آرامگاه و مقبره حکیم عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری

بنام خدا

 


نیشابور را می‌توان "مینی پایتخت فرهنگی"، ایران لقب داد. شهری که غالبا آن را با عطار، خیام، کمال الملک، فضل بن شاذان و«قدمگاه» می شناسیم اما جالب است بدانیم در کنار مفاخرآن، آثار باستانی متعدد این مرکز فرهنگی شرق کشور، حکایت از تمدن و فرهنگ غنی ئ می باشد.
استاد شفیعی کدکنی در مقدمه تاریخ نیشابور می‌نویسد: «در نگاه من نیشابور فشرده‌ای از ایران بزرگ است» و از اندیشه فلسفی خیام و اشراق و عرفان عطار و 2500 دانشمندی که، تا سال 400 هجری قمری در نیشابور ظهور کرده‌اند و از صبحدمی که شهره آفاق است و وسعتی که تقریباً به اندازه همه خراسان بوده است سخن می‌گوید.


حکیم عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری 


عمر خیام نیشابوری، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و رباعی سرای ایرانی، زاده28اردیبهشت 427 خورشیدی در نیشابور است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است و لقبش «حجةالحق» بوده‌است؛ ولی آوازه وی بیشتر به واسطه نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد.

حکیم عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری ، فیلسوف ، منجم ، ریاضی دان و شاعر ایرانی ، در قرن پنجم تا اوایل قرن ششم هجری می زیست . نظامی عروضی وفات او را14سال پیش از سال 530 می داند پس تا حوالی سالهای516 و517می زیسته است . شوربختانه از زندگی او اطلاعات چندانی در دست نیست . او در زمان ملکشاه و آلب ارسلان سلجوقی زندگی می کرد و می گویند در دوران طفولیت با نظام الملک و حسن صباح هم درس بود . ولی مورخان این قول را معجول دانسته و آن را قبول ندارند و قدر مسلم این است که او اهل سیاست نبود و مانند اغلب فلاسفه در حال انزوا می زیست و تراژدی غم انگیز زندگی را از بیرون گود تماشا می کرد .



بیشتر خیام را به عنوان منجم و فلسوف در جهان می شناسند . القفطی در باره او می نویسد : او به تدریس فلسفه یونان می پرداخت و در حکمت و نجوم بی مانند بود . زکریا بن محمد قزوینی در باره منجم بودن او می نویسد : عمر خیام در عصر ملکشاه می زیست و این سلطان اموال فراوانی به وی داد تا آلات رصد و کواکب را خریداری کند ولی به زودی سلطان به رحمت ایزدی پیوست و این مهم انجام نیافت . شهروزی در مورد قدرت حافظه ی خیام می گوید : وی کتابی را در اصفهان 7 بار مرور کرد و چون به نیشابور بازگشت از بر خواند و وقتی مقایسه کردند بین گفته ی او متن کتاب تفاوتی در میان نبود . شایستگی وی در نجوم به حدی بود که وقتی ملکشاه خواست تقویم را تصیح کند او یکی از 8 مصصح بود و نتیجه ی این اصلاح تاریخ جلالی است . به علاوه خیام یک جدول نجومی به نام زیج ملکشاهی تصنیف کرد بعدها شهرت بسیاری یافت و مورد استفاده دانشمندان قرار گرفت . او هچنین مسائل بسیاری در ریاضی مطرح کرد که یکی از معروفترین آنها در پایان جستار به زبان ساده ی امروزی نقل خواهد شد .



قدیمی ترین کتابی که از خیام نامی به میان می آورد ،((چهارمقاله)) تالیف نظامی عروضی است که خیام را در ردیف منجمان می شمارد . در (( تاریخ بیهقی )) و (( تتمه صوان الحکمه )) نگارش ابولحسن بیهقی در سنه ی 562تالیف شده نیز از خیام سخن رفته است . از این اثر معلوم می شود که خیام علاوه بر ریاضیات و نجوم و طب در لغت و فقه و تاریخ نیز دست داشته است .
گویا ترانه های خیام در زمان حیاتش به واسطه ی تعصب مردم مخفی بودن و تنها یک دسته از دوستان همرنگش از ترانه های او باخبر بوده اند .
نخستین کتابی که در آن از خیام شاعر سخن گفته می شود ، (( خریده القصر)) تالیف عمادالدین کاتب اصفهانی به زبان عربی است که سال 572 هجری یعنی 50 سال پس از مرگ او نوشته شده است.


.
خیام آثار علمی و ادبی بسیاری تألیف کرده‌است.

او میزان الحکمت را دربارهٔ فیزیک و لوازم الامکنت را در دانش هواشناسی نوشت. نوروزنامه دیگر اثر ادبی اوست، در پدیداری نوروز و آیین پادشاهان ایرانی و اسب و زر و قلم و شراب که در حدود 495 هجری قمری نگاشته شده‌است. ( از این کتاب دو نسخه خطی باقی‌مانده‌است. یکی نسخهٔ لندن و دیگری نسخه برلن. )کتاب جبر و مقابله خیام با تلاش دانش پژوهان اروپایی در سال 1742در یکی از کتابخانه‌های لیدن یافته شد. این کتاب در 1815 توسط تنی چند از دانشمندان فرانسوی ترجمه و منشر شد. رسالة فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله به زبان عربی، در بارهٔ معادلات درجهٔ سوم. رسالة فی شرح مااشکل من مصادرات کتاب اقلیدس در مورد خطوط موازی و نظریهٔ نسبت‌ها. رساله میزان‌الحکمه. «راه‌حل جبری مسئلهٔ تعیین مقادیر طلا و نقره را در آمیزه (آلیاژ) معینی به وسیلهٔ وزن‌های مخصوص بدست می‌دهد.» قسطاس المستقیم، رسالهٔ مسائل الحساب، این اثر باقی نمانده‌است.
القول علی اجناس التی بالاربعاء، اثری دربارهٔ موسیقی. رساله کون و تکلیف به عربی دربارهٔ حکمت خالق در خلق عالم و حکمت تکلیف که خیام آن را در پاسخ پرسش امام ابونصر محمدبن ابراهیم نسوی در سال 473 (هجری قمری) نوشته‌است و او یکی از شاگردان پورسینا بوده و در مجموعهٔ جامع البدایع به اهتمام سید محی الدین صبری بسال 1230 و کتاب خیام در هند به اهتمام سلیمان ندوی سال 1933 میلادی چاپ شده‌است.
رساله روضةالقلوب در کلیات وجود
رساله ضیاء العلی
رساله‌ای در صورت و تضاد
ترجمه خطبه ابن سینا
رساله‌ای در صحت طرق هندسی برای استخراج جذر و کعب
رساله مشکلات ایجاب
رساله‌ای در طبیعیات
رساله‌ای در بیان زیگ ملکشاهی
رساله نظام الملک در بیان حکومت
رساله لوازم‌الاکمنه



اشعار عربی خیام که در حدود 19رباعی آن بدست آمده‌است.

رباعیات خیام به زبان فارسی که در حدود 200 چارینه (رباعی) یا بیشتر از حکیم عمر خیام است و زائد بر آن مربوط به خیام نبوده بلکه به خیام نسبت داده شده.
عیون الحکمه
رساله معراجیه
رساله در علم کلیات
رساله در تحقیق معنی وجود
پس از درگذشت عمر خیام در 1123 م یا 1134 م، پیکرش در گورستان مرکزی حیرهٔ نیشابور دفن شد که گوربنای ویژه‌ای نداشته است. نظامی عروضی نقل کرده که خیام در 1112م در نشستی دوستانه دربلخ گفت «گور من در موضعی باشد که هر بهار، شمال [نسیم] بر من گل‌افشان می‌کند.»؛ سپس نظامی نوشت:

مرا این سخن مستحیل نمود و دانستم که چنونی گزاف نگوید. چون در سنهٔ ثلاثین [530ق / 1136م] به نیشابور رسیدم، چهار سال بود تا آن بزرگ روی در نقاب خاک کشیده بود. آدینه‌ای به زیارت او رفتم و یکی را با خود ببردم که خاک او به من نماید. مرا به گورستان حیره بیرون آورد و بر دست چپ گشتم. در پایین دیوار باغی، خاک او نهاده و درختان اَمرود و زردآلو، سر از باغ بیرون کرده و چندان برگ و شکوفه بر خاک او ریخته بود که خاک او در زیر گُل پنهان شده بود و مرا یاد آمد آن حکایت که به شهر بلخ از او شنیده بودم. گریه بر من افتاد که در بسیط عالم و اقطار ربع مسکون او را هیچ جای نظیری نمی‌دیدم. ایزد تبارک و تعالی جای او در جنان کناد بمنّه و کرمه.»


آرامگاه و مقبره خیام

 


خیام این رباعی را پیش از مرگ خود سروده و از زمان فوتش در سال 517 خورشیدی تا سال 1313، بنای آرامگاه او ویرانه گشته بود. این آرامگاه ساده تا 1934م در ضلع شرقی امامزاده محروق در داخل یک اتاقک ایوان مانند برپا بود تا اینکه فراخواندگان مراسم گشایش آرامگاه فردوسی، مستشرقان و خاورشناسان که به توس می‌رفتند، در میان راه از این آرامگاه نیز دیدن کردند. آن زمان دولت ایران به خاطر نامناسب بودن آرامگاه خیام تصمیم به ساخت یک بنای یاد بود می‌کند .


سالها این بنای یادبود می‌ماند تا اینکه به این نتیجه می‌رسند که این بنای یادبود مناسب شان خیام نیست ودر نامه ای، بنیاد انجمن آثار ملی از مهندس هوشنگ سیحون خواسته می شود تا طرح و نقشه جدیدی متناسب با شخصیت خیام طراحی کند و به شان، منزلت و جایگاه وی در عرصه علم و فرهنگ ایران توجه ای ویژه ای شود .

اما از آنجایی که آرامگاه اولیه خیام در کنار امامزاده محروق بود امکان نداشت دو بنای بزرگ کنار هم باشند در نتیجه در سال 1338 احداث آرامگاه کنونی شروع می‌شود و در سال 41 به پایان می‌رسد، بنای یادبود قبلی خیام به نقطه دیگر شهر به نام میدان خیام انتقال داده می‌شود. پس از نبش قبر آنچه از اسکلت خیام مانده بود که البته چیز زیادی نبوده و گزارش شده که بزرگترین استخوان از بند انگشت هم تجاوز نمی‌کرده را در داخل پارچه و سپس صندوقچه فلزی می‌گذارند و آن را به آرامگاه کنونی انتقال می‌دهند؛ بالاخره این آرامگاه در سال 42 توسط پهلوی دوم افتتاح می‌شود.


یک پژوهشگر نیشابوری گفت: طبق آخرین پژوهشهایی که دو دانشمند روس و هندی درباره تولد و وفات خیام داشته‌اند اثبات شده که وفات خیام در سال 526 هجری قمری است، در حالی که در روی سنگ قبر وفات وی به سال 517 است.



وانگهی در حقّ خیّام که خود پایه گذار دقیق ترین تقویم خورشیدی است جفا گردیده که تاریخ وفاتش بر حسب این تقویم ذکر نشده است. تقویم خورشیدی اروپائیان در هر 1000 سال سه روز اشتباه دارد، ولی تقویم جلالی در هر 10000 سال یک ثانیه اشتباه دارد. خیّام با محاسبات دقیق بر پایۀ جرم و قطر و سرعت زمین توانسته این تقویم را بنیان نهد. سنگ مزار خیّام پنج ضلعی طرّاحی شده زیرا اصل پنجم هندسۀ اقلیدس را اثبات نموده است. نماد آرامگاه به شکل جام است که اشاره به فلسفۀ خوش باشی خیّام دارد و 10 پایه دارد زیرا خیّام معادلات دو مجهولی را پایه گذاری نموده و عدد مبنای معادلات دو مجهولی 10 است (از دوستان ریاضیدان خواهش می کنم اگر در این مورد توضیح قانع کننده ای وجود دارد به ما بگویند).

محل جدید آرامگاه انتخابی سیحون در گوشه شمالی باغ مورد تایید انجمن قرار گرفت و در پی آن طرح پیشنهادی وی در 1337 به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فرستاده شد و همزمان با برپائی جشن هزارهٔ فردوسی، انجمن آثار ملی آرامگاهی برای خیام ساختند.



آرامگاه کنونی که سومین گوربنای خیام در دوران نوین است، در دوم آوریل 1962م به‌دست فرح دیبا گشایش یافت و سازهٔ گوربنای پیشین به شهر نیشابور جابه‌جا شد و هم‌اکنون در میان میدان خیام برپاست.

آرامگاه کنونی خیام در شهر نیشابور و در باغی کهن، که مقبره امامزاده محروق، در آن واقع است،قرار گرفته. این باغ در زمان حیات خیام در محله شادیاخ نیشابور بوده است. آرامگاه در ضلع شرقی مقبره محمد محروق درون یک اتاقک ایوان‌مانند جای داشته است.



باغ آرامگاه خیام یکی از باغ‌های دیدنی در ایران معاصر است و مجموعه‌ای از کتابخانه، موزه و مهمانخانه را داراست. تندیسی از حکیم عمرخیام در محوطه ورودی باغ نصب شده است. مساحت باغ خیام بیست هزار متر مربع و ارتفاع بنای یادبود مشبک آن 22متر است و اطراف آن ‌را درختان کاج احاطه کرده‌اند.




مقبره خیام از لحاظ معماری و ساخت یکی از مهم‌ترین بناهای ساخته شده در زمان خود است. این بنای جادویی مبتنی بر اصول ریاضی و مثلثاتی خیامی، محاسبه و طراحی شده است.این گوربنا، آمیزه‌ای از هنر معماری مدرن و کهن ایرانی است که طراحش هوشنگ سیحون بود. آرامگاه حکیم عمر خیام در سال 1354 توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره 1175در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.



در سال 1338 ساخت آرامگاه آغاز و در این سال قسمت‌های عمده کار از جمله گودبرداری، بتن ریزی‌های بنا و طرح محوطه به اجرا درآمد و در سال 1341 کار ساختمان آرامگاه به پایان رسید. مقبره و استخوان بندی اصلی آن فلزی محاط در پوشش بتنی است. شکل بنا در پایین تقسیم بندی 10 گانه دارد و فاصله پایه‌ها 5 متر است.


هوشنگ سیحون خود دربارهٔ این بنا می‌گوید:

آرامگاه خیام در باغ امامزاده محروق نیشابور قرار داشت اولین کاری که باید انجام می‌دادم این بود که به گونه‌ای طراحی کنم که آرامگاه خیام و امامزاده محروق تداخل پیدا نکنند به همین منظور من برای باغ محوری عرضی تعریف کردم تا آرامگاه را که در گوشه شمال شرقی باغ قرار داشت از امامزاده جدا کنم. از طرفی دیگر در چهار مقاله عروضی گفتاری از خیام آمده مبنی‌بر اینکه ایشان گفته‌اند که: من آرزو دارم مزارم در جایی باشد که در بهاران برگ گل روی مزارم بریزد؛ بنابراین من مکانی در باغ را که اختلاف ارتفاع سه متری نسبت به درختان زردآلوی باغ داشت انتخاب کردم چون این مکان سه متر پائین‌تر قرار دارد فصل بهار شکوفه‌های زردآلو روی مزار می‌ریزد.



خیام ریاضیدان، منجم و ادیب بود؛ سعی داشتم که این سه جنبه شخصیتی در مزارش تجلی پیدا کند من ده پایه برای دایره کف آرامگاه در نظر گرفتم عدد ده اولین عدد دو رقمی است و پایه و اساس بسیاری از اعداد می‌باشد از هر پایه دو تیغه بر پایه مدل ریاضی خاصی به صورت مورب بالا می‌رود و با دیگر تیغه‌ها برخورد می‌کنند و از روبه‌رو بر روی پایه مقابلشان پائین می‌آید همه این تیغه‌های مورب در محور عمودی وسط برج همدیگر را قطع می‌کنند سطح پیچیده حاصله بر اثر یک فرمول ریاضی به وجود آمده که سنبله جنبه ریاضیان خیام است از طرف دیگر بر خورد تیغه ها با یکدیگر، فضاهایی پر و خالی و به خصوص در بالا ستاره هایی درهم را به وجود می آورد که از لا به لای آنها آسمان آبی نیشابور پیدا است و به تدریج به طرف نوک گنبد، ستاره ها کوچکتر می شوند و درآخر یک ستاره پنج پر آنها را کامل می کند. این ستاره ها و نقش آسمان، اشاره به شخصیت منجم خیام دارند.




برخورد تیغه‌ها همدیگر، ده لوزی بزرگ می‌سازند که با کاشی کاری‌هایی به خط نستعلیق شکسته و به روش خطاطان بزرگی مثل میرعماد، به شکل انتزاعی و مدرن از رباعیات خیام پر شده‌اند. رباعیات را جلال همایی برگزید و زیبانویسی‌ها به‌دست مرتضی عبدالرسولی انجام شد. در تاریخ معماری ایران این نخستین بناست که خط شکسته نستعلیق درآن به کار می‌رفت. از درون نیز همین لوزی‌ها پر از شعر با نقش گل و برگ و پیچک، با کاشی معرق تزیین شدند که همگی به شاعری خیام اشاره دارند.




هوشنگ سیحون دربارهٔ سازه‌های پیرامون آرامگاه خیام گفته:

 “دور تا دور برج در کنار چشمه سارها، یک دایره وسیع به مرکز خود برج ساخته شد. همه از سنگ گرانیت با اجزاء مثلثی شکل و تورفتگی ها و برون آمدگی هایی که تا اندازه ای شکل خیمه را تداعی می کنند واین اشاره به نام خیام است. چون پدرش خیمه دوز بود و نام او به همین مناسبت انتخاب شد.” در کنار آرامگاه ۷ خیمه سنگی بسیار زیبا وجود دارد که در زیر هرکدام یک حوض آب با کاشی فیروزه‌ای رنگ ساخته شده است.هوشنگ سیحون ادامه می دهد: “از طرف دیگر حوض ها با کاشی فیروزه که در مجموع قسمتی از ستاره را نشان می دهند، به تعداد هفت پر به مفهوم هفت فلک و هفت آسمان و هفت تپه، باز اشاره به افلاک و نجوم، دانش دیگر خیام است. روی هم رفته مجموعه در یک حال و هوای شاعرانه با درختان تنومند در اطرافش ساخته شد و همان طور که خواست خود خیام بوده کاملا باز است و مزارش در بهاران گل افشان.”





تزئینات کاشیکاری از داخل به سبک سلجوقی است.