش تکرار شده است.
اتاق ضریح به ابعاد ۷ در ۷ متر است. گنبد بارگاه دانیال پیغمبر به صورت کثیر الاضلاعی شش ضلعی در ۲۵ طبقه مضرس است که بر قاعده مدور استوار شده و در سال ۱۳۳۰ هجری قمری دو گلدسته بدان افزوده شده است. گنبد نیز بعد از خرابی گنبد اصلی در سال ۱۲۸۷ هجری قمری به دست «حاج ملا حسین معمار» - پدر معمار سازنده گلدسته ها- ساخته شده است.
کاخ اردشیر (کاخ شاوور)
در سمت غربی رودخانه شاوور در سال ۱۳۴۷ خورشیدی کاخ جدیدی کشف شد که به سبب همجواری با این رودخانه به همین نام مشهور است. این کاخ دارای تالاری به اندازه ۶/۳۴ *۵/۳۷ متر با ۶۴ ستون است. پایه ستونها از سنگ بوده و دیوارها از خشت ساخته شدهاند. این کاخ در ۳۵۰ متری غرب آپادانا واقع است و توسط اردشیر دوم بنا گردید.
ایوان کرخه
ایوان کرخه آثار شهری از دوره ساسانیان است . شاپور دوم ساسانی(379-309) در25 کیلومتری غرب شوش یک شهر جدید شاهی بنا کرده که در متن پهلوی شهرستانهای ایران از این شهر بنام (ایران کردشاپور) نام برده است یعنی شهری که شاپور ساخته است و امروزه آن را ایوان کرخه گویند.
این شهر در سمت راست رود کرخه در جاده دهلران قرار دارد و کاملترین و بزرگترین شهر مدفون شده ساسانی است. در حال حاضر فقط بخش اندکی از بنا باقی مانده است. به موازات دیوار، بنای بلند ۵۵ متری وجود دارد که در آن سه اتاق قابل تمیز هستند:در مرکز، یک سرسرای مربع به ضلع ۷مترکه در شمال و جنوب با دو سرسرای مستطیل (۹متر*۱۷متر) همجوار است. در روی دیوار شرقی، تنها دیوار حفاظت شده تا امروز حرکت قوسهای عرضی به عرض ۶۰/۱متر با فاصله ۷۲/۱ تا ۵۸/۱ متر مشهود است. در فاصله بین قوسها، دیوار دارای پنجرههای باریکی است که پایه آنها اندکی بالاتر از پاکار قوسها است. ساختمان بوسیله آجر به اضلاع ۲۸ تا ۳۲ سانتیمتر با ملات گچ ساخته شدهاست.
پرفسور گیرشمن درسال1950 میلادی در این شهر دست به کاوش زد که بقایای معماری آن را آشکارتر ساخت.طرح شهر به روش غربی بوده و شهر به شکل مستطیلی است که چهار کیلومتر طول و یک کیلومتر عرض ان است.شهر را باروی مستحکمی در بر گرفته که این بارو با خشت ساخته شده بود در این شهر آثار دو بنا که به شاپور نسبت داده شده است به دست آمده ،یکی کاخی است که با اجر و ساروج ساخته شده و مرکب از یک تالار چهار گوش که گنبدی آنرا پوشانیده است و در دو بخش جانبی ان با شیوه ای تازه با استفاده از طاق ضربی پوشانده شده بود.سقف آنها را با استفاده از پنج طاق عریض که فضای میان آنها با استفاده طاق های متقاطع پر شده بود ، پوشانده بود.طاقهایی که از دیواری به دیوار دیگر زده شده و برای مقاومت در برابر فشار طاقهای گهواره ای عرضی اختصاص یافته اند.
بنای دیگر کاخ یا کوشک سه ایوانی بود که دیوارهای آن دارای نقاشی دیواری خوب بوده که بر روی طبقه ای از ساروج مخصوص نقاشی کرده اند. ایوان کرخه دارای انواع تاسیسات شهری از جمله کارگاههای بافندگی ابریشم بوده است، که در پرتوی ان پارچه های ابریشمی این شهر به نقاط دور و نزدیک صادر می شده است.
آثار معماری و شهر سازی ایوان کرخه تاثیر زیادی بر معماری ایران و خارج از ایران داشته است.سرزمین های شرقی مسیحی در طول دریای آدریاتیک و مدیترانه تا اسپانیا و همچنین در سوریه و مصر در ساختن کلیساهای بزرگ و عظیم خود از سده ی پنجم تا یازدهم بویژه در ساختن طاقهای گهواره ای صاف و پیوسته از طرح و سبک و سنت معماری کاخهای ساسانی در شهر ایوان کرخه الهام گرفته اند.بنای ایوان کرخه به شماره 47 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آپادانا ،آکروپل ، شهر شاهی و شهر پیشه وران
محوطه باستانی شوش در شهر شوش، محوطه وسیعی را در برمیگیرد، که بناها و سازههای معماری بسیار متنوعی پیش از تاریخ تا دوران اسلامی را در خود جای داده است. منطقه باستانی شوش در زمان حفاریهای باستان شناسی برای شناسایی سهل تر به چهار قسمت تقسیم شد که آپادانا در واقع قسمت کاخ آپادانا (به معنی بار عام) پادشاهان هخامنشی است. بر روی تپه های باستانی پی و برخی تندیسها و ستون های کاخ باقیست. آکروپل و شهر شاهی در جوار آپادانا گنجینه ای از تاریخ تمدن بشر را در دل خویش داراست و لایه های تمدنی از دوره ایلامی ، هخامنشی ، پارتی ، ساسانی و دوره اسلامی به خوبی در این قسمت عیان است.
کاخ آپادانای شوش قصر زمستانی شاهان هخامنشی بودهاست. این کاخ به دستور داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی در حدود سالهای ۵۱۵_۵۲۱ پیش از میلاد در شوش (شهر باستانی) روی آثار و بقایای عیلامی بنا نهاد شد. دیوارهای کاخ از خشت و ستونهای آن از جنس سنگ است. کاخ داریوش واحدهای مختلفی از جمله تالار بارعام، حرمسرا، دروازه و کاخ پذیرایی و همچنین سه حیاط مرکزی دارد. دیوارهای داخلی کاخ با آجر لعابدار منقوش با طرحهای سپاه جاویدان، شیر بالدار و نقش گل نیلوفر آبی مزین بودهاند که بقایای بهجایماندهٔ آنها در موزههای خارجی و داخلی نگهداری میشوند.
