قلعه ضحاک یا قلعه زهاک هشترود

بنام خدا

 


قلعه‌های متعددی در شهرهای مختلف آذربایجان شرقی به‌صورت پراکنده وجود دارد و به علت کوهستانی و صعب العبور بودن، تسخیر این قلعه ها تقریبا غیر ممکن بود و علت اصلی احداث آنها در زمان‌های گذشته رویکردهای سیاسی حاکمان  ظالم، راهزنان و دشمنان بود و زمانی که قبایل مورد حمله  قرار می‌گرفتند، مردم به ارتفاعات پناه می‌بردند و در مکان‌های طبیعی مانند صخره‌ها و تپه‌های نفوذ‌ ناپذیری با حداقل امکانات برای حفاظت از جان و مال افراد قبیله اقدام به احداث قلعه ها می کردند تا دشمنان به آنها دسترسی نداشته باشند.

بنا به اظهارات مشاور عالی مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی، بیش از یکصد قلعه در آذربایجان شرقی وجود دارد. 70 درصد این استان را مناطق کوهستانی تشکیل داده است که همین امر دلیل تکثر تعداد قلعه‌های در آذربایجان شرقی است. قدمت برخی از قلعه های این استان به تاریخ قبل از میلاد بازمی‌گردد که به وجود آمدن قلعه‌ها نشان دهنده یک جریان حاکمیتی است چرا که مردم برای حفاظت از جان و مال خود به مناطق کوهستانی پناه می‌بردند و قلعه‌ها و استحکامات احداث می‌کردند تا از گزند و حملات احتمالی در امان بمانند.



در دهه‌های گذشته با توجه به تغییر سبک زندگی و از دست رفتن کاربرد اصلی این قلعه‌ها، متاسفانه بی‌ توجهی به حفظ و نگهداری این مکان‌ها از سوی مردم و مسوولان باعث نابودی این نمادهای استقامت قبایل آذربایجان شرقی در روزگاران گذشته شده و بر اساس اظهارات گردشگران اگر این بی توجهی‌ها ادامه داشته باشد، در چند سال آینده اثری از این دژهای استوار و نمادهای تاریخی آذربایجان شرقی وجود نخواهد داشت. 

متاسفانه در زمان‌های گذشته، تخریب‌های عمدی توسط برخی از افراد ناآگاه و بی اطلاع در قلعه ها صورت گرفته است و آنها به راحتی توانسته اند از سنگ‌های قلعه ها برای استفاده در ساخت و سازهای شخصی استفاده کنند.

 

قلعه ضحاک هشترود، قلعه بابک و پیغام کلیبر از مهم ترین قلعه های استان هستند که همه ساله در ایام مختلف سال خیل عظیمی از گردشگران را بسوی خود جلب می کنند.  یکی از باستان شناسان آذربایجان شرقی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به علت های به وجود آمدن قلعه ها در طول تاریخ اظهار داشت: محمد رحمت‌پور با اشاره به قدمت قلعه های آذربایجان شرقی گفت: قدمت برخی از قلعه های استان همانند قلعه ضحاک هشترود، بختک لیلان، نارین، سردرود مربوط به تاریخ قبل از میلاد است در حالیکه برخی دیگر مانند قلعه بابک، دختر میانه و قیز قالاسی مراغه ساخت اسلامی دارند و قدمت آنها بعد از اسلام است.

 



با حاکم شدن امنیت و آرامش در منطقه آذربایجان شرقی از حدود 300 سال گذشته تاکنون مردم دیگر در قلعه ها سکونت ندارند و به همین علت در طول این سال ها بیشترین تخریب قلعه ها صورت گرفته و بخش اعظمی از این آسیب ها به علت نبود مدیریت و عدم نظارت از سوی مردم وارد شده که ضروری است برای کنترل برخی از افراد سودجو و مخربان آثار طبیعی اقدامات اساسی از سوی متولیان امر صورت گیرد و همچنین با ایجاد امکانات رفاهی و تفریحی و سرمایه گذاری در این بخش توسط بخش خصوصی حضور بیش از پیش گردشگران را شاهد باشیم و با ارز آوری توریست های خارجی شاهد افزایش اشتغال مناطق روستایی باشیم.


 

بدون تردید میراث فرهنگی هر کشوری سند هویت ملی آن کشور است چرا که فرهنگ پایدارترین و ریشه دارترین وجه جوامع بشری است که اصالت هر جامعه وابسته به آن است.  شهرستان هشترود با همه وسعت منطقه ای و غنای فرهنگی اش یکی از شهرستان های تاریخی استان آذربایجان شرقی به شمار می آید، به لحاظ موقعیت جغرافیایی و برخورداری از آثار و بناهای عظیم تاریخی نظیر قلعه باستانی و معروف ضحاک در این منطقه و پدیده های طبیعی منحصر به فرد پیشینه تارخی کهن چند هزار ساله دارد.



قلعه ها به دو قسمت "نظامی" و "قلعه شهر" تقسیم می شوند که وسعت برخی از قلعه های آذربایجان شرقی از جمله قلعه ضحاک به بزرگی یک شهر بوده و هدف از احداث آنها در زمان گذشته دفاع از جان و دارایی مردم بود و برخی قلعه ها به منظور امنیت شاهراه ها احداث می شدند.  بسیاری از قلعه های استان و معماری آنها با استفاده از مصالحی که در طبیعت به آسانی در دسترس بوده، ساخته شده اند.



