موزه جواهرات ملی ایران و جواهرات سلطنتی ایران( قسمت اول)

سلام 


گنجینه بی مانند خزانه جواهرات ملی مجموعه ای از گرانبها ترین جواهرات جهان است که طی قرون و اعصار فراهم آمده است . هر قطعه از این جواهرات گویای بخشی از تاریخ پر فراز و نشیب ملت بزرگ ایران و مبین ذوق و خلاقیت های هنری مردم این مرز و بوم است که خاطرات تلخ و شیرین شکست ها ، پیروزی ها ، غرور و خودنمایی ها و فرمانفرمایی همراه با زور و نخوت زمامداران گذشته را تداعی می کند . شما بازدید کنندگان عزیز که به تماشای نفایس گوهرهای این مجموعه بی نظیر نشسته اید ، قبل از اینکه محو تلالوی خیره کننده آن شوید ، به علل تاریخی و چگونگی جمع آوری این جواهرات بیندیشید و به مصداق  فاعتبروا یا اولی الابصار   قضاوت تاریخ و وجدان انسان های آگاه و آزاده را در مورد گرد آورندگان این جواهرات دریابید و اهداف آنان را از جمع آوری این مجموعه بشناسید . گنجینه حاضر از یک طرف بیانگر فرهنگ و تاریخ کهنسال و پر تلاطم ملت ایران و بخشی از زندگی پرماجرای گذشتگان و از طرف دیگر معرف فرهنگ این ملت و ذوق و قریحه ایرانیان در ساختن این اشیاء زیبا و با ارزشمند می باشد. 

اهمیت جواهرات موجود در خزانه جواهرات ملی به ارزش اقتصادی آنها محدود نمی گردد ، بلکه نمایانگر ذوق و سلیقه صنعتگران و هنرمندان ایران در دوره های مختلف تاریخ و نیز به عنوان میراث تاریخی ، فرهنگی و نماینده هنرهای مستظرفه کشور پهناور ماست . اگر چه این جواهرات و نوادر برای زمامداران و حاکمان در طول تاریخ حکم زینت و زیور را داشته  و اغلب شکوه و جلال دربار را نشان می داده است ، لیکن پشتوانه قدرت ، ذخیره خزانه مملکتی نیز محسوب می شده است .



اطلاعات دقیقی در مورد کیفیت و کمیت گنجینه جواهرات تا قبل از دوران  صفویه  در دست نیست و به نظر میاد که  پادشاهان قدیمی تر نسبت به جمع آوری، حفظ و نگهداری جواهرات و سنگهای زینتی اقدام نکرده بودند و می توان گفت تاریخچه جواهرات ایران از زمان سلاطین صفوی آغاز شده میشود . تا قبل از صفویه ، اقلامی از جواهرات در خزانه دولتی وجود داشته است و بر اساس نوشته های سیاحان خارجی (ژان باتیست تاورنیه ، شوالیه شاردن ، برادران شرلی ، وارنیگ و دیگران) سلاطین صفوی حدود دو قرن (907 تا 1148 ه - ق) شروع به جمع آوری نفایس و گوهرها نموده و حتی کارشناسان دولت صفوی جواهرات را از بازار های هند ، عثمانی و کشورهای اروپایی مانند فرانسه و ایتالیا خریداری کرده و به اصفهان ، پایتخت حکومت می آورده اند. 