مساحت تالار یا کاخ آپادانا ۱۰۴۳۴ متر است. این کاخ که بارگاه یا آپادانه نامیده شده توسط اردشیر دوم تجدید بنا شده است. طرح کاخ بنایی کوشک مانند با ۳ ایوان ستوندار در جبهه شمالی، شرقی و غربی آن است. تالار مرکزی با ابعاد ۵۸ در ۵۸ متر است و دارای ۳۶ ستون میباشد. ارتفاع ستونها حدوداً ۲۰ متر است و با ستونهای کله گاوی شکل ساخته شده است. ایوانها هر کدام دارای دو ردیف ستون ۶ تایی میباشند. از کلیه مجموعه کاخ ۱۱۰ اتاق و تالار مکشوف گردیده است. شش حیاط که سه تای آنها بسیار بزرگ دور یک محور شرقی و غربی قرار گرفتهاند، در داخل مجموعه کاخها وجود داشتهاند که به وسیله یک راهروی بزرگ به بخش شمالی مربوط میگردیده است. سه حیاط کوچکتر در بخش شمالی مجموعه کاخ قرار داشتهاند. اتاقها و ساختمانهای مختلف کاخ به وسیله این حیاطها روشنایی گرفته و تهویه میشدند. در سال ۱۸۸۰ میلادی، یک گروه از باستان شناسان فرانسوی این کاخ را از دل خاک بیرون کشیدند و ستونها و سرستونهای کاخ را با اره بریدند و به فرانسه منتقل کردند و امروزه در شوش، فقط چند زیرستون وجود دارد و کاخ به شکل سابقش وجود ندارد. بیشتر اشیاء خارج شده، اکنون در موزه لوور نگهداری میشوند.
البته الان به لطف فرانسویها از کاخ داریوش چیز زیادی بغیر از یک سر ستون نیمه شکسته نمانده و بقیه اشیا به موزه لور پاریس انتقال داده شده است، ولی بازهم ارزش دیدن دارد .
قلعه شوش
قلعهٔ شوش قلعهای است که توسط ژاک دمورگان فرانسوی برای سکونت باستانشناسان فرانسوی در نزدیکی آرامگاه دانیال نبی در شوش بر روی تپهای تاریخی بناشدهاست. از مهمترین آثار بدست آمده از این تپهها، میتوان به مجمسهٔ معروف ملکه ناپیر اسوستون، لیوان مشهور سفالی شوش به رنگ نخودی و نقش بزکوهی و قانون حمورابی اشاره کرد. این قلعه دارای نقشهای قرونوسطایی است و توسط فرانسویها با استفاده از نیروی کار ایرانی و نظارت خاندان فیلی که امنیت ساخت را بر عهده داشتند و حاج مصطفی دزفولی ساخته شده است.
ساخت قلعه با استفاده از آجرهای کاخ داریوش هخامنشی (کاخ آپادانای شوش) و تعدادی از آجرهای منقوش به خط میخی چغازنبیل که ناشی از تخریب قسمتهایی از این بناها بوده انجام شده است. نقشهٔ قلعه ذوزنقهشکل است، که قاعدهٔ کوچک آن در سمت شمال واقع شده و دور تا دور آن را راهرویی احاطه کرده و چند ردیف اتاق به سمت حیاط، بر گِرد آن قرار گرفتهاست. برج شمالغربی قلعه مربعشکل و برج شمالشرقی، دایرهشکل است.
موزه شوش
موزه شوش در سال 1345 در جوار قلعه و محوطه باستانی شوش گشایش یافت. این موزه یکی از مهمترین موزه های اشیای ایران باستان است و آثار با ارزشی از دوره های مختلف تاریخی را داراست.
کاشیکاری و اشیاء بسیار زیبا که آدم را به تعجب و تفکر میندازه. مجسمه هایی که سه هزار سال پیش ( بدون اغراق ) بهتر و ظریفتر از الان ساخته اند.
داس چند هزار ساله
رود کرخه
کَرخه نام رودخانهای است در جنوب باختری ایران در استان خوزستان. رودخانه کرخه از شمال به سوی جنوب جریان دارد و پس از گذر از کنار آثار شوش باستان به سوی باختر تغییر مسیر میدهد. منطقه کرخه در ۵ کیلومتری غرب جاده ترانزیتی اهواز – شوش بصورت نوار سبز رنگی در حاشیه رودخانه کرخه قرار گرفته است. جنگل کرخه زیستگاه اصلی جانوران زیادی در منطقه خوزستان میباشد که مهمترین آنها گوزن زرد است که از گونههای نادر ایران وجهان بشمار میرود علاوه بر آن گونههای جانوری با ارزشی نظیر انواع پرندگان شامل بلبل خرما، لیکو، دراج و... در منطقه زندگی مینمایند. از پستانداران با ارزش منطقه رودک عسل خوار و گربه جنگلی را میتوان نام برد.
البته این رودخانه شاوور است که از کنار آرامگاه دانیال و وسط شهر شوش می گذرد.
بقعه دعبل خزاعی
یکی از بناهای تاریخی و مذهبی شهرستان شوش، آرامگاه دعبل خزاعی است حسن بن علی معروف به دعبل خزاعی که به شاعر اهل بیت مشهور است. گفته میشود این شاعر متولد سال ۱۳۴ هجری قمری و هم عصر چهار امام بوده است. نقل است که امام رضا (ع) پیراهن خویش را به عنوان صله به وی داد.
در بخش شمالی شهر باستانی شوش، در قبرستان قدیمی این شهر و در کنار بقعه امامزاده عبدالله بن علی، آرامگاه شخصیتی واقع شده که یکی از چهرههای بزرگ فرهنگی جهان تشیع در قرون دوم و سوم هجری به شمار میرود. شخصیتی که توانست با نبوغ بی نظیر خود، شیعیان را اعتلای بیشتری بخشد. وی در روزگاری میزیست که خلفای بنی عباس ظالمانه تمام امور زندگی مردم را در دست داشتند؛ بیش تر این خلفا به سرودن و شنیدن شعر، به ویژه در مدح آن ها اهمیتی وافر میدادند. شاعران زیادی در این زمان، با سرودن شعرهایی در مدح ایشان هزاران هزار جایزه و صله دریافت میکردند.
هفتتپه
بعد از دیدن شوش و دیدنیهای دیگر آن ، اگر قصد دیدن معبد چغازنبیل را داشتید ، در 18 کیلومتری جاده شوش به اهواز یک راه بسمت هفت تپه ( اون دست جاده ) جدا میشود شما میتوانید از بریدگی دور زده و در جاده هفت تپه بیفتید و از محوطه آن و موزه اش دیدن کنید. این محوطه باستانی به مراتب باعث جلب توجه کاوشگران مختلف قرار گرفته است .
محوطه باستانی هَفتتَپه حدود 18 کیلومتری جنوب شرقی شهر شوش واقع شده و همانطور که از نام آن پیداست از تپههای متعددی تشکیل شدهاست. گستردگی این محوطه باستانی به مراتب باعث جلب توجه کاوشگران مختلف قرار گرفتهاست. بررسیهای سطح الارضی که قبلاً مَک آدامز (Robert McC Adams) در این ناحیه انجام داده بود، گویای این مسئله بودند که این محوطه گسترده باستانی فقط در دوره محدودی مسکونی بودهاست. در هفت تپه قسمتی از یک دیوار خشتی و طاقی آجری در هنگام تسطیح زمین و راهسازی توسط بولدوزرهای طرح نیشکر هفت تپه نمایان گردید.
این محل توسط هیئت حفاری به عنوان نقطه شروع کار انتخاب شده و با ایجاد شبکهای که دارای خانههای ۱۰ × ۱۰ متر بود که عملیات حفاری از این محل به سمت جنوب ادامه پیدا میکرد. خاکهای ناشی از حفاری در قسمت شمال غربیِ محوطه حفاری، در مجاورت تپهای که مجموعه آرامگاهها بر روی آن واقع شده، انباشته شدهاند. با ادامه کاوش در طول فصلهای بعدی، ترانشههای متعددی به ابعاد ۱۰ ×۱۰ متر حفاری شدند که تعداد آنها مجموعاً حدود ۱۵۰ ترانشه میباشد.