قلعه ضحاک ( زهاک، آژی دهاک ) معروف به “تخت جمشید دوم” پایتخت آذربایجان در دوره اشکانیان و تپه های باستانی اطراف قلعه شامل مادها و دوران قبل از اسلام می باشد.  دیرینگی و قدمت تاریخی این منطقه ( قلعه ضحاک ) مستند به آثار و نشانه های باستان شناختی در پرتو حفاری ها و کاوش های انجام یافته است. این قلعه یکی از مهمترین و ارزشمند ترین بناهای منطقه در دوره اشکانی و ساسانی و یکی از معروفترین مراکز تاریخی و تمدنی کشور ماست.  این اثر باستانی و دژ مستحکم و کم نظیر که گرانبهاترین میراث فرهنگی و یادگار نیاکان این مردم و زبان گویای تاریخ هشترود بوده و شاهد و گواه تمامی تحولات دوره تاریخی منطقه نیز مباشد.

 



قلعه باستانی ضحاک (زهاک) هشترود نماد شکوه فرهنگ، تمدن ایران زمین و تخت جمشید دوم به عنوان پایتخت آذربایجان در دوره اشکانیان است. این قلعه  و آثار باستانی و تاریخی موجود در آن یکی از مهمترین و مشهورترین  مراکز تاریخی و تمدنی کشور ماست که دیر گاهی است روزگاران آبادانی خود را پشت سر گذاشته و در این ایام پیری و دیرینه سالی سکوت و خلوت کوهستانی سرسبز منطقه را پشت سر گذاشته و به حیات آرام و خسته خود ادامه میدهد تا آیینه عبرتی باشد در مقابل دید کنجکاو و پرسشگر بازدیدکنندگان که رنج و مرارت راههای دور و پر پیچ و خم منتهی به آن را بجان میخرند تا آثار گرد و غبار زمان بر چهره نشسته با مجموعه طبیعت سرشار پیرامون آن دیداری داشته باشند و ساعتی را در کنار چشم انداز طبیعی و همیشه خروشان قرانقو چای آرام گیرند و با دیدن آنچه از عظمت فرو ریخته و ویرانه های پر رمز و راز قلعه ضحاک  هشترود آشنا گردند.  




عده ای از باستانشناسان بنای این قلعه را متعلق به دوره ی مادها می دانند که بعد ها نیز در دوران هخامنشی، اشکانی، ساسانی مورد استفاده قرار گرفته و در دوره های اسلامی ( اسماعیلیه) بازسازی و به صورت دژ وسیع بزرگی درآمده است آنچه امروزه بیش از هر چیزی جلب توجه می کند چهار طاق زیبایی از عهد ساسانی است.  کلنل مونت ایت انگلیسی درسال 1830 میلادی منطقه باستانی قلعه ضحاک را کشف و آن را آتشکده‌ای کهن معرفی کرد. راولینسون باستان شناس انگلیسی نیز در سال ۱۸۴۱ از این قلعه بازدید داشته و در این مورد می گوید : قلعه ضحاک نزدیک سراسکند ویرانه های ” آترو پاتن ” واقع شده است.  





در تاریخ نام‌های متعددی از جمله؛ زهاک، زوهنگ، آژی دهاک ، اژدهاک، قیز قلعه سی، داش قلعه سی، باروآس، رویی دژ، قلعه گویی و نارین قالا و زهک ذکر شده است و برخی این قلعه را در نگارش فارسی ضحاک می‌نویسند ولی از آنجا که این قلعه به پیش از اسلام مربوط بوده و از آغاز عصر آهن زندگی در آن جریان داشته بنابراین کاربرد ضحاک در نگارش برای آن نادرست بوده چرا که واژه ضحاک واژه‌ای عربی بوده و به معنای فرد خنده‌رو است و صحیح آن آژدهاک است. اما بومیان این قلعه را زوهنگ و زهاک می‌نامند. مینورسکی در سال 1943 و بار دیگر در سال 1964 نام کهن قلعه ضحاک را بر آن داده و معتقد است که قلعه ضحاک با محلی که بطلمیوس به عنوان فاناسپا از آن نام برده مطابقت دارد.

 

 


این دژ تاریخی، احتمالاً بازمانده‌ای از دوران اشکانیان، معبدی زردشتی و یا محلی برای پادگان نظامی محلی بوده‌ است. طاق این دژ، در کنار آثار به جا مانده در تپه میل ورامین، از نمونه‌های معماری روزگار اشکانی است که بعدها به شکلی کامل‌تر و شکوهمندتر در طراحی ایوان خسرو در تیسفون دیده می‌شود. قلعه ضحاک اولین بار در سال 1971 توسط یک هیئت باستانشناسی آلمانی بررسی شد. آثار برجای مانده از برج‌های نیم استوانه‌ای به نام دروازه قلعه و پوشش دیوارها که از سنگ‌های مکعب مستطیلی می‌باشد، نشان دهنده قدمت بنا تا دوره ساسانی می‌باشد ولی سفال‌های به دست آمده نشان دهنده دوران قبل از میلاد و سده‌های ششم و هفتم هجری است.