 بنابرین در پایان سلطنت شاه سلطان حسین و با حمله محمود  افغان‌ به ایران ، خزاین دولت توسط مهاجمان افغانی دچار پراکندگی گردید  و مقداری از این جواهرات به وسیله محمود  افغان‌ به اشرف افقان فرستاده شد که پس از ورود شاه طهماسب دوم  به همراهی  نادربه اصفهان ، بخش زیادی از آنها به ایران بازگردانده شد. نادر شاه افشار جهت بازپس گیری بخشی از این جواهرات که به هندوستان فرستاده شده بود، نامه‌های متعددی را برای پادشاه هند فرستاد، اما چون جوابی نیافت با سپاه خویش راهی هندوستان شد. لشکرکشی نادر موجب آن شد که پادشاه هند هدایا و جواهرات زیادی را به نادر اهدا کند.بخش زیادی از هدایا و غنایمی که نادر از هندوستان جمع آوری نموده بود هرگز به ایران نرسید. نادر پس از بازگشت به ایران به رسم آن روزگار بخشی از غنایم و هدایا را به حکام، امیران و پادشاهان کشورها و دیارهای اطراف ایران بخشید، مقداری از غنایم به استان امام رضا(ع) و بخشی دیگر را به سپاهیان اعطا نمود. پس از قتل نادر یکی از سردارانش به نام احمد بیگ افغان ابدالی دست به غارت جواهرات خزانه زد و بخشی از این جواهرات منجمله الماس کوه نور که بعدها (احتمالا بالاجبار) به ملکه بریتانیا اهدا شد هر گز به ایران باز گردانده نشد . 


.از آن پس تا زمان قاجاریه  ، باقیمانده خزاین تغییرات چندانی نیافت . در دوران قاجار مجموعه جواهرات  ، گردآوری وضبط شد و تعدادی  از آنها بر تاج کیانی ، کره جواهر نشان ،  تخت نادری سوار، تخت طاووس (تخت خورشید) نصب گردید و در کاخ گلستان نگهداری می‌شد. دو گوهر دیگر ، یکی فیروزه که از سنگهای قیمتی ایرانی است و از معادن نیشابور استخراج می گردید و دیگری مروارید که از خلیج همیشه فارس صید می شد ، به تدریج به مجموعه اضافه شد . 

با روی کار آمدن رضا شاه پهلوی، جواهرات سلطنتی به زیرزمین کاخ مرمر منتقل شده در سال ۱۳۱۶ و پس از تکمیل ساختمان بانک ملی ایران قسمت عمده این جواهرات به موزه بانک ملّی منتقل و پشتوانه اسکناس گردید. بعد‌ها این جواهرات به عنوان وثیقه دولت بابت بدهی به بانک قرار گرفت. در زمان جنگ تحمیلی ، این گنجینه نفیس و بی نظیر به همت کارکنان متعهد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران حفظ گردید. 


پرسشی که نمیتوان به آن جواب داد  : بهای این مجموعه چقدر است ؟ 

هیچکس جواب این سوال را نمی داند ، زیرا در این مجموعه گوهرهایی هست که در جهان نظیر ندارد ، در پاسخ به این سوال فقط میتوان گفت  : مجموعه جواهرات ملی ایران از لحاظ هنری ، تاریخی و منحصر به فرد بودن در شرایطی است که حتی زبده ترین کارشناسان و ارزیابان جهان هم نتوانسته اند ارزش واقعی یا تقریبی آن محاسبه کنند. 

این گنجینه نفیس و بی مانند با گذشته پر فراز و نشیب خود از قرن ها پیش به دست ما رسیده و سمبل اقتدار ، ثروت ، هنر و سلیقه ایرانیان است . اینکه شما گنجینه ای از نفایس و سنگهای گرانبها را طی دوران طولانی در کوره پر تلاطم زمان ، دگرگونی و شکل گرفته ، در پیش رو دارید . امید است با مشاهده آن به یاد آوریم که در نظام الهی جای تاج و نیم تاج در موزه است و این همه تجربه تاریخی و افتخار ملی است که باید در پاسداشت آن کوشا باشیم . 

این خزانه در ساختمان بانک مرکزی ایران واقع در خیابان فردوسی تهران و در مقابل سفارت ترکیه (کوچه برلن) ، بالاتر از بانک ملی  قرار دارد و بصورت موزه نیز استفاده می‌شود. بسیاری از جواهرات سلطنتی ایران از دوره صفوی، دورهٔ افشار، قاجار و پهلوی در این موزه به نمایش گذارده شده‌است. از جمله می‌توان به الماس دریای نور، جقه نادری، تاج فرح پهلوی، تاج کیانی، کره جواهر نشان، تخت طاووس (قاجاری) (تخت خورشید) و تخت نادری اشاره کرد .




