بنام خدا
نیشابور را میتوان "مینی پایتخت فرهنگی"، ایران لقب داد. شهری که غالبا آن را با عطار، خیام، کمال الملک، فضل بن شاذان و«قدمگاه» می شناسیم اما جالب است بدانیم در کنار مفاخرآن، آثار باستانی متعدد این مرکز فرهنگی شرق کشور، حکایت از تمدن و فرهنگ غنی ئ می باشد.
استاد شفیعی کدکنی در مقدمه تاریخ نیشابور مینویسد: «در نگاه من نیشابور فشردهای از ایران بزرگ است» و از اندیشه فلسفی خیام و اشراق و عرفان عطار و 2500 دانشمندی که، تا سال 400 هجری قمری در نیشابور ظهور کردهاند و از صبحدمی که شهره آفاق است و وسعتی که تقریباً به اندازه همه خراسان بوده است سخن میگوید.
فریدالدین عطار نیشابوری
دربارهٔ به پشت پا زدن عطّار به اموال دنیوی و راه زهد، گوشهگیری و تقوا را پیش گرفتن وی داستانهای زیادی گفته شدهاست. مشهورترین این داستانها، داستانی است که جامی نقل میکند: عطار در محل کسب خود مشغول به کار بود که درویشی از آنجا گذر کرد. درویش درخواست خود را با عطار در میان گذاشت، اما عطار همچنان به کار خود میپرداخت و درویش را نادیده گرفت. دل درویش از این رویداد چرکین شد و به عطار گفت: تو که تا این حد به زندگی دنیوی وابستهای، چگونه میخواهی روزی جان بدهی؟ عطار به درویش گفت: مگر تو چگونه جان خواهی داد؟ درویش در همان حال کاسه چوبین خود را زیر سر نهاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. این رویداد اثری ژرف بر او نهاد که عطار دگرگون شد، کار خود را رها کرد و راه حق را پیش گرفت؛ که البته این روایت، به هیچ وجه پذیرفتنی نیست زیرا که زهد عطار از همان ابتدای کودکی نمایان بوده است.
عطار در سال 618هجری قمری به هنگام حملهٔ مغول در نزدیکی دروازه شهر به دست سربازان مغول کشته شد. علاوه بر این تمام آثار وی سوزانده شد و آثاری که از وی در دست است تنها آثاری است که قبل از حملهٔ مغول، به سایر شهرها برده شده بودند مزار او درست درهمان محل شهادتش است.
آرامگاه عطار نیشابوری
مقبره شیخ فریدالدین عطار اکنون در جنوب شرقی نیشابور و در طرف شرق مسیر جاده نیشابور به مشهد قرار دارد. فاصله شهر تا آرامگاه خیام 5 کیلومتر ( از فلکه خیام تا آرامگاه خیام ) و از خیام به طرف غرب نیشابور حرکت میکنیم به فاصله یک کیلومتر و نیم به مقبره کمال الملک و آرامگاه عطار که در یک محوطه است میرسیم. بنابراین عطار به شهر نیشابور نزدیک تر است و چون باید از راه خیام به آن رسید اندکی دور تر میشود. آرامگاه وی واقع در محله باستانی شادیاخ نیشابور خیابان عرفان کنونی، هر ساله پذیرای علاقمندان به ادب و فرهنگ ایرانی است.