 





قلعه «ضحاک» یا «زوهنگ» شهرستان هشترود، که طی شماره 429 جزء آثار ملی به ثبت رسیده و به نام محلی نارین قالا و زهک معروف بوده،  این قلعه در 22 درجه و 37 دقیقه عرض شمالی و 9 درجه و 47 دقیقه طول شرقی و در 16 کیلومتری جنوبشرقی شهر هشترود بر فراز تونل راه‌آهن تهران - تبریز (بین مراغه و میانه) در شرق ایستگاه خراسانک و درجنوب روستای عربلو  و غرب روستای دلمه و شمال روستا های دانقاران و خواجه محمود در ارتفاع 2300متری از بستر رودخانه قرارگرفته است. این مجموعه درمحوطه کوهستانی کشیده بربال ارتفاعات سرمه لو و در احاطه تلاقی دو رودخانه قرانقو و شورچای که مانند خندقی، ورود مراجعین امروزی و مهاجمین گذشته را دچار مشکل می نماید، قرارگرفته است.





 مجموعه باستانی قلعه ضحاک « زوهنگ » در منابع یونانی از جمله در نوشته های پلوتارک با واژه هایی چون «فراسپ»،«فاناسپا»که معنای اسب باری « اسب تیز رو » و اسب پیش رونده میدهد. تشریح شده است پلوتارک به شکست آنتونی رومی از فرهاد چهارم اشکانی در سال 36 ق. م درشهر قلعه فراسپ «ضحاک» بعد از 27 روز نبرد اشاره دارد و تعداد کشته شدگان رومی را 35هزار نفر گزارش داده است و علت شکست این سردار رومی را، راههای کوهستانی کس نگذر، زمستان سخت «کهرتون» یا «هشترود» خطاهای استراتژیکی، تاکتیکی و سیاسی فرمانده خودخواه رومی و مبارزه مردانه مردم آذربایجان، دفاع قهرمانانه فراسپ، مبارزه همگان علیه ارتش روم و استحکامات فراسپ گزارش داده است.

 




قلعه ضحاک همان قلعه اژدهاک مادها است و آثاری هم از دیوارچینی اورارتوییان در آن دیده میشود. برجهای دیده بانی اشکانی قلعه نیز هم چنان سالم باقی مانده اند.  قلعه ضحاک، بنایى است محکم با دیوارى دو لایه و پیش‌آمدگى‌هاى مدور دفاعى، ساختمان قلعه با دو حصار جانبى از سمت شرق تا غرب پرتگاه‌هاى مشرف به رودخانهٔ قرانقو را مى‌بندد و از جبههٔ‌ جنوبى، مدخل آن را که در زمینى، باریک بین دو سطح مرتفع واقع است، حفاظت مى‌‌کند.  در بقایاى این حصار قدیمى، هنوز جایگاه دروازهٔ‌ آن مشخص است و در اطراف آن سفال‌هایى متعلق به هزارهٔ دوم قبل از میلاد مسیح یافت شده است که از قدمت قلعهٔ‌ ضحاک حکایت مى‌کند.


 



این قـلعه شهری کامل در حدود10 کیـلومتر طـول و1 الی2 کیلومتر عرض دارد و بنابه اظهار جواد قندگر رئیس گروه باستان شناسی قلعه آژدهاک، که صورت ابتدایی آن بنای بسیار بزرگ و شهر وسیعی بوده و یکی از بزرگترین بناهای منطقه در دوره اشکانی بشمار می رفته است و بر اساس بررسیهای باستان‌شناختی این مجموعه که  تنها در بخش شاه نشین آن انجام شده، آثاری از هزاره دوم قبل از میلاد تا دوره تیموری یافت شده است، و تاکنون با تلاش این گروه تالار حکومتی شهر فراسپ «ضحاک» مشخص گردیده است.  از هزارۀ دوم پیش از میلاد تا دوران تیموریان (3200 سال) مسکونی بوده و اوج شکوفایی آن مربوط به دوره اشکانی است.  از سال 1830 میلادی تا 1971میلادی طی140 سال توسط مونت ایث انگلیسی، راولینسون انگلیسی، کارل شیپ مان و ولفرام کلایس باستان شناس آلمانی مورد بازدید و تحقیق قرار گرفته است.





محمدتقی مصطفوی اولین باستان شناس ایرانی در سال 1350 از طرف مدیرکل وقت اداره باستان شناسی به محل اعزام شده و این بنا و استحکامات آنرا به قبل از تاریخ و دوره ماد نظر داده است، تنها بنای خارج از خاک و تقریباً سالم به جای مانده از دوره اشکانی «پارتی» عبارت از یک چهار طاق بود که در اثر گذر زمان پوشش طاق و یکی از پایه های آن تخریب شده بود که از سال 1373 ه. ش توسط اداره کل میراث فرهنگی استان مرمت گردیده است.

 



کاوش علمی در منطقه بعد از موافقت معاونت محترم پژوهشی سازمان میراث فرهنگی کشور از سال 1379/7/3 به سرپرستی آقای جواد قندگر و اعضای هیئت به ترتیب عبدالرحمن وهاب زاده، حسین اسماعیلی عتیق، محمد رحمت پور«همگی باستانشناس» و حسین قریشی مهندس معمار تعیین گردیدند.




