شهر تاریخی بیشاپور در شهرستان کازرون _ نقش برجسته های تنگ چوگان

سلام

 

 

 بیشاپور یکی از شهرهای باشکوه باستانی ایران است که در استان فارس و شهرستان کازرون قرار دارد . شهر بیشاپور را در زمان ساسانیان و پس از پیروزی شاپور اول بر والرین امپراتور روم، وی دستور داد تا در ناحیه‌ای خوش آب و هوا بر سر راه تخت جمشید به تیسفون شهری بنا کنند.( این جاده در زمان هخامنشیان، شهرهای تخت جمشید و استخر را به شوش وصل می‌کرد) و برای اینکار معماری از اهالی سوریه قدیم به نام آپاسای (اپاسای) برای ساخت شهر تازه انتخاب شد. 




 بیشاپور با دویست هکتار وسعت، از شهرهای مهم آن زمان بوده‌ است و اهمیت ارتباطی داشته‌ است. این شهر از قدیمی ترین شهرهایی است که تاریخچه ساخت آن بصورت مکتوب در سنگ نوشته ای موجود است.  در کتابهای تاریخی، نام این شهر با عنوانهای بیشاپور، بیشابور، به شاپور، بیشاور و «به اندیوشاپور» نوشته شده‌است. شهر بیشاپور مرکز ایالت و کوره اردشیرخوره بوده‌است و در شمال غرب شهر کازرون در جاده کازرون به نورآباد قرار گرفته و از شهرهای خوش آب و هوا و دارای طراحی و مهندسی ویژه آن روزگار بوده‌است. . شهر بیشابور در زمینی مستطیل به گونه‌ای طراحی شد که چهار دروازه و دو خیابان آن، یکدیگر را قطع می‌کردند . یکی از خیابانها در جهت شمال به جنوب و دیگری شرق به غرب است و هر کدام در انتها به یکی از دروازه‌های شهر منتهی می‌شده‌اند. دروازه غربی، ورودی اصلی شهر بوده‌است. در وسط شهر جایی که دو خیابان همدیگر را قطع میکنند دو ستون قرار  دارد که هم بعنوان نماد شهر و هم شناسنامه شهر حساب میشده و روی  یکی از آنها کتیبه ساخت شهر مکتوب شده است. در جلو ستونها دو آتشدان وجود دارد که اول برای روشن کردن آتش بوده تا شبها ستونها دیده شوند ولی بعد به عنوان قربانگاه استفاده می شده است . در جلو آنها یک پایه سنگی وجود دارد که قبلا مجسمه شاپور روی آن بوده ولی الان از مجسمه خبری نیست و کسی اطلاعی از جای آن ندارد. ( شانس آوردیم هنوز جاش هست) بیشاپور تا قرن هفتم هجری آباد و مسکونی بوده‌است و پس از آن ویران شده‌است و در حال حاضر ویرانه هایی از آن بجا مانده است.





شهر بیشاپور از دو بخش اصلی تشکیل شده‌است:

ارگ سلطنتی شامل آثار شاخصی مانند معبد آناهیتا، تالار تشریفات شاپور، ایوان موزائیک و کاخ  والرین.

منطقه عامه نشین شامل خانه‌های مسکونی، گرمابه، کاروانسرا و بازار.

بیشاپور توسط کوه، رودخانه، دیواره‌های قلعه و خندق محافظت می‌شده‌است.                          

 دروازه اصلی که به تنگ چوگان باز میشد توسط دو قلعه(دختر و پسر ) محافظت میشد . قلعه دختر در سمت راست بود و بر شهر و دروازه اشراف کامل داشت، که( سراب قندیل نیز در پای آن جای دارد) در حال حاضر آثار اندکی از آن بجا مانده است.  قلعه پسر نیز در سمت چپ و آن طرف دره چوگان بر بالای کوه با شیب تند قرار داشت و به عنوان مکمل قلعه دختر حساب میشد و باعث میشد تا شهر در مقابل مهاجمان نفوذ ناپذیر  شود.  