در آرامگاه سکوی بزرگی ایجاد شده که توسط دیوارچههای کوتاهی به سه بخش تقسیم میشدهاست. در بخش شمالی هفت اسکلت قرار داشته، بخش میانی که کوچکتر از دو بخش دیگر است، بدون اسکلت و بخش جنوبی دارای دو یا سه اسکلت بودهاست. در پای سکو در جنوبیترین قسمت آرامگاه، مجاور درب ورودی تعداد ده اسکلت بصورتی بی نظم بر روی هم قرار داشتند.
به این ترتیب مجموعاً حدود ۲۱ یا ۲۲ اسکلت در معبد پیدا شدهاند. تقسیم بندی سکوی آرامگاه به بخشهای مختلف خود گواه اینست که این مقبره برای تدفین اشخاص متعددی ساخته شده و احتمالاً یک آرامگاه شاهی نمیباشد. وجود اسکلتهای متعدد بر روی سکو و انباشته کردن اسکلتهای قدیمی در گوشه آرامگاه نیز این مسئله را تأیید میکند. با توجه به اکتشافاتی که در نقاطِ مختلفِ منطقه انجام شدهاست، درب ورودی آرامگاه پس از هر تدفین با سنگ یا آجر بسته و در هنگام تدفینهای بعدی مجدداً باز میشدهاست. مشاهداتی که در هفت تپه شده، نیز حاکی از این مسئله میباشد. موزه هفت تپه حاوی تمامی اکتشافات فوق است.
زیگورات چغازنبیل
بعد از دیدن هفت تپه همون راه را ادامه مسیر دهید ، یه خورده جلو تر نزدیک خط راه آهن بسمت راست (موازی آن) بپیچید اولش یه خورده اش خاکیه ولی ( لااقل زمانی که ما رفتیم خاکی بود ) بعدش به جاده شوش به شوشتر میرسید ادامه داده بعد از چند کیلومتر یک راه فرعی آسفالته جدا میشود . همون راه آخرش به معبد چغازنبیل میرسد .
زیگورات نیایشگاهی باستانی است که در زمان ایلام (عیلامیها) و در حدود ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد ساخته شده است. چغازنبیل بخش بهجامانده از شهر دوراونتش است و در نزدیکی شوش (شهر باستانی) قرار دارد. این سازه در ۱۹۷۹ اولین اثر تاریخی از ایران بود که در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت. جامعه بینالمللی برای آن ارزش استثنائی و جهانی قایل است. خاورشناسان زیگورات شوش را نخستین ساختمان مذهبی ایران میدانند. این نیایشگاه توسط اونتاش گال (پیرامون ۱۲۵۰ پ. م)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، نگهبان شوش (شهر باستانی)، ساخته شدهاست. مکان جغرافیایی زیگورات چغازنبیل در ۴۵ کیلومتری جنوب شوش (شهر باستانی)، در نزدیکی منطقه باستانی هفتتپه است.
«چغازنبیل» که نام باستانی این بنا است، واژهای محلی و مرکب از دو واژه «چُغا» (در زبان لری به معنی «تپه») و زنبیل (به معنی «سبد») است که اشارهای است به مکان معبد که تپه بوده و آن را به زنبیل واژگون تشبیه میکردند. اونتاش گال پادشاه ایلام باستان است که دستور ساخت این شهر مذهبی را داده است. برای ستایش ایزد اینشوشیناک، الهه نگهبان شوش (شهر باستانی)، ساخته شدهاست. بلندی آغازین آن ۵۲ متر و ۵ طبقه بودهاست. امروزه ارتفاع آن ۲۵ متر و تنها ۲ طبقه و نیم از آن باقی ماندهاست. زیربنای چغازنبیل یک مربع ۱۰۵ متر در ۱۰۵ متر است، یعنی دو برابر یک زمین فوتبال.
کشف چغازنبیل
در سال ١٩٣٥ میلادی هنگامی که شرکت نفت ایران و انگلیس در حوالی رود دز به حفاری های نفتی مشغول بود ، یکی از کارمندان نیوزیلندی شرکت به نام «براون» متوجه مجموعه ی عظیمی شبیه تپه شد که در مکانی مرتفع قرار گرفته بود . او از آن مجموعه که در زیر خاک مدفون بود آجری کتیبه دار پیدا کرد . در همان زمان یک گروه باستان شناس در فاصله ی ٣٥ کیلومتری در شوش به کاوش های باستان شناسی مشغول بود . براون آن آجر را نزد گروه برد تا شاید از راز آن تپه پرده بگشایند . این گونه بود که حفاری های نفتی ، نام زیگورات چغازنبیل را در اذهان زنده کرد . بعدها کاوش های باستان شناسی بین سال های ١٩٥١ تا ١٩٦٢ میلادی توسط رومن گیرشمن (Roman Girshman) باستان شناس فرانسوی انجام شد که اطلاعات مفیدی را از دل خاک در مورد چغازنبیل بیرون کشید .
در بین النهرین اعتقاد مردم بر این بود که خدایان متعددی دنیا را کنترل و اداره می کنند و هر شهری را خدایی است که از آن محافظت می کند. مردم در مرکز شهر برای خدایان معبد درست می کردند تا در آن زندگی کنند که گاه به شکل زیگورات بود . معابد کوچک تری هم ساخته می شد تا مردم هدایا و پیشکش های خود را تقدیم خدایان کنند . زیگورات (Ziqqurat) ساختمانی هرمی شکل بود که در چند طبقه ساخته می شد و با پلکان های متعدد به طبقات بالا می رسید . زیگورات ها در بین النهرین قدمتی چندهزارساله دارند که در فاصله ی سال های ٢٢٠٠ تا ٥٥٠ قبل از میلاد ساخته شده اند .
درمورد فلسفه ی وجودی زیگورات ها سه نظریه عنوان شده است : اول ، آن ها برای مصون نگه داشتن گندم از سیلاب بهاری ساخته می شدند . دوم ، این زیگورات های سترگ تقلیدی از کوه های مقدس دورتادور فلات ایران بود . بنابراین اگرچه پیدایش این بناها در خاک بین النهرین بود لیکن الهام بخش آن ها ایران و معنای آن ها از این سرزمین گرفته شده بود . بنابر نظریه ی سوم که البته معروف ترین قول است ، زیگورات نردبان صعود به آسمان بوده است . پس از چندهزار سال هنوز هم تعدادی از این زیگورات ها یافت می شود ، به عنوان مثال زیگورات اور (Ur ziqqurat) در جنوب بین النهرین و زیگورات چغازنبیل در ایران ، زیگورات اور که ٢١١٠ سال قبل از میلاد ساخته شده قدیمی ترین و زیگورات چغازنبیل بزرگ ترین زیگورات جهان هستند . محدوده ی حکومت ایلامی ها خوزستان ، لرستان ، پشت کوه و کوه های بختیاری بود که از غرب به دجله ، از شرق به قسمتی از پارس ، از شمال به راه بابل و همدان و از جنوب به خلیج فارس محدود می شد و پایتخت آن شهر باستانی شوش بود .