فریدالدین محمد عطار نیشابوری عارف و شاعری بنام در جهان ادبیات می باشد، به پاس قدردانی از این شاعر بزرگ بر روی سنگ قبر او ساختمانی به عنوان آرامگاه بنا گردید. نخستین بنای آرامگاه عطار توسط (یحیی بن صاعد) قاضی القضاة آن زمان ساخته شد ولی به دلیل اینکه بنایی مختصر و محقر بود، و به خاطر اینکه در اواخر دوران تیموریان رو به ویرانی گذاشته بود، امیر علیشیر نوایی وزیر نیکوکار سلطان حسین بایقرا در سده نهم هجری عمارتی دلگشا بر آرامگاه عطار بنا کرد. در اواخر دوران محمد علیشاه قاجار نیرالدوله والی خراسان که عازم مشهد بود دستور داد بقعهای بر مزار عطار بنا کنند . ولی این دستور به دلیل نابسامانی اوضاع و بازگشت نیرالدوله به تهران ناتمام ماند و ظاهراً همان بنای قبلی بر آرامگاه عطار باقی ماند. این آرامگاه در دو دوران پهلوی دوم و بعد از انقلاب مرمت شده که مرمت اول دردوران پهلوی دوم به طور کامل و مرمت دوم در دهه 1370 می باشد.
بنای کنونی آرامگاه، بنایی هشت ضلعی با گنبدی دو پوسته ی است که گنبد آن را کاشیکاری و مزین به گل و بوته و نقوش هندسی و کتیبه کوفی و معلقی به رنگهای سبز ، زرد ، لاجوردی و سفید کرده اند و چهار در ورودی دارد. در نمای بیرونی آن چهار ایوان ورودی کاشی کاری شده تعبیه شده است فضای داخلی آرامگاه نیز هست ضلعی بوده و دارای سنگ ازاره های بخارا، کاشی کاری معرق،، طاق های خمیده و تزئینات اسلامی نیز می باشد. در وسط بقعه، سنگ مزار عطار از نوع افراشته و یک ستون هشت ترکی سیاه رنگی به ارتفاع ۳ متر وجود دارد که بر روی آن اشعاری به خط ثلث نوشته شده است.
آنجا که روزگاری ارگ شهر بود و سنگی ستون وار سینه شاعر و عارف وارسته را که گنجینه محبت و رضاست می فشارد. این ستون سنگی بالای سر شاعر نصب شده است. قبلا در دیواری آجری قرار داشته که آن دیوار امروزه بر چیده شده است.
بر روی دیوارها در داخل گچ اندود و چند بیت شعر که بر روی گچ نوشته شده زیر گنبد را زینت دادهاند. با وجودی که در طول زمان تغییر و تحول زیادی در آرامگاه عطار رخ داده، این بنا اصالت خود را به لحاظ سبک معماری حفظ کرده و به صورت یک اثر زیبای معماری ایرانی ـ اسلامی بر جای مانده است.
یک هشت ضلعی که به یک گنبد و در نهایت، یک نقطه، یک نقطه ی آسمانی ختم می شود. چیزی شبیه به آن چه خودش در منطق الطیر روایت کرده است. در کنار آرامگاه ساده و در عین حال پر از معنویت شیخ عطار، مزار کمال الملک نقاش قرار دارد. بین آرامگاه عطار و آرامگاه خیام هم بلواری است باصفا.
محمد غفاری معروف به کمالالمُلک
محمد غفاری معروف به کمالالمُلک نقاش ایرانی (۱۲۲۴ کاشان- ۱۳۱۹ نیشابور) یکی از مشهورترین و پر نفوذترین شخصیتهای تاریخ هنر معاصر ایران( عصر قاجار) به شمار میآید. ظهور او در عرصه نگارگری با ابداعات و نوآوریهای او در سبک و روش، فصل تازه ای را در بخش هنرهای تجسمی ایران گشود. وی با کشیدن تابلو تالار آیینه از سوی ناصر الدین شاه به کمال الملک ملقب شد.