تالار اصلی


حاصل کاوش فصل اول یک تالار وسیع با ابعاد11×11 متر با راهروهای جانبی و با احتساب ضخامت دیوارها 15*15 متر است.این مجموعه در محوطه ای که معماری آن کلاً بر روی صخره احداث شده بدست آمده است. شیوه آجرچینی دیوار دقیقاً همانند آجرچینی بنای چهار طاقی و فاصله آن با بنای چهارطاقی 30 متر است، اصل قرینه سازی در این بنا به طور کامل رعایت شده است. بطوریکه که از سمت داخل در چهار جهت و در هر دیوار یک طاقچه بزرگ به طول 3 متر و عمق60 سانتیمتر و ارتفاع 30 سانتیمتر از کف تالار ایجاد شده که چهار نیم ستون گچی تزئینی در داخل و دو نیم ستون ظریف در لبه خارجی دارند. علاوه بر این طاقچه ها، یک طاقچه کوچک به عرض 5/1 متر و عمق 60 سانتیمتر و ارتفاع 30 سانتیمتر از کف تالار به صورت قرینه در چهار جهت بنا تعبیه شده است. این تالار از چهار جهت دارای ورودی است که در سمت دیگر طاقچه بزرگ احداث شده و ورودی های چهارگانه به چهار راهرو منتهی می شوند.





سازه اصلی بنا از آجرهایی به ابعاد 32×32 و ضخامت 7 تا 8 سانتیمتر با ملات گچ که در منطقه فراوان یافت می شود ساخته شده است و از صخره موجود به جای پی بنا استفاده شده و پس از مسطح کردن کف صخره سازه را روی آن اجرا کرده اند. کف تالار هنگام ساخت با گچ اندود شده و این عمل به طور متوالی تکرار شده است به طوری که چندین لایه کف در محل دیده میشود. همه دیوارها با گچ اندود شده و این عمل نیز به کرّات انجام گرفته است. تعداد زیادی قطعات گچبری از داخل آوار بدست آمده که نشانگر تزئین داخل و بیرون دیوارهای تالار بوسیله گچ بری های متنوع می باشد.  مقادیر زیادی گچبری در طرحها و نقوش گوناگون «که عمدتاً رنگ آمیزی شده اند» از رنگهای بکاررفته در گچبریها :آبی، زرد، اخرایی «گل اخرا که به رنگهای زرد،سرخ و قهوه ای که در نقاشی برای ساختن رنگ استفاده می شود» و سبز بیش از همه به چشم می خورد. موضوع گچبریها ی بدست آمده عبارتند از: نقوش برجسته انسانی، حیوانی، نقوش هندسی و گل و گیاه و صلیب شکسته و. . . 

با توجه به نقوش گچ بری ها که تعدادی از آنها با تم مذهبی آراسته شده اند و اینکه تالار از چهار جهت ورودی دارد انتخاب آن به یک مکان مذهبی و احیاناً به مذهب مهری مورد توجه است.

 



 دومین فصل کاوش علمی این هیئت در پائیز سال 1380 نیز به  بنای آجری چلیپایی شکل و مجموعه ساختمانی شامل سه اتاق تو در تو با مصالح آجر و گچ بدست آمده است و با توجه به تزئینات گسترده بناهای بدست آمده و ابعاد آنها به نظر کارشنـاسـان کـاوش این مجموعه از بناهای حکومتی یا مذهبی می باشد، این بنای مکشوفه در روی تپه ای که سطح آن نسبتاً مسطح قرارگرفته و در منتهی الیه شمالی قلعه ضحاک واقع شده اند که رودخانه قرانقو بعد از نیم طواف به رودخانه شورچای پیوسته مناظر و طبیعت دلپذیری را برای بازدیدکنندگان پدید آورده است ماحصل کاوش سال 1380 نشانگر استقرار تمدن پارتی «اشکانی» و معماری ایرانی در این مکان میباشد‌‌ امید است با ادامه تحقیقات نکات تاریک و پنهان تمدنهای مدفون و وضعیت شعبه های هنری این تمدنها نمایان گردد.




بنای آجری چلیپایی شکل و ملحقات آن :


این بنا شامل یک تالار چلیپایی شکل و دو اطاق تودرتو در ضلع غربی و شمالی است. نوع آجرچینی آن شبیه بنای چهارطاقی و تالار است که همزمانی ساخت این سه بنا را نشان میدهد. بنا از خارج و داخل با گچ اندود شده و کف آن با اندود گچ و آجر فرش هموار گردیده است. کل بنا از آجرهایی به ابعاد 32×32 و به ضخامت 5 و 6 سانتیمتر با ملات گچ ساخته شده است. راه دسترسی بنا از دو جهت غربی و شرقی است. در قسمت غربی این بنا یک اطاق مستطیل شکل با همان سازه احداث شده که با راهرویی به بنای چلیپایی مرتبط می شود.



 

در کل کاوش در این محوطه از سال 1379 تا سال 1386 طی هفت فصل، منجربه کشف تالار آجری، بنای آجری چلیپایی شکل و دو اطاق تو در تو در ضلع غربی و شمالی، مجموعه بناهای خشتی و سنگی، برج دیده بانی مدور با سنگ لاشه و ملات گچ، بقایای معماری اشکانی متشکل از مجموعه‌ای از اطاقها و قطعات سفال‌های کتیبه دار متعلق به 61 میلادی و سفال های مربوط به دوره اشکانی، ساسانی، ایلخانی و تیموری شده که برخی از آثار در سایت موزه این مجموعه به نمایش درآمده است.