با به حکومت رسیدن اونتاش نپیریشا (Untash Napirisha) در قرن ١٣ قبل از میلاد (١٣٤٠–١٣٠٠ قبل از میلاد) ، چغازنبیل به عنوان پایتخت مذهبی و سیاسی ایلامی ها در نزدیکی رود دز ساخته شد و دوراونتاش (Dur Untash) نامیده شد . دوراونتاش به معنای قلعه ی اونتاش است . در بعضی از متون به خط میخی این شهر ال اونتاش (Ul Untash) ذکر شده که به معنی شهر اونتاش است .
این شهر از سه حصار تودرتوی خشتی تشکیل شده و دروازه ی اصلی آن بر روی حصار بزرگ در ضلع شرقی قرار دارد . در حد فاصل حصار اول و دوم کاخ های شاهی و آرامگاه های سلاطین ایلام قرار دارند . در بین حصار دوم و سوم بقایای تصفیه خانه ی آب دیده می شود که جزو قدیمی ترین تأسیسات آب رسانی به شمار می رود . آب آن از رودخانه ی کرخه در فاصله ی چهل و پنج کیلومتری از طریق کانالی تأمین می شد . در مرکز حصار سوم معبد اصلی (زیگورات) قرار دارد .
تصویر بنیان گذار چغازنبیل اونتاش نپیریشا بر روی سنگ همراه با مجسمه ی مفرغی همسرش ملکه نپیراسو (Napirasu) هم اکنون در موزه ی لوور پاریس نگه داری می شوند . مجسمه ی ملکه ، وی را در حال عبادت در برابر خدایان نشان می دهد . هم چنین بر روی دامن ملکه نام وی به همراه چند دعا به خط میخی درج شده است .
زیگورات چغازنبیل
زیگورات چغازنبیل معبد اصلی (زیگورات) مربعی به ضلع ١٠٥ متر است که اضلاع آن در جهات اصلی شرقی ، غربی و شمالی و جنوبی واقع شده اند . اصل این معبد با به کارگیری میلیون ها آجر و در پنج طبقه به ارتفاع ٥٢ متر ساخته شده بود که در حال حاضر تنها دو طبقه از آن باقی مانده است . به غیر از طبقه ی اول و پنجم، تمامی طبقات از خشت پر شده بودند . طبقه ی پنجم که مرتفع ترین طبقه محسوب می شد و تنها کاهن ها و خانواده ی شاهی اجازه ی ورود به آن طبقه را داشتند ، جای گاه قراردادن خدای اینشوشینک (god Inshushinak) یا خدای خاص شهر شوش بود . در حقیقت اونتاش ، پادشاه ایلامی ، این بنا را برای اینشوشینک ساخت . ایلامی ها معتقد بودند که هنگام غروب ، خدایشان از آخرین طبقه ی زیگورات به آسمان پرواز می کند و روز بعد باز می گردد .
بر روی دیوارهای معبد آجرهایی به خط میخی مشاهده می شود که همگی دارای متنی یکسان هستند و بیان گر نام پادشاه و هدف او از ساخت این معبد است : «من اونتاش ، پسر هوبانومنا ، شاه انزان و شوش هستم . پس از آن که مصالح ساختمانی را به دست آوردم ، من در این جا شهر اونتاش و حریم مقدس را برپا نمودم و آن را در یک دیوار خارجی و یک دیوار داخلی محصور کردم . من معبد بلندی ساختم که شبیه آن چه شاهان پیش ساخته اند نبود و آن را به خدای اینشوشینک مقدس وقف کردم . باشد که ساختمان و زحمت من موقوفه ی ایشان شود و لطف و عدل اینشنوشینک در این جا برقرار بماند .»
در اطراف معبد و بر روی کف اصلی دو سکوی مدور بریده مشاهده می شود که نظرات مختلفی در مورد آن ها ابراز شده ، برخی آن ها را قربانگاه و برخی دیگر مربوط به ستاره شناسی و ساعت خورشیدی دانسته اند .
همچنین در حیاط آن جای پای کودک احتمالا بازیگوش آن زمان روی موزائیک حیاط معبد نقش بسته است.
یکی از موارد جالب معبد کانال کشی دقیق انتقال آب از طبقات بالا به پایین به طوریکه در آن طبقات نفوذ نکند تا باعث خرابی معبد نشود.
در موزه ی لوور پاریس میزی موسوم به میز قربانی (Sacrificial Table) از جنس برنز موجود است که به احتمال زیاد متعلق به این جایگاه است . دورتادور میز قربانی دو مار و پنج زن دیده می شوند . اندازه ، دقت و ظرافت بالای به کاررفته در ساخت این میز حکایت از مهارت فراوان فلزکاران دوره ی ایلامی دارد .
http://dir.wikipg.com/
آبرسانی به چغازنبیل یکی از شگفتیهای این معبد است. رود دز از نزدیکی چغازنبیل میگذرد ولی به دلیل اینکه این رود سطح دشت را فرسایش داده و بستر رودخانه در سطح پایینتری از سطح دشت است - در برخی مکانها 60 متر پایین تر - امکان استفاده از آب این رود برای اهالی منطقه نبوده است.
بنابراین شاه ایلامی اونتاش ناپیریشا دستور به ساخت کانالی به طول 45 کیلومتر میدهد تا آب رود کرخه را که هم سطح زمین چغازنبیل بوده، به چغازنبیل برسانند. این آب پس از اینکه از هفت تپه عبور میکند به چغازنبیل میرسد ولی به دلیل اینکه آب کرخه پس از گذر از دشت خوزستان گل آلود است آب را در حوضچه های ته نشینی بزرگ و کوچکی می ریخته اند و با گذر از تنبوشه ها و استفاده از قوانین منسوب به فیثاغورث، تصفیه کرده و گل آنرا جدا میکردند! شاید این یکی از قدیمی ترین تصفیه خانه های آب جهان باشد.
خبرگزاری میراثفرهنگی ـ گروه میراثفرهنگی ـ اختلافنظر کارشناسان در رابطه با کاربرد تصفیهخانه چغازنبیل باعث تعویق اجرای پروژه مرمت نهایی این سازه شد. این در حالی است که با وجود پیگیری مسئول پایگاه چغازنبیل و هفتتپه درخصوص اجرای طرح نهایی مرمت، رطوبت قسمتی از دیوارهها مشاهده شده است. در این باره مدیر پایگاه چغازنبیل به فاز دوم مرمت اشاره کرد که اجرای آن موجب رفع مشکلاتی چون رطوبت تصفیهخانه می شود. هرچند که گفته می شود که این سازه توسط ایلامیها و به گونه ای ساخته شده که آب هیچ آسیبی به آن نمی رساند چراکه استفاده از ملات قیر طبیعی بین آجرها، مانع رطوبت و نم زدگی می شود. بهگزارش CHN، با توجه به نظریه گریشمن مبنی بر اینکه محوطه پشت چغازنبیل تصفیه خانه بوده و باستانشناسان هم با این نظریه درحالی موافق هستند که برخی از کارشناسان معتقدند این سازه در واقع محلی برای دفع آبهای سطحی معبد محسوب میشده درحالحاضر اختلافنظرهای باستانشناسان باعث شده پروژه نهایی مرمت سازه بهتعویق افتد.