محمّد غفّاری در خانوادهای هنرمند و سرشناس در شهر کاشان بدنیا آمد، وی برادر زاده میرزا ابوالحسن غفّاری معروف به صنیع الملک از اولین تحصیل کردگان ایرانی در فرنگ و از افراد پرنفوذ دوره قاجار بود. غفّّاری تحصیلات اوّلیّهاش را در مکتب مکاتب زادگاهش گذراند. پدرش میرزا بزرگ که همچون پدرانش دارای حرفهٔ نقاشی بود، ابوتراب، پسر بزرگترش و محمّد را برای ادامه تحصیل راهی تهران کرد.کمال الملک پس از حضور در تهران، به همراه برادر بزرگترش در مدرسه دارالفنون در رشتهٔ نقاشی مشغول به تحصیل شد، هر دو برادر در مدت سه سال تحصیل خود توانستند موفقیتهای بسیاری را کسب کنند. در پایان سال سوم، ناصرالدین شاه در حین بازدید از مدرسه دارالفنون با دیدن تابلویی که از چهره اعتضاد السلطنه، رئیس وقت مدرسه دارالفنون که توسط محمد غفاری کشیده شده بود، تحت تأثیر قرار گرفت و دستور داد تا او را به عنوان نقاش به استخدام دربار درآورند.
بازگشت کمال الملک به ایران، مصادف با انقلاب مشروطه شد. او اگرچه به مشروطه خواهان متمایل بود ولی در جنبش مشروطه مشارکت مستقیم نداشت. در این هنگام کمال الملک با انتشار مقالات و ترجمه برخی آثار ژان ژاک روسو و دیگر نویسندگان آزادی خواه فرانسه، به سهم خود با حرکت مردم، همراه گردید.در سالهای بعد، مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه را بر عهده گرفت. در این مدرسه با کوشش فراوان به پرورش شاگردان همت گماشت که زبدهترین آنها، خود استادانی در مکتب او شدند.
سرانجام به دلیل اختلافاتی که با وزیران معارف بر سر استقلال مدرسه پیدا کرد، از کار تدریس و شغل دولتی دست کشید (1306 ش) و به ملک شخصی خود در حسینآباد نیشابور کوچید. (1307 ش) در آنجا بر اثر حادثهای از یک چشم نابینا شد؛ اما تا سالهای آخر زندگانی به نقاشی ادامه داد. در شرح این حادثه روایتها مختلف است از جمله گفته میشود که سالار معتمد گنجی، از خوانین منطقه و دوست کمالالملک، آجری را برای زدن یک کارگر حمام پرانده که به عینک و چشم کمالالملک آسیب رسانده است. قاسم غنی پس از این حادثه بر بالین استاد حاضر شد و پس از آن او مدتی یرای معالجه به تهران رفت.سرانجام محمد غفاری (کمال الملک) در 27 مرداد سال 1319ه.ش ساعت 2 بعد از ظهر روز یکشنبه بر اثر کهولت سن بیمار شد و درسن نود و پنج سالگی در منزل نوه دختری اش چشم از جهان فروبست. او وصیت کرده بود که در باغ خودش واقع در حسینآباد دفن شود مدفنش محل استراحت دوستان و دوست دارانش باشد، اما بنا به دلایلی وی را در نیشابور، مجاور مزار شیخ فرید الدین عطار نیشابوری و درنزدیکی روستای محروق به خاک سپردند.
آرامگاه کمال الملک
در دوران پهلوی دوم زمانی که کمال الملک از دنیا رفت رژیم شاهنشاهی دستور داد تا برای این شاعر مقبره ای بنا گردد، دولت ازمعمار بزرگ آن دوران هوشنگ سیحون درخواست کرد تا مقبره و ارامگاهی را طراحی کند که در شان نقاش دربار باشد. هوشنگ سیحون در سال 1337 طرح بنای جدید آرامگاه کمال الملک را به انجمن آثار ملی پیشنهاد داد. وی در آن سال طی قراردادی با انجمن متعهد شد طرح مقبره کمال الملک را در 2 ماه تهیه کند و به عنوان ناظر انجمن کار نظارت پروژه را به عهده بگیرد.