مجموعه بناهای خشتی و سنگی


غالب بناهای بدست آمده از نوع بناهای خشتی و سنگی هستند که در جوار بناهای آجری تالار و چلیپایی ساخته شده و به همدیگر مرتبط هستند. سنگ های به کار رفته در این سازه ها عموماً سنگ رودخانه ای می باشند. تنها در یک تالار که در فصل ششم بدست آمده از سنگ های شکل دار و حجاری شده استفاده گردیده است. مانند سازه های آجری کلیه سطوح بناهای خشتی و سنگی نیز با گچ اندود و بعضاً رنگ آمیزی شده اند.



 

برج دیده بانی مدور با سنگ لاشه و ملات گچ :


این برج دایره ای شکل در قسمت غرب قلعه قرار گرفته و بر خلاف سایر برجها، که در داخل و میان دیوارهای تدافعی قلعه قرار دارد در داخل قلعه و به فاصله 6 متری دیوار اصلی آن واقع شده است که در نتیجه حفاری های فصل چهارم از زیر آوار بیرون آورده شد.
این برج از نظر مصالح ساختمانی و نوع ساخت هم دوره با سایر تأسیسات قلعه و به شکل دایره ای کامل است با دیوارهایی به قطر90/2 سانتیمتر. اندازه قطرداخلی برج 90/5 سانتیمتر است که دارای چهار نورگیر است. این برج پس از حفاری مرمت کامل گردید.



چهار عکس زیر از حسن طالبی ( میانه ای ) است.






فصل ششم کاوشهای باستان شناختی قلعه زهاک هشترود همچون سالهای گذشته از اواسط تابستان سال 1384 آغازگردید. در این فصل فعالیتهای کاوش برروی شش عدد تراشه با ابعاد 10×10 متر جمعاً در زمینی به ابعاد ششصد مترمربع در قسمت شرقی مجموعه متمرکز گشت و 80 روز ادامه پیدا کرد. در این فصل و در ادامه کاوش های سالهای قبل بقایای معماری اشکانی متشکل از مجموعه ای از اطاقها، راهروها و دیگرعناصرمعماری از دل خاک بیرون کشیده شد و در مرحله پس از آواربرداری از درون اطاقها و راهروها پلان اصلی معماری و سازه ها مشخص شد و بلافاصله اقدام به نقشه برداری گردید. عناصرمعماری در این مجموعه مانند بناهای مکشوفه در سالهای قبل ازخشت و سنگ می باشند ولی فرم بناها و تزئینات آن با بناهای قبلی متفاوت میباشند. کلیه سطوح دیوارهای مکشوفه با گچ اندود شده اند و نوع گچ به کاررفته نیز با یافته های قبلی متفاوت است، بدین معنی که جنس گچ استفاده شده در این قسمت از مجموعه بسیار مرغوب و خیلی ریزدانه می باشد در صورتیکه اندود گچ بکاررفته در بناهای قبلی درشت دانه بوده است.



پس از اندود گچ برروی دیوارها سطح آن رنگ آمیزی شده است. نحوه اجرای نقش برروی دیوارها نشان می دهد که ابتدا کادرهایی با رنگ سفید با ضخامت 3 سانتیمتر اجرا شده است، اندازه هرکادر به عرض 72 سانتیمتر و ارتفاع آن درحال حاضر نامعلوم است. چرا که به علت فرو ریختن دیوارها تعیین اندازه دیوارها فعلاً غیرممکن است و تخمین زدن و تعیین ارتفاع این کادرها ممکن نیست و ما نمی دانیم که این کادرها تا زیرسقف ادامه داشته اند یا نه ولی از آوار بدست آمده و تعداد قطعات گچ های رنگ آمیزی شده مکشوفه چنین استنباط می شود که رنگ آمیزی تنها در بخش انتهائی نزدیک به کف اجرا شده است. در داخل هریک از کادرها از یک رنگ استفاده شده و رنگ های به کار رفته به ترتیب ازسمت غرب به شرق عبارتند از قرمز، آبی، قرمز، آبی، زرد، قرمز، سبز لجنی.

هنرمند نقاش با مهارت تمام این رنگ آمیزی را اجرا کرده بطوری که در انتهای دیوار شمالی که در قسمت شمال شرق زاویه ای با دیوار ضلع شرقی به وجود آورده است نیمی از کادر و دیوار ضلع شمالی و نیم دیگر آن در دیوار ضلع شرقی قرار گرفته و سبز لجنی در این دو نیمه کادر به طرز زیبائی اجرا شده است.



کف اطاقها و راهروهای بدست آمده با گچ اندود شده است، در کف یکی از اطاقها از سنگ و گچ و بصورت پلاک با اندازه 22×37 سانتیمتر کف سازی شده است و این کف در زیر دیوار خشتی شمال اطاق نیز وجود دارد و نشانگر این مسئله است که قبل از احداث این بنای خشتی بنای دیگری وجود داشته که تخریب شده و فقط کف آن باقی مانده است. در ضلع شرقی این قسمت از محوطه و در داخل دو عدد تراشه مجموعه زیبائی از دیوارهای برجای مانده از یک بنای با شکوه سنگی بدست آمد که نوع سنگ های به کار رفته سنگ گچ می باشد و ابعاد سنگ ها بسیار بزرگ هستند و برروی بعضی از قطعات سنگ نقوش گل و گیاه حجاری شده است، ضمناً دو عدد ته ستون زیبا نیز از این محل متعلق به دوره اشکانی کشف شده، کف این قسمت با موزائیک کف سازی شده است و رنگ سنگهای بکاررفته در موزائیک سفید و لاجوردی می باشد.