«مظفر فرهادپور» مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفتتپه در رابطه با نمزدگی و ریزش بخشی از تصفیهخانه چغازنبیل به CHN اینطور میگوید: با پشت سر گذاشتن ذیقورات و صحنهای اطراف آن، در بخش غربی شهر دورانتاش (محوطه باستانی چغازنبیل) به ساختاری آجری میرسیم که احتمالاً برای دفع آبهای سیلآسای باران ایجاد شده است. این ساختار آجری از نُه آبراه تشکیل شده که در زیر حصار قرار داشتند و آبهای زاید را از قسمت درونی به خارج هدایت میکردند. تمام این ساختار از آجر با ملات قیر و گچ ساخته شده تا در برابر آب مـقاوم بـاشد. این سازه در گذشته به تصفیهخانه معروف بوده است.
ویافزود: پایگاه چغازنبیل و هفتتپه در سال 79 بدلیل اهمیت این سازه و با توجه به شرایط خاص این اثر، برنامه ویژهای جهت مرمت، استحکام بخشی و پاکسازی رسوبات آن به شکلی که مورد تایید کارشناسان یونسکو باشد انجام گرفت. پس از آن نیز این اثر نه تنها به حال خود رها نشده بلکه به صورت مستمر و دائم مانند کل محوطه باستانی چغازنبیل و ساختارهای واقع در پیرامون آن، زیر پوشش برنامه پایش و مونیتورینگ قرار دارد تا در صورت بروز مشکل سریعاً اقدامات پیشگیرانه انجام شود.
بهگفته مدیر پایگاه چغازنبیل و هفتتپه، از آنجایی که دو نظر متفاوت راجع به کاربرد تصفیهخانه چغازنبیل وجود دارد لازم است نظر نهایی از سوی کارشناسان تایید و تصویب شود تا مرمت نهایی این سازه آغاز شود. از سال گذشته نیز پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفتتپه با مشارکت گنجینه آب خوزستان (سازمان آب و برق خوزستان) با توجه به اهمیت سازه دفع آب (مخزن) و با هدف شناخت هر چه بهتر این اثر، چند برنامه مطالعاتی را در دستور کار قرار داد. این برنامهها توسط یک گروه پژوهشی متشکل از معمار و مستندنگار، باستانشناس، مرمتگر، زمینشناس، مهندس ژئوفیزیک، آبشناس و . . . در حال انجام بوده و از چند ماه پیش آغاز شده است.
برنامه مطالعاتی در نظر گرفته شده برای سازه تصفیهخانه، شامل مستندسازی دقیق از جمله لیزر اسکن مخزن آب، فتوگرامتری و ترسیم آجر به آجر، مطالعات دقیق باستانشناسی و ژئوفیزیک با هدف شناسایی ساختارهایی احتمالاً مشابه بر روی حصار بیرونی جهت مشخص شدن یکی از دو فرضیه، مطالعات هیدرولوژی، مطالعات آبخیزداری با هدف شناسایی و کنترل مسیلهای ایجاد شده در محوطه و منطقه پیرامون آن، مستندسازی و مطالعات مربوط به ثبت وضعیت کنونی اثر و طرح نهایی مرمت است. به اعتقاد فرهادپور تاکنون مطالعات درخصوص نظریه تخلیه آبهای سطحی به بیرون از شهر بوده که البته این سازه جوابگوی میزان آب شهر نیست. اما در نهایت شیوه مرمت نهایی اثر هنوز مشخص نشده و بستگی به آنالیزهای کارشناسان دارد با این حال برنامه پایش و مونیتوریگ چغازنبیل و سازههای مربوط به آن مرتب در حال انجام است.
وی همچنین رطوبت تصفیهخانه را کاملا طبیعی دانست و گفت: رطوبت در تمامی بناها وجود دارد ایندرحالی است که در زیر این سازه آب در جریان است با این حال به محض آنکه طرح نهایی پروژه مرمت بهدست ما برسد این مشکل به سرعت مرتفع می شود. در حال حاضر بر اساس برنامه تنظیم شده، مطالعات اولیه، لیزر اسکن و مستندنگاری مخزن آب انجام شده است. همچنین عملیات ژئوفیزیک حصار بیرونی به طول 4 کیلومتر به منظور شناسایی ساختارهایی مشابه سازه دفع آب انجام شد. در چند ماه آینده پس از تهیه و تایید طرح مرمت این سازه، برنامه مرمت نهایی آن انجام میشود.
آرامگاه شاهان نیز در نزدیکی و بیرون محوطه ی معبد قرار دارد.
پس از بازدید از چنین مکانهایی میزان حس تعجب و تحسین از این همه نبوغ و شگفتی قابل وصف نیست و باید خودتان تجربه کنید.
تپه جوی در شمال تپه جعفرآباد، تپه بند بال، بوهلان و تپه معروف آکروپل شوش از تپههای معروف پیش از تاریخ منطقه شوش هستند که آثار متعددی در آنها پیدا شدهاست و به دوره سوزیانا تعلق دارند و در این تپهها آدمیان در روستاها ساکن شدهاند و در این منطقه تپههای باستانی بسیاری دیده میشود و آنهایی که نام برده شدند معروفترین هستند. شوش بخشی از کشور ایران است که اولین آثار شهرنشینی و تجارت در آن ظهور کردهاست و انسان در نه هزار سال پ م در این منطقه کشاورزی میکردهاست. در این منطقه پیشرفت خانه سازی و تشکیل خانواده همزمان با بینالنهرین صورت گرفتهاست. از هزاره چهارم پ م از شوش کوزههای دراز باریک به دست آمدهاست. اوایل هزاره سوم پ م بر لوحهای گلی خط تصویری نوشته شده است که کلید واژه آن هنوز رمز گشایی نشدهاند. این لوحها برای مصارف تجاری ساخته شده است. در این دوره تاریخی ایلامیها در شوش قدرت گرفتهاند.
سلام
بیشاپور یکی از شهرهای باشکوه باستانی ایران است که در استان فارس و شهرستان کازرون قرار دارد . شهر بیشاپور را در زمان ساسانیان و پس از پیروزی شاپور اول بر والرین امپراتور روم، وی دستور داد تا در ناحیهای خوش آب و هوا بر سر راه تخت جمشید به تیسفون شهری بنا کنند.( این جاده در زمان هخامنشیان، شهرهای تخت جمشید و استخر را به شوش وصل میکرد) و برای اینکار معماری از اهالی سوریه قدیم به نام آپاسای (اپاسای) برای ساخت شهر تازه انتخاب شد.