 



بقایای دیواره‌های قلعه و ساختمان های کنار دروازه






 تالار تشریفات شاپور 


این تالار با شکوه در محوطه ای به مساحت 781 مترمربع ساخته شده است و یکی از  بزرگترین آثار معماری زمان ساسانی است که به صورت چلیپا برای اولین بار در تاریخ معماری ساسانی تجلی نموده است. بطوری که بعدها کلیه آتشکده ها را برطبق نقشه ان ساخته اند و این سنت معماری تا زمان اسلامی تداوم پیدا کرده است از جمله اماکن متبرکه و مدرسه ها را با الهام از نقشه این کاخ می ساخته اند که بنام چهارصفه یا چهار ایوان معروف می باشد. تالار تشریفات شاپور دارای چهار ایوان متقابل که بر فراز آن گنبدی عظیم و شلجمی شکل به ارتفاع 25 متر وجود داشته است. اطراف تالار دالانهایی وجود دارد و از درون چهار ایوان کاخ به دالانها دربهایی هست. در این تالار 64 طاقچه وجود داشته که همگی با گچ بری های زیبا و اشکال گیاهی هندسی برگ کنگری و با رنگ آمیزی های تند و متنوع تزیین شده بودند. از این تالار برای انجام مراسم تشریفات ، اعیاد و جشنها استفاده می شده است.






معبد


معبد آناهیتای بیشابور یکی از بی نظیرترین معبدهای ایران است .این معبد به عمارت آب نیز معروف است ، عمارتی که با وجود آب حیات یافته است .معبد مکعبیست که هر وجه آن نزدیک 14 متر بوده است . این بنای سنگی  از سنگهای حجاری شده ساخته شده که به وسیله بست های دم چلچله ای بهم پیوسته اند و به صورت دو جداره ساخته شده است .  قسمت اعظم این سازه در زیر زمین قرار دارد  . از پله های معبد که پایین بروید قبل از اینکه وارد تالار شوید دورتا دورآن را چهار دالان فرا گرفته است، میرسید.

از این دالان ها ، بغیر از در راه پله ها ، از هر سه طرف دیگر نیز یک در به تالار باز می شود . بنا به شنیده ها  هر کس بنا به مقامش از درهای مختلف وارد معبد میشد






معبد را شش متر پایین تر از سطح زمین بنا کرده بودن تا  آب قنات و رود شاپور توسط آبراهه ای پنهان به آنجا سرازیر شود .گردش و زمزمه آب در این عمارت بازی های گوناگون به خود می گرفت ، از یک سو آب بعد از رسیدن به معبد توسط میراب ( اتاق میراب نیز در ورودی آب قرار دارد)و  بوسیله سنگ تقسیم به دو قسمت تقسیم شده  و در دو طرف دالانها و رواقها جاری می شد و از سوی دیگر ، آب در دالان های تاریک  شرقی و غربی عمارت ، در برابر نوری که از 14 متری می تابید پیچ می خورد و نور در آب می شکست و از انعکاسش رنگین کمان بر روی دیوار نقش می بست و بخاطر اینکه صدای آب عبادت کنندگان را اذیت نکند در مسیر آب حباب شکن گذاشته بودند و در آخر سر  بعد از متبرک شدن  به داخل چاه ریخته میشد. چاه نیز به نوبت خود دارای معماری فوق العاده ای است . آن را بشکل هرم وارونه درست کردند تا زمانیکه آب پایین میریزد صدا نداشته باشد و آرامش افراد داخل معبد را بهم نریزد.

 ورودی آب  از قنات به معبد



اتاق میراب ( مسئول اب معبد)



ورودی آب به سنگ تقسیم 



خروجی آب  از سنگ تقسیم به طور مساوی به دو طرف راهرو



معبد بنا به سایت  شهرستان کازرون : (با توجه به قداست و اهمیت آب در آئین زرتشت و دربین