به علت اتمام فصل کاوش و نیاز مبرم موزائیک های کشف شده به مرمت، از خاک برداری در این قسمت خودداری شد و پس از ریختن خاک الک شده برروی موزائیک ها با اندود کاهگل پوشانده شدند تا در شروع فصل هفتم حفاری با حضور کارشناس مرمت آثار اقدام به خاک برداری و بلافاصله در محل به تثبیت موزائیک ها اقدام گردد. با توجه به موارد بالا و از روی یافته های باستان شناختی و پلان معماری این قسمت چنین به نظر می رسد که این مجموعه محل زندگی حکمران یا فرمانده شهر یا قلعه بوده و جنبه حکومتی داشته است. امید است در فصول آتی کاوش اطلاعات دقیق تری مبنی بر چگونگی استفاده از این مجموعه بدست آید.  همزمان با کاوش های باستان شناختی فصل ششم و در ادامه برنامه مرمت سالهای قبلی قسمت اعظم دیواره سنگی واقع در ضلع جنوبی این مجموعه موسوم به قلعه دختر مورد مرمت قرار گرفت و با مصالح مشابه دیوار یکی از برجها و نیز قسمت های فرو ریخته دیوار تعمیر گردید.


 چهار طاقی


تنها اثر تقریبا سالم به جا مانده از این محوطه تاریخی، بنای باشکوهیست، که به سبک بناهای معروف به چهار طاقی ساخته شده است. فضای داخلی این بنا از طریق دو دهانه قوسی شکل به عرض چهارمتر به رودخانه مشرف است . ورودی عریض 2/50 متری شمال شرقی، در طرح بازسازی تنها ورودی ممکن به بنا بوده است.در روی قوس‌های محور عرضی در قسمتی از بقایای به جامانده بنا اثری از یک رنگ قرمز تشخیص داده می‌شود و در قالب‌های مستطیل شکل، نقش سرمه‌ای در متن قرمز رنگ دیده می‌شود که براساس بقایای آن به نظر می‌رسد نقش یک زن باشد. 




این بنا دارای سقفی با پوشش ضربی بوده و بر روی دیوارهای این بنا از داخل و خارج با اندود گچ پوشیده بوده و در چندین جا با گچبری تزئین شده است. مصالح این قلعه به خصوص چهار طاق های آن از آجر های بزرگ سرخ رنگ می باشد که مانند بسیاری از بنا های دوره ی ساسانی آجرهای آن به صورت افقی و قائم روی هم قرار گرفته است.  چهارطاق مرمت شده از خشتهایی به ابعاد 32*32 سانتیمتر و به ارتفاع  10 سانتیمتر  با ملاتی به ضخامت 2  سانتیمتر بر بالای پرتگاه عمیقی مشرف به رودخانه قرانقو، با یک پی از لاشه سنگ بنا شده است.






پی ای که بنا بر روی آن قرار دارد از بیرون دارای ابعادی به طول 9/10 متر«نسبت به محور اصلی در مسیر شرقی و غربی» که تقریباً مستطیل شکل است. وسعت داخل بنا در تطبیق با جهت های داده شده5/91*5/80 متر است با اطمینان یک اثر معماری دوره پارتی محسوب می شود؛ و هنوز جهت استفاده از این چهار طاق مشخص نشده به هر دلیلی که باشد، چهار طاق قلعه ضحاک تنها بنای باقیمانده از دوره اشکانی در آذربایجان به یادگار مانده است. البته به گفته ی برخی از باستانشناسان نیز بر خلاف طاقهای دیگر دوره ی ساسانی از این چهار طاق به عنوان افروختن آتش استفاده نمی شد. بلکه به عنوان برج دیده بانی که مشرف به دره ها و دشتهای اطراف بوده است به کار می رفت.  کلنل مونت ایت انگلیسی آن را با توجه به نوع معماری و تزئینات به دوران اشکانی نسبت می‌دهد. این در حالی است که راولینسون دیگر باستا‌ن‌شناس انگلیسی این بنای باشکوه را یادگار ساسانیان می‌داند.