بیشاپور با دویست هکتار وسعت، از شهرهای مهم آن زمان بوده است و اهمیت ارتباطی داشته است. این شهر از قدیمی ترین شهرهایی است که تاریخچه ساخت آن بصورت مکتوب در سنگ نوشته ای موجود است. در کتابهای تاریخی، نام این شهر با عنوانهای بیشاپور، بیشابور، به شاپور، بیشاور و «به اندیوشاپور» نوشته شدهاست. شهر بیشاپور مرکز ایالت و کوره اردشیرخوره بودهاست و در شمال غرب شهر کازرون در جاده کازرون به نورآباد قرار گرفته و از شهرهای خوش آب و هوا و دارای طراحی و مهندسی ویژه آن روزگار بودهاست. . شهر بیشابور در زمینی مستطیل به گونهای طراحی شد که چهار دروازه و دو خیابان آن، یکدیگر را قطع میکردند . یکی از خیابانها در جهت شمال به جنوب و دیگری شرق به غرب است و هر کدام در انتها به یکی از دروازههای شهر منتهی میشدهاند. دروازه غربی، ورودی اصلی شهر بودهاست. در وسط شهر جایی که دو خیابان همدیگر را قطع میکنند دو ستون قرار دارد که هم بعنوان نماد شهر و هم شناسنامه شهر حساب میشده و روی یکی از آنها کتیبه ساخت شهر مکتوب شده است. در جلو ستونها دو آتشدان وجود دارد که اول برای روشن کردن آتش بوده تا شبها ستونها دیده شوند ولی بعد به عنوان قربانگاه استفاده می شده است . در جلو آنها یک پایه سنگی وجود دارد که قبلا مجسمه شاپور روی آن بوده ولی الان از مجسمه خبری نیست و کسی اطلاعی از جای آن ندارد. ( شانس آوردیم هنوز جاش هست) بیشاپور تا قرن هفتم هجری آباد و مسکونی بودهاست و پس از آن ویران شدهاست و در حال حاضر ویرانه هایی از آن بجا مانده است.
شهر بیشاپور از دو بخش اصلی تشکیل شدهاست:
ارگ سلطنتی شامل آثار شاخصی مانند معبد آناهیتا، تالار تشریفات شاپور، ایوان موزائیک و کاخ والرین.
منطقه عامه نشین شامل خانههای مسکونی، گرمابه، کاروانسرا و بازار.
بیشاپور توسط کوه، رودخانه، دیوارههای قلعه و خندق محافظت میشدهاست.
دروازه اصلی که به تنگ چوگان باز میشد توسط دو قلعه(دختر و پسر ) محافظت میشد . قلعه دختر در سمت راست بود و بر شهر و دروازه اشراف کامل داشت، که( سراب قندیل نیز در پای آن جای دارد) در حال حاضر آثار اندکی از آن بجا مانده است. قلعه پسر نیز در سمت چپ و آن طرف دره چوگان بر بالای کوه با شیب تند قرار داشت و به عنوان مکمل قلعه دختر حساب میشد و باعث میشد تا شهر در مقابل مهاجمان نفوذ ناپذیر شود.
بقایای دیوارههای قلعه و ساختمان های کنار دروازه
تالار تشریفات شاپور
این تالار با شکوه در محوطه ای به مساحت 781 مترمربع ساخته شده است و یکی از بزرگترین آثار معماری زمان ساسانی است که به صورت چلیپا برای اولین بار در تاریخ معماری ساسانی تجلی نموده است. بطوری که بعدها کلیه آتشکده ها را برطبق نقشه ان ساخته اند و این سنت معماری تا زمان اسلامی تداوم پیدا کرده است از جمله اماکن متبرکه و مدرسه ها را با الهام از نقشه این کاخ می ساخته اند که بنام چهارصفه یا چهار ایوان معروف می باشد. تالار تشریفات شاپور دارای چهار ایوان متقابل که بر فراز آن گنبدی عظیم و شلجمی شکل به ارتفاع 25 متر وجود داشته است. اطراف تالار دالانهایی وجود دارد و از درون چهار ایوان کاخ به دالانها دربهایی هست. در این تالار 64 طاقچه وجود داشته که همگی با گچ بری های زیبا و اشکال گیاهی هندسی برگ کنگری و با رنگ آمیزی های تند و متنوع تزیین شده بودند. از این تالار برای انجام مراسم تشریفات ، اعیاد و جشنها استفاده می شده است.
معبد
معبد آناهیتای بیشابور یکی از بی نظیرترین معبدهای ایران است .این معبد به عمارت آب نیز معروف است ، عمارتی که با وجود آب حیات یافته است .معبد مکعبیست که هر وجه آن نزدیک 14 متر بوده است . این بنای سنگی از سنگهای حجاری شده ساخته شده که به وسیله بست های دم چلچله ای بهم پیوسته اند و به صورت دو جداره ساخته شده است . قسمت اعظم این سازه در زیر زمین قرار دارد . از پله های معبد که پایین بروید قبل از اینکه وارد تالار شوید دورتا دورآن را چهار دالان فرا گرفته است، میرسید.
از این دالان ها ، بغیر از در راه پله ها ، از هر سه طرف دیگر نیز یک در به تالار باز می شود . بنا به شنیده ها هر کس بنا به مقامش از درهای مختلف وارد معبد میشد
معبد را شش متر پایین تر از سطح زمین بنا کرده بودن تا آب قنات و رود شاپور توسط آبراهه ای پنهان به آنجا سرازیر شود .گردش و زمزمه آب در این عمارت بازی های گوناگون به خود می گرفت ، از یک سو آب بعد از رسیدن به معبد توسط میراب ( اتاق میراب نیز در ورودی آب قرار دارد)و بوسیله سنگ تقسیم به دو قسمت تقسیم شده و در دو طرف دالانها و رواقها جاری می شد و از سوی دیگر ، آب در دالان های تاریک شرقی و غربی عمارت ، در برابر نوری که از 14 متری می تابید پیچ می خورد و نور در آب می شکست و از انعکاسش رنگین کمان بر روی دیوار نقش می بست و بخاطر اینکه صدای آب عبادت کنندگان را اذیت نکند در مسیر آب حباب شکن گذاشته بودند و در آخر سر بعد از متبرک شدن به داخل چاه ریخته میشد. چاه نیز به نوبت خود دارای معماری فوق العاده ای است . آن را بشکل هرم وارونه درست کردند تا زمانیکه آب پایین میریزد صدا نداشته باشد و آرامش افراد داخل معبد را بهم نریزد.