کار در سال 1338 آغاز شد و پی سازی آرامگاه، نصب استخوان بندی آهنی و کاشیکاری بنا، تهیه و نصب سنگ مزار و نقش برجسته نیم تنه سنگی کمال الملک کار استادابوالحسن صدیقی و احداث دو حوض در محوطه مقبره انجام شد. ساخت بنا در 12 فروردین 1342 به اتمام رسید و در همان تاریخ به دست فرح پهلوی افتتاح گردید. سازندگان این آرامگاه چند کارگر نیشابوری بودند که در مراسم رونمایی از آنان توسط دولت وقت قدردانی گشت. مقبره کمال الملک در ضلع شمالی مقبره عطار با بتن مسلح بنا و با زیربنای 28 متر مربع ساخته شده است. شش ایوانچه مقعر با پوشش کاشی معرق به رنگهای لاجوردی، سفید و... تزیین شده است.
طراح با بهرهگیری خلاقانه از قوس و با پیچشی که در ایده کلی آن ایجاد کرده، به نتیجهای ظاهراً متفاوت با هندسهای پیچیده دست یافته است. این طرح نوآورانه با به کارگیری سازه پوستهای بتنی اجرا شده است. این بنا در نقشه از دو مدول (پیمون) مربعی شکل تشکیل شده است که مستطیلی با تناسب 1 بر 2 را میسازند. اضلاع مربع در نما با یک قوس نیم دایره خود نمایی میکنند؛ حجم بنا از قوسهایی متقاطع که روی اقطار مربع زده شدهاند پدید آمده که این قوسهای متقاطع، «طاقهای چهاربخش» را که در معماری سنتی ایران بسیار دیده شدهاند را تداعی میکنند. آرامگاه کمالالملک در سال 1382 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 8744 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
هوشنگ سیحون در رابطه با ایده مقبره گفته است:
«از باغ خیام بعد از طی نزدیک به دو کیلومتر به سمت غرب،به باغ دیگری می رسیم که مدفن شیخ فریدالدین عطار است و یک بقعه قدیمی آن را در بر دارد. در جوار آرامگاه عطار با فاصله محل به خاک سپردن نقاش مشهور کمال الملک است که طرح بنای یادبودش نیز به عهده این جانب قرار گرفت. این بنا در نقشه از دو مربع تشکیل شده و تناسب یک بر دو دارد؛برای هر واحد یعنی هر ضلع مربع در نما یک قوس درنظر گرفته شد که در چهار ضلع که در چهار ضلع مستطیل شش قوس زده شد. علاوه بر این دو قطر هرمربع دو قوس دیگر را تشکیل می دهند که از داخل با هم تلاقی می کنند.پس چهار قوس هم از داخل زده شده که مجموعا می شود ده قوس.برخورد این قوس ها و پوشش ها آن ها در بالا اشکال هندسی مخروطی شکلی را به وجود آورده اند که ابتکاری است هندسی با تزیینات کاشی معرق روی آن ها.
سنگ روی مزار از گرانیت مشهد و از دو قسمت مرتفع و خوابیده ولی یکپارچه تراشیده تشکیل شده است که روی قسمت مرتفع چهره کمال الملک به صورت نقش برجسته حجاری شده. بنا و پوشش آن از بتن مسلح است.»
سنگ مزار کمال الملک همچون سایر سنگهای مزاری که سیحون در آرامگاه ظهیرالدوله تهران طراحی کرده است، یکپارچه از سنگ گرانیت و با بافت خشن بوده، در قسمت بالای سنگ که مرتفع و زاویه دار تراشیده شده است، نقش برجستهای از کمال الملک توسط شاگرد ایشان مرحوم استاد ابوالحسن صدیقی حجاری گردیده است.
این سنگ قبر به ابعاد 46/3 در یک متر نصب شده است. ارتفاع سنگ قبر، 40 سانتیمتر است که در بالا به شکل منشوری - به ارتفاع 20/1متر- درآمده است. روی منشور یادشده، سه نقش برجسته نیمرخ کمالالملک، به طور برجسته بر لوح سنگی نمایان است.