 




آثار قبل از تاریخ این قلعه مورد مطالعه علمی قرار نگرفته و طبق نظرباستان شناسان آثاردوره های اورارتو، ماننا، ماد و هخامنشی درآن نمایان است و امید است آینده تحقیقات علمی «تخت جمشید دوم ایران » از دل ویرانه های این قلعه نمایان شده و گوشه های تاریک کشورمان مشخص گردد.  از نحوه استفاده از این قلعه در دوران اشکانی و همچنین دوران پس از اسلام، اطلاعی در دست نیست. در واقع این قلعه نیز همانند قلعه‌‌های موسوم به قلعه دختر است که نمونه‌٬هایی از آن را در فیروزآباد و همچنین ارگ بم می‌‌توان یافت؛ و این قلعه ممکن است نمونه‌ای از معبد آناهیتا باشد. » معماری های موجود در قلعه ضحاک هشترود  به چهار دسته تقسیم می شود : ۱_ معماری سنگ لاشه با ملات گچ ۲- معماری سنگی بدون ملات یا معماری خشکه چینی ۳- معماری آجری با ملات گچ ۴- معماری خشتی تقسم کرده اند

 


به گفته مسئول کاوش در این مجموعه (آقای محمد رحمت پور): با اشاره به اینکه قلعه ضحاک، قلعه ای صعب العبور است که تنها از راه غربی آن می شود وارد آن شد گفت: به نظر می رسد سازندگان قلعه برای جلوگیری از هجوم دشمنان آن را در چنین منطقه ای ساخته اند. ضمن اینکه سعی شده دیواره‌های قلعه را مرتفع تر بسازند تا راه عبور و مرور بیگانگان سخت شود. 

این مسئول با اشاره به اینکه مرمت و حفاظت قلعه همزمان با کاوش ها آغاز و تا کنون ادامه داشته است مرمت و استحکام بخشی دیوار دژ اصلی با مصالح مشابه، مرمت 2 واحد برج و دیوارهای متعلق به آن، تعمیر دیوارهای جانبی پس از خاکبرداری به منظور تشخیص سازه، تعمیر دیوارهای تالار مکشوفه واقع در منتهی الیه مجموعه، بازسازی برج مخروبه با سنگ و ملات در شمال مجموعه و در نزدیکی رودخانه قرانقو و در مسیر راه پیاده بازدید کنندگان و. . . از اقدامات مرمتی این بنا اعلام کرد.

 

مهمترین نگاره‌های کشف شده در قلعه ضحاک، کلاغی است که پنجه بر پشت گاو زده و بسیار شبیه به میترا در آیین مهر است. این نگاره در یک فضای ۱۲۱ متر مربعی به دست آمده است و در کنار آن نگاره‌های دیگری همچون یک سرباز پارتی، سر چند شیر در حال غرش، تصویر یک ایزدبانو، تصویر یک مرد در درون گل نیلوفر یا پرتوهای خورشید، به دست آمده است.  گفته می‌شود برجسته ترین نقش بدست آمده از محل گچ‌بری‌های نقش گردونه خورشید است که 2 قطعه از آن برای ترمیم به موزه آذربایجان شرقی منتقل شده است.  از کاوش های بعدی از داخل آوارها تعدادی قطعات گچ‌بری نیز به دست آمد که نقوش به کار رفته در آنها نقوش هندسی و گل و گیاه هستند. نوع گچ‌ به کار رفته در این گچ‌بری‌ها نیز متفاوت از نوع مکشوفه در حفاری‌های قبلی است در گچ‌بری‌های به دست آمده از سال‌های قبل نوعی گچ دانه درشت استفاده شده بود ولی در این گچ‌بری‌ها از نوع ریزدانه استفاده شده و در مجموع نقوش آنها نیز متفاوت و زیبا هستند.

 در داخل قلعه چاه های عمیق و منبع آب هایی وجود دارد که در درون سنگ کنده شده اند که این کار هم باعث میشد که آب در زمین فرو نرفته و برای مصرف بعدی در طول سال، ذخیره شود و هم به نظر من این کار باعث میشد که آب داخل این چاه ها تمیز تر بماند . به علت نبود راهنما و مطلب در مورد این چاه ها از قدمت دقیق آن خبری ندارم ولی به احتمال زیاد، بعلت حیاتی بودن وجود آب در قلعه و نیاز مبرم ساکنان آن در مواقع احتمالی محاصره قلعه باید جزء اولین سازه های ساکنان آن باشد .  





در انتخاب مکان  این چاها نیز نهایت هوشمندی  بکار رفته است . این منبع های آب در یک سراشیبی ملایم ساخته شده که این امر باعث میشده تا آب با سرعت کم در فصول بارندگی توسط پشته یا دیوار های کوچکی که با سنگ و ملات درست شده اند، آب را به این چاه ها هدایت می کردند.  




در ورودی قلعه تونلی به طول تقریبا 15 الی 20 متر با شیب تقریبی 45 درجه وجود دارد که از پایین پله هایی که شیب تندی دارند، شروع و در نقطه ای با شیب ملایم تمام می شود و بیشتر مانند یک میانبر عمل میکند. خروجی  این تونل اکنون خیلی کوچک شده ولی اگر در زمان استفاده از قلعه بزرگ بوده باشد، میشد از آن برای رفت و آمد افراد کم توان و حیوانات استفاده کرد ، ضمنا در طول این تونل دریچه ای برای روشنایی وجود دارد.











از کارهای انجام شده برای تسهیل بازدیدکنندگان از قلعه می توان موارد زیر را نام برد: راه اندازی سایت موزه به منظور نمایش اشیای به دست آمده از کاوش ها، احداث تعداد زیادی پلکان با ملات سیمان در مسیر اصلی ورودی قلعه و پلکان های سنگی در صخره ها برای گردشگران، نصب حایل در پرتگاهها و ایجاد پل فلزی بر روی رودخانه قرانقو به منظور تامین امنیت بازدید کنندگان، انتقال برق تا پای قلعه، آماده سازی مسیر بازدید کنندگان با آسفالت جاده، انتخاب سرمایه گذار برای ایجاد خدمات رفاهی و استقرار دو نگهبان دایمی از دیگر اقدامات صورت گرفته در این مجموعه محسوب می شود.


 



اگر گذرتان به قلعه زهاک (ضحاک ) هشترود افتاده باشد مخروبه هایی در دامنه قلعه زهاک (ضلع شمال غربی از طرف روستای عربلو) نظرها را به خود جلب می کند، این سوال ممکن است در ذهن شما به وجود بیایید که این مخروبه ها مکان های تاریخی هستند؟ یا خانه هایی بودند که حال به شکل مخروبه در آمده اند ؟

بر اساس گفته ها این خانه های مخروبه منزل و استراحتگاه مهندسان راه آهن بوده که پیمانکاری ساخت راه آهن از میانه تا مراغه بر عهده داشته اند که بعد از اتمام طرح به صورت مخروبه در آمده است.  (اطلاعات دقیقی در این باره در دست رس نیست در صورت داشتن منابع ما را در جریان قرار دهید)




اگر قصد سفر به این قلعه را دارید: در حدود 120کیلومتری از اتوبان تبریز- تهران، به سه راهی هشترود و مراغه می رسید که بعد از رفتن به هشترود و طی مسافتی به سمت ایستگاه روستای خراسانک باید از چند راهی که برای رفتن به قلعه وجود دارد، یکی را انتخاب کنید.

آسان ترین و بهترین راه کافیست از جاده خراسانک  به راهی که به سمت روستای عربلو  می رود، حرکت کنید و بعد از عبور از روستا در آخر جاده که در بالای دره و  یک صخره عظیم به پایان میرسد، ماشینتان را در آنجا پارک کنید و با برداشتن آب و خوراکی لازم که در طول بازدید از آن استفاده کنید، از دره پایین رفته و خودتان را به کنار رود قرانقو برسانید. در پایین دره می توانید در کنار چشمه کوچکی که وجود دارد آبی بنوشید و در کنار رودخانه استراحتکی بکنید. برای رفتن به داخل قلعه باید از رود به وسیله پل باریکی که احداث شده گذر کنید و از آن طرف دره بالا بروید، حالا می توانید از ضلع شمالی وارد قلعه شوید!

راه های دیگری برای رفتن به قلعه وجود دارد که ما از آن استفاده نکردیم ولی به نقل از کسانی که رفتند چنین است:

اگر از ایستگاه راه آهن خراسانک ۲۰۰ متر به سمت جنوب بروید به تقاطع جاده شوسه روستای خراسانک به روستای مکتو با راه آهن می رسید.  وسیله مسافرت هر چه باشد در این روستا پارک میکنید پیشنهاد می شود صبحانه در کنار وسیله نقلیه صرف شود و تدارکات ناهار و لباس ضد آب و زیرانداز در کوله پشتی همراه باشد پس از طی مسافتی حدود نیم ساعت به جلو ی تونل اول قطار می رسید پیشنهاد می شود هیچ وقت بخاطر کوتاهی راه از داخل تونل استفاده نکنید بغیر از هوای کثیف و خطر ورود قطار چیزی نخواهید دید بهتر است از دست راست فضای آزاد استفاده کنید تا هوای لطیف بهاری روح شما را نوازش دهد بعد از طی حدود سی ربع راه پیمائی به تونل دوم راه آهن خواهید رسید چند متر مانده به دهانه تونل دست راست آب بسیار کوارائی است که می توانید از آن نوش جان کنید از اینجا به بعد برای ادامه راه می توانید به یکی از دو طریق زیر عمل کنید طریق اول اگر کوه نورد هستید از راه کوه که در سمت راست تونل قرار دارد و رد پای کوهنوردان آن را مشخص کرده است انتخاب می کنید درغیر این صورت راه پیمائی از جناح چپ تونل در راستای رود خانه است که راحت شما را به قسمت ورودی قلعه میرساند بعد از گذشتن از پل باریک به قلعه صعود کرده از قسمتهای مختلف آن دیدن می کنید پس از بازدید از قلعه به کنار پل باریک بر میگردید و در این محل با صفا که چشمه کوچکی هم هست بساط ناهار را پهن میکنید و نوش جان میکنید پس از استراحت به پای وسیله نقلیه بر می گردید.


 از شهر هشترود در جهت جنوب شرقی که حرکت کنید، بعد از طی ۱۰ کیلومتر راه پر پیچ و خم به ایستگاه راه آهن خراسانک می رسید و درست همین جا است که جاده آسفالت تمام می شود و بقیه راه را باید در جاده های شوسه روستایی طی کنید! از راه آهن به سمت روستای مکتو برویدتا بعد از طی ۲ کیلومتر به یک سه راهی برسید. سمت چپ جاده یک راه فرعی وجود دارد که بعد از ۴ کیلومتر راندن در این مسیر به قلعه دختر می رسید و این تازه اول راه است. بقیه راه را باید پیاده بروید تا قلعه ضحاک کم کم مقابلتان ظاهر شود!


 برای دیدن عکسهای بیشتر اینجا کلیک کنید.


منبع بعضی از مطالب بالا:

اسماعیل سیفی نشریه ندای هشترود      هشترود نیوز      ویکی پدیا