ورودی آب از قنات به معبد
اتاق میراب ( مسئول اب معبد)
ورودی آب به سنگ تقسیم
خروجی آب از سنگ تقسیم به طور مساوی به دو طرف راهرو
معبد بنا به سایت شهرستان کازرون : (با توجه به قداست و اهمیت آب در آئین زرتشت و دربین آریائی ها ، معابدی برای نیایش و ستایش آب ساخته شد که معبد آناهیتا ( الهه آب ) یکی از مهمترین آنها به شمار می آید. به نظر می رسد که شاهان اولیه ساسانی هر گز از اجرای این فریضه دینی که موجب رضایت خاطر اهورامزدا و جلب قلوب مردم می گردید غافل نبوده اند برای ایزد آناهیتا که فرشته دودمان و پیروزی آنها محسوب می شد معابد و نیایشگاه ساختند ومقام آن را به درجه اهورا مزدائی ارتقاء دادند . آثار و اسنادی از این ستایش بر روی پایه ستونهای مکشوفه شوش و همدان وجود دارد که اردشیر( موسس سلسله ساسانی ) می گوید « ایزدان مهر و آناهیتا مرا یاری کردند » و اضافه می کند « بشود که اهورا مزدا ، آناهیتا و میترا مرا در پناه خود گرفته و از هر کینه و خصومتی حفظ کنند» . بنای معبد آناهیتا در بیشاپورنه تنها از نظر معماری بی نظیر و فوق العاده است ، بلکه از لحاظ رعایت دستگاههای تنظیم و تقسیم کننده و کنترل جریان اب نیز نظیر نداشته است و شاید فقط بتوان آن را با معبد ناهید استخر مقایسه کرد. برای ایجاد چنین پرستشگاه عظیم محوطه ای به ابعاد 7×23×27 متر مکعب در عمق زمین خاکبرداری شده و شالوده آن بر طبق نقشه و طرح تنظیمی پیش بینی شده به نحوی گذارده شد تا آب رودخانه شاپور که در فاصله 250 متری این مکان قرار دارد انشعابی از آن به درون این بنا جاری گردد. البته پیش از احداث این معبد در این مکان قنات جریان داشت و معماران و سازندگان ساسانی با توجه به گذر آب بگونه ای معبد را انتخاب و شالوده ریزی کرده اند که از این موقعیت مناسب حد اکثر استفاده را برای گردش آب در آن به عمل آید . هنور بقایای این قنات قدیمی در انتهای دالان غربی قابل رویت است . این بنای مکعب شکل که از سطح زمینهای اطراف خود در حدود 6 متر پائین تر ساخته شده از 14 متر ارتفاع آن فقط 8 متر از سطح طبیعی اطراف نمایان بوده و بقیه سطوح به علت سردابه ای بودن در عمق زمین قرار گرفته . در صحن داخلی آن آبگیر کم عمقی با گنجایش 60 متر مکعب آب ساخته شده و اطراف آن سکوئی بوجود آمده که نیایشگران می توانستند هنگام اجرا ی مراسم مذهبی بر روی آن گرد آیند . این سکو از قطعات سنگهای بزرگ حجاری شده فالبی به ابعاد 47×140 سانتی متر ساخته شده است . در وسط هر یک از ورودیها مجرای آبی در داخل سنگهای زیر کف پوش درگاه حجاری شده است تا از هر سه طرف بنا، در مواقع لزوم ( احتمالا در اعیاد و جشنها و مراسم مذهبی ) آب به درون معبد جاری شود . مجرای خروجی آب چاهیست که 4 متر عمق دارد و برای احداث آن محوطه ای را به طول و عرض 180 سانتی متر خاکبرداری نموده اند که با 4 قطعه سنگ 90×90 سانتی متر از نوع سنگهای کف پوش معبد پوشیده می شده است به طوریکه هم آهنگی و روپوش چاه با کف آبگیر بطور یکنواخت رعایت می شده و مجرای خروجی آب کاملا از نظر پنهان بوده است . نحوه ورود و خروج آب در این معبد تابع نظم و ترتیبی خاص بوده که حتی المقدور آب معبد پاک و تازه باشد و به همان اندازه که آب از سه طرف وارد می شود از مجرای سه گانه به تد ریج و غیر محسوس به زمین فرو می رود . دقت و رعایت چنین امری برای گردش آب ، اهمیت و احترام خاص مذهبی و توجه به نیای فرشته آب را در آن زمان کاملا نشان می دهد .. با توصیفی که به عمل آمد معلوم می شود که دراین مکان نوازش و بازی با آب و نیایش آب بیش از هر چیز دیگری مورد توجه بوده است .)
دریچه های حباب شکن
در بالای معبد مجسمه ی گاوی وجود داشته که در چشم های آن الماس کار گذاشته بودند و در روز توسط نور خورشید و در شب توسط نور آتش یا نور ماه می درخشید و باعث میشد در هر موقع از شبانه روز کسی از هر دروازه ای وارد شهر میشد میتوانست معبد را ببیند. ضمنا در بیرون معبد حوض کوچکی است ، این حوض را از آب تبرک پر میکردند تا مردم عادی که نمیتوانستند وارد معبد شوند خودشان را با آن تطهیر کنند.
شاپور بعد از اینکه والرین امپراطور رم و سپاهیانش شکست داد ، در کنار کاخ خود یک کاخ برای او ساخت و تا ده سال که سپاهیان او اسیر ایرانیان بودند و در کار های عمرانی از آنها استفاده میشده ، زندگی میکرد . برای همین این کاخ به کاخ والرین معروف شد. البته در حال حاضر چیز زیادی از آن نمانده است .
در وسط شهر نزدیک ستونها ، علاوه بر خانه ها و کاروانسرا یک حمام قرار دارد که برای 1500 سال پیش خیلی منحصر بفرد و زیبا بوده است. حمام دارای رختکن ، خزینه ، حوض و سکویی برای نشستن و نظافت داشت.
مسجد یا عبادتگاه
در شهر بقایای ساختمانی وجود دارد که بنا به شنیده ها قبل از دوره اسلامی این ساختمان عبادتگاه بوده ولی بعد از ورود مسلمانان تغییراتی در ساختمان داده شده و محراب به آن اضافه شده و تبدیل به مسجد شده است. از ویژگیهای این عبادتگاه بیشتر میتوان به در آن اشاره کرد . در عبادتگاه عمدا کوچک درست کردن تا زمان ورود افراد سرشان را خواسته یا ناخواسته به نشانه احترام خم کنند. از دیگر ویژگی در این بود که از بالا رو به پایین بود و در بحالت کشویی مابین سنگها ( اصالت شخص توسط نگهبان تایید میشد) باز و بسته و چفت میشد.
نقوش برجسته تنگ چوگان
در روبروی دروازه اصلی شهر بیشابور ، در دو طرف تنگ چوگان چندین نقش برجسته برای شاهان مختلف وجود دارد . نقوش پایین در سمت چپ قرار دارند. در این نقش برجسته به مناسبت پیروزی شاپور بر والرین ( امپراطور روم ) در پنج ردیف حجاری شده است . . در سمت چپ سپاهیان ایران به طور منظم حجاری شده و در سمت راست اسرای رومی مشغول آوردن هدایا به دربار شاپور هستند . شاپور در حالی که دست والرین را به عنوان اسیر در دست گرفته در وسط نقش دیده می شود .
گردیانوس ، امپراطور روم در زیر پای شاپور و فیلیپ جانشین والرین نیز از شاپور تقاضای صلح می کند.این نقش برجسته بزرگتری نقش برجسته دوره ساسانی می باشد.
سپاهیان ایران و اسرای رومی در حال آوردن هدایا
در این نقش برجسته پیروزی بهرام دوم بر یاغیان است . .دراین نقش برجسته پادشاه در مرکز بر روی تخت و بصورت روبرو نشان داده شده است و در سمت راست آن ، سواران و سرداران ساسانی قرار دارند و در سمت چپ سربازان ساسانی اسرا و یاغیان را بخدمت پاد شاه می آورند.( عکس پایینی)
در این نقش بر جسته بهرام از مظهر اهورامزدا حلقه شهریاری و قدرت را دریافت میکند و در زیر پای پادشاه ، تصویر بهرام سوم بعدها توسط نرسی پادشاه ساسانی حک شده است.
این نقش برجسته در سمت راست تنگ چوگان است که در آن پیروزی شاپوراول بر والرین ( امپراتور روم ) را نشان می دهد.این نقش در دو ردیف حجاری شده ، درسمت راست اسیران رومی و در سمت چپ سپاهیان ایران دیده می شوند . شاپور در وسط نقش در حالی که دست والرین را به عنوان اسیر در دست گرفته نشان می دهد و گردیانوس ، امپراطور روم در زیر پای شاپور دیده می شود و فیلیپ جانشین والرین نیز از شاپور تقاضای صلح می کند .
در سمت راست دره، نقش دیگری نیز هست ولی بر اثر فرسایش نقش شابور محو شده ولی والرین درحال درخواست بخشش ، هنوز هست. از چهار سنگ نگاره ای که در طرف چپ تنگ چوگان قرار دارند کانال آبی میگذشته که در سال 1349 آنرا از روی نگاره ها برداشته اند.این کانال قسمتهایی از سنگ نگاره ها را به کلی از بین برده است.
غار شاپور
برای رفتن به غار شاپور باید راه داخل تنگ چوگان را ادامه دهیم و بعد از طی چند کیلومتر در سمت چپ جاده و رود، در زیر کوه به یک روستا میرسیم . ماشین را پارک کرده و بعد از تهیه آب لازم با کوهنوردی کردن یک راه پرپیچ وخم و سخت به دهانه غار میرسیم. یک توصیه برای کسانی که میخواهند غار را ببینند اینکه ، حتما نزدیک طلوع آفتاب حرکت کنید تا به گرما و آفتاب مستقیم نخورید.
در سایت شهرستان کازرون در مورد غار شاپور این طور نوشته:
در انتهای تنگ چوگان در سینه کوه و در ارتفاع حدود 800 متری از سطح زمین غار بزرگی وجود دارد که قطر دهانه آن حدود 30 متر می باشد و به واسطه قرار گرفتن مجسمه شاپور بر دهانه آن به غار شاپور معروف شده است . پرفسور گیرشمن باستان شناس شهیر فرانسوی احتمال می دهد آرامگاه شاپور در این غار باشد . مجسمه شاپور بر دهانه این غار، شاهکار پیکر تراشی ایران باستان است که بعد از حدود 1700 سال هنوز با وجود وارد شدن آسیب های جدی به آن ، باقی مانده است . این مجسمه تنها مجسمه سنگی بازمانده از دوران باستان است که حدود 6 متر ارتفاع دارد . سنگ حجاری شده این مجسمه از سقف غار تا کف آن ادامه داشته و هنرمندان عصر ساسانی با تلاش و کوشش بسیار موفق به آفرینش این اثر هنری گردیده اند . این مجسمه که در گذشته های بسیار دور و به احتمال در اثر زلزله واژگون گردیده بود ، در سال 1336 هجری شمسی توسط ارتش ایران و بدون در نظر گرفتن اصول تعمیر کاری آثار باستانی ، تعمیر و مرمت گردید که همین امر باعث از بین رفتن ظرافت های هنری در برخی از قسمت های مجسمه شده است .
سلام
رودخانه کارون پیش از ورود به شهر شوشتر توسط بند میزان به دو شاخه گرگر و شطیط تقسیم میشود:شاخه گرگر- یا دودانگه یا مسرقان- کانال دست کند انسان است و تاریخ کندن آن به زمان هخامنشیان منتسب می شود. این شاخه از رود کارون باعث چرخیدن و گردش چرخ مجموعه ای می شد که تا قرن ها بزرگترین مجموعه صنعتی جهان بود .
تجدید بنای شوشتر را به اردشیر بابکان نسبت میدهند و در این دوره است که شوشتر به صورت جزیرهای میان آبها قرار گرفته و معماری گسترده آبی به صورت کانالها ، پل بندها و آسیابها در گوشه کنار آن شکل گرفتند. پس از وی به روایت تاریخ در زمان شاپور ساسانی، آبادانی شوشتر به اتمام رسید و این شهر درخشان ترین دوره تاریخی حیات خود را گذرانده و با تجهیز تاسیسات آبیاری، کشاورزی در این شهر رونق فراوان گرفت. شوشتر را میتوان موزه بناها و سازهاهای آبی دانست که این بناها از نظر عملکرد به یکدیگر وابستهاند و از این جهت شهری کمنظیر را در سراسر جهان است. در تابستان ۸۷ مجموعه سازهایهای آبی شوشتر مشتمل بر بند میزان، آسیابهای آبی، قلعه سلاسل، بند گرگر، بند خاک، پل بند شادوران، بند برج عیار، پل لشکر، بند ماهی باران، بند شرابدار و میل مناره کلاه فرنگی در فهرست آثار جهانی یونسکو به عنوان دهمین اثر از ایران به ثبت رسید.
در سفرنامه مادام ژان دیولافوا باستان شناس نامدار فرانسوی از این محوطه به عنوان بزرگترین مجموعه صنعتی پیش از انقلاب صنعتی یاد شده است . مجمو عه آسیابها و آبشارهای شوشتر بی شک بی نظیر ترین سازه های آبی ایران و جهان است. این مجموعه از دوره هخامنشیان شروع و در دوره ساسانیان تکمیل و به اوج شکوفایی خود رسیده ، البته این مجموعه خیلی پیشرفته تر از زمان خودش بوده و جهت استفاده بهینه از آب در ادوار کهن مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.هیچ مکانی را در جهان نمیتوان پیدا کرد که مانند محوطه آبشارهای شوشتر پرآب و تاریخی و مهندسی ساز باشد. این مجموعه از یادگارهای ارزشمند دوران ساسانیان محسوب میشود و امروزه پس از نزدیک به 1500 سال همچنان استوار و پا برجاست و بر دانش سازندگان آن گواهی میدهد.
سد گرگر یا پل بند گرگر800 متر پایین تر از بند میزان بر روی شاخه گرگر ( رود دست کند دوره هخامنشیان ) احداث شده ، وظیفه آن بالا آوردن سطح آب و آبگیری 3 تونل حفر شده در تخته سنگ است (البته الان یک پل بند جدید زدن و از پل بند قدیم نشانه هایی بجا مانده)
پیشینه ساخت این پل بند را به دوره صفوی نسبت می دهند. بر اساس نمونه برداری ها و آزمایشات انجام شده بر روی نمونه آجر این پل، قدمت آن 470 سال تعیین گردیده است. البته این بند در اعصار پیشین همان صخره های طبیعی بوده اند.
بر اساس متون تاریخی :
طهماسب سلطان ولد محمد سلطان مذکور سه سال حاکم بود و در ایام او بنای پل گرگر به اتمام رسید و قبل از آن مردم از روی بند میزان تردد می نمودند. و بانی پل ملا حسینی مردی درویش بی روزگار پریشان حال بود و چون این اراده کرد به هرکه اظهار نمود او را تمسخر و ملامت می کردند تا آنکه به طوف افتاده کمر عزیمت بر میان بست و توفیق الهی امداد نموده و به اتمام رسانید و ذکر خیر او به روزگار باقی ماند. [….] و مبلغ ها از اخراجات فاضل ماند که ملا حسین طواحین[آسیاب ها] و دکاکین ساخت و املاک خرید. و تاریخ بنای پل را بدین وجه گفته اند «این پل از جهد حسینی شد تمام»[1036ه.ق].(تذکره شوشتر، نوشته سید عبدالله جزایری، فصل پانزدهم، صفحات 60 و 61، انتشارات معتبر، 1384)
همچنین در محوطه پشت بند که محل آبگیری 3 تونل معروف «سه کوره»، «دهانه شهر» و «بلیتی» است ، چشم انداز زیبایی دارد. تونلهای سهگانه( سه کوره، دهانه شهر و بلیتی ) آب را به دو طرف مجموعه هدایت میکنند البته خود این تونلها نیز یکی از شاهکارهای مهندسی ان زمان بود . داخل تونل از ورودی تا انتها در پای دیوار سکویی برای رفت آمد و سرکشی به تونل ایجاد شده است.