 جواهرات و قطعات موجود در خزانه جواهرات ملی در قالب 36 گنجه دسته بندی شده‌اند. محتویات این گنجه‌ها بسیار متنوع بوده و بطور عمده شامل انواع زیورآلات تزئینی، انواع تاج و نیمتاج، انواع جقه (پیش‌کلاه)، گلدان، سرپوش‌های غذا، قلیان، آینه، تنگ‌های مینا، شمعدان، فیروزه، شمشیر، خنجر، سپر، ساعت، قلمدان، انفیه‌دان، اشیای آراسته به یاقوت و لعل، تفنگ، عصا، مدال، تخت، سنجاق و گل سینه، مروارید و... است.


در زیر برخی قطعات معروف به همراه تصویر و شرح مختصر آنها آورده شده است.



تخت طاووس (تخت خورشید)


اگر روزی به کاخ گلستان رفته باشید احتمالا درصدر تالار سلام تختی زیبا  در مقابل چشمان شما خودنمایی کرده است  ، این همان تختی است که فتحعلی شاه قاجار بر آن می نشست و سفرای خارجی و بزرگان مملکت را به حضور می طلبید . اما این تخت گواه دروغین است ، بدلیست .  این همان تختی نیست که ناصرالدین شاه دستور داد تا او را در مقابل آن عکاسی کنند .   تخت اصلی در خزانه جواهرات ملی قرار دارد . همان تخت خورشید یا تخت طاووس     .     .  




به فرمان فتحعلی شاه در سال 1216 هجری قمری، تختی عظیم و مجلل به مباشرت نظام الدوله محمدحسین خان صدر اصفهانی فرمانفرمای اصفهان با جواهر و طلای موجود در خزانه ساخته شد و به مناسبت نقش خورشید مرصعی که در صدر تخت تعبیه شده است به نام تخت خورشید معروف گردید.



تخت خورشید سالها به همان نام نامیده می شد تا اینکه فتحعلی شاه با طاووس تاج الدوله ازدواج نمود. از همان زمان به مناسبت نام او، تخت به نام طاووس مشهور شد. بعضی از ایرانیان می پنداشتند که تخت مذکور همان "تخت طاووس" هند است و با مقایسه و توصیفی که تاورنیه از تخت طاووس کرده و آنچه خود از تخت طاووس موجود دیده و استنباط کرده به این نتیجه رسیده که ادعای مدعیان باطل است و برای اطمینان و تأیید نظر خود با ناصرالدین شاه مذاکره و از ایشان استفسار کرده و مطمئن شده است تخت طاووس به امر فتحعلی شاه ساخته شده و به نام همسر او طاووس خانم، تخت طاووس نامیده شده است.




پس از درگذشت فتحعلیشاه، سالها بعد ناصرالدین شاه که در ضبط و ربط جواهر و نفایس سلطنتی، عنایت خاص داشت دستور داد تا تخت یاد شده را تعمیر کرده و تغییراتی جزئی در شکل ظاهر آن دادند از جمله اشعاری که مضمون آنها کیفیت تعمیر تخت به امر ناصرالدین شاه است، در کتیبه اطراف تخت به خط نستعلیق خوش در مصراعهای مجزا از یکدیگر روی زمینه زر، به مینای لاجوردی نگاشته شده است. این مصراع ها فعلاً مرتب و دنبال یکدیگر نصب شده است و پیداست که در تعمیر بعدی آنها در جای خود نشانده‌‌اند. تخت مذکور تا سال 1360 در تالار کاخ گلستان نگهداری می گردید. در تاریخ 17/6/1360 به خزانه جواهرات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران انتقال یافت تا همواره با توجه به تجانس این تخت با جواهرات موجود در خزانه (موضوع قانون سال 1316 شمسی) نگهداری شود.


تزئینات و جواهرات بکار رفته در لبه های تخت





الماس معروف به دریای نور

شاید این الماس در میان جواهرات ملی ایران، مقام اول را دارا باشد. این الماس معروف و الماس کوه نور، ظاهراً به علت قرابت نام، پیوسته یک زوج به شمار می‌آمده اند، در حالی که از نظر تراش و رنگ هیچ وجه مشترکی با یکدیگر ندارند. هر دو گوهر از آن نادر شاه بود، اما الماس کوه نور، بعد از مرگ نادر شاه، توسط احمدشاه درانی به افغانستان برده شد. بعد از احمدشاه، به شاه شجاع منتقل شد و پس از شکست شاه شجاع به دست سردار هندی، ملقب به شیر پنجاب، الماس مزبور به تصرف سردار نامبرده درآمد. این گوهرها بعدها به دست کمپانی هند شرقی افتاد و بدان وسیله به دربار انگلستان راه جست و به ملکه ویکتوریا هدیه گردید. هم اکنون نیز این گوهر در تاج ملکه الیزابت، مادر ملکه فعلی انگلستان، نصب است.
الماس دریای نور، پس از قتل نادرشاه، به نوه او شاهرخ میرزا رسید، سپس به دست امیرعلم خان خزیمه و بعداً به دست لطفعلی خان زند افتاد. هنگامیکه لطفعلی خان به دست آقا محمدخان قاجار شکست خورد، گوهر مذبور به گنجینه جواهرات قاجار منتقل گشت.


ناصرالدین شاه معتقد بود این گوهر یکی از گوهرهای تاج کوروش بوده است و خود او بسیار به این گوهر گرانبها علاقه داشت و زمانی آن را به کلاه و گاهی به سینه خود نصب می کرد و حتی تولیت دریای نور را منصبی مخصوص قرار داد و این افتخار مهم را به اعیان و بزرگان کشور محول می داشت. دریای نور بعدها داخل موزه دولتی گردید و اینک زینت بخش خزانه جواهرات ملی است. وزن دریای نور 182 قیراط است و رنگ  آن صورتی است که کمیاب‌ترین رنگ الماس است.

در سال 1344، هنگام بررسی جواهرات ملی توسط دانشمندان کانادایی، درباره این گوهر نکته بسیار جالب توجهی کشف شد:
تاورنیه، سیاحتگر و جواهرشناس معروف فرانسوی، در کتاب خود از الماس صورتی رنگ به وزن 242 قیراط سخن می گوید و اشاره می کند در سال 1642 میلادی آن را در شرق دیده است و نقشه و اندازه های آن را نیز در کتاب شرح می دهد و آن را Grand Table Diamante ( الماس یا لوح بزرگ ) می نامد. رنگ و شکل این الماس توجه دانشمندان کانادایی را جلب کرد و ایشان معتقدند الماس دریای نور و نورالعین در اصل یک قطعه الماس بوده و بعداً آنرا به دو تکه قسمت نموده اند که تکه بزرگ آن دریای نور نام گرفته و تکه کوچک آن که به وزن 60 قیراط است، نورالعین نامیده شده و در حال حاضر در وسط نیم تاج شماره 2 گنجه 26 قرار دارد.
کوه نور در تاج نادر شاه افشار 


تاج پهلوی 


تاج مورد استفاده رضاخان و محمدرضا پهلوی. این تاج از طلا و نقره ساخته شده و آراسته به الماس های برلیان بسیار اعلاء، تخمه های درشت زمرد، یاقوت کبود ومروارید است. کلاه تاج ابره مخمل قرمز است و در قبه آن که تخمه زمرد خیاره در چنگ نشانده، قرار دارد.
تاج، در چهار طرف، دارای چهار کنگره پله پله به شکل تاج های شاهنشاهان ساسانی است که در وسط و زیر کنگره پیشین آن، خورشیدی زرین با شعاع های الماس نشان و تخمه الماس زرد درشت نصب شده است و در پشت همین کنگره، جقه پایه دار اسلیمی و در پشت آن پر قو قرار دارد.


شمار گوهرهای نشانده شده بر تاج چنین است:  3380 قطعه الماس به وزن 1144 قیراط، 5 قطعه زمرد به وزن 199 قیراط  و 2 آنه، 2 قطعه یاقوت کبود به وزن 19 قیراط و 368 حبه مروارید غلطان جور. وزن تاج از زر و گوهر و مخمل، با هم، 444 مثقال، یعنی در حدود دو کیلو و هشتاد گرم است.


تاجی که قبلاً در تاجگذاری های دوران قاجار، به کار می رفت، تاج کیانی بود، ولی رضاخان پهلوی مایل نبود در تاجگذاری خود از آن استفاده کند. از این روی، در سال 1304 خورشیدی، گروهی از جواهرسازان ایرانی، زیرنظر سراج الدین جواهری، جواهرساز معروف قفقازی و جواهرساز امیر بخارا که از روسیه به ایران مهاجرت کرده بود از گوهرهای منتخب، تاج مزبور را ساختند و رضاخان و محمدرضا پهلوی، برای تاجگذاری های خود از آن استفاده کرده اند.

جقه نادری

این زیور ظریف و زیبا که به جقه نادری معروف است ، فقط نام خود را از نادر ، کشورگشای ایرانی به ارث برده است.   
جقه نادری، آراسته به الماس و زمرد، که در وسط آن یک تخمه زمرد دامله درشت خوشرنگ نصب شده است. در زیر جقه، سه آویز زمرد خوشرنگ امرودی آویخته شده است. قسمت بالای جقه، هفت شقه است و در دو طرف شقه ها نیز دو ریسه و برگ و گل الماس نشان ساخته اند و از نوک شقه های جقه، دو آویز زمرد بسیار اعلای سعیدی امرودی آویخته شده است. در بالای تخمه وسط، هلال الماس نشان و در پایین، در دو سو، شبیه درفش، طبل، لوله توپ و سرنیزه روی زه زین نصب شده است. پارچه درفش به سه ردیف یاقوت، الماس و زمرد کمرنگ تقسیم شده است. تمام جقه، آراسته به الماس های فلامک خوش آب و درشت و ریز است. رضاخان پهلوی، از جقه مزبور گاهی استفاده می کرد. وزن جقه 33 مثقال و 16 نخود است.
( ساخت ایران، سده 12 ﻫ. ق. )

کره جواهرنشان

این کره در سال 1291 هجری قمری، به دستور ناصرالدین شاه، توسط گروهی از جواهرسازان ایرانی به سرپرستی ابراهیم مسیحی از جواهرات پیاده ای که در خزانه موجود بود، ساخته شد. وزن خالص طلای به کار رفته در این کره  34 کیلوگرم و وزن جواهرات آن 3656 گرم است.



 اعداد کل جواهراتی که در روی کره نصب شده، بالغ بر 51366 قطعه است. پیدا کردن کشورهای مختلف در میان برق سنگهای گوهرها کار مشکلی است، زیرا به نظر می آید مهارت سازنده آن در جواهر سازی، بیش از نقشه کشی بوده است. دریاهای روی کره به وسیله زمرد و خشکی ها به وسیله یاقوت نشان داده شده است.


 آسیای جنوب شرقی، ایران و انگلستان با الماس، هندوستان با یاقوت روشن و آفریقای مرکزی و جنوبی با یاقوت کبود مشخص شده است. خط استوا و سایر خطوط جغرافیایی با الماس نشان داده شده است. قطر کره تقریباً دو پا (66 سانتیمتر) است و روی پایه ای که تماماً از طلای آراسته به جواهرات است، قرار دارد.


اینها بخشی از جواهرات بی نظیر موجود  در موزه جواهرات ملی ایران است . برای دیدن بقیه آن ، یا خودتان زحمت رفتن به موزه را بکشید و یا منتظر پست های بعدی باشید .  
ادامه دارد...
برای دیدن قسمت های چهارم ، سوم و دوم روی آن کلیک کنید. 
زمان بازدید موزه تا لحظه نوشتن این پست از شنبه تا سه شنبه به غیر از روزهای تعطیل و ساعت تهیه بلیط از 14 الی 16:30 و زمان خاتمه بازدید ساعت 17 می باشد . 
شماره تلفن موزه 64464700 می باشد.     
منبع مطالب و عکس های این پست برگرفته از سایت و فیلم مستند جواهرات ملی ، کاری از بانک مرکزی جمهوری اسلامی می باشد  و ضمنا از پایین بودن کیفیت عکسهای این پست معذرت می خواهم چون عکاسی از موزه امکانپذیر نمی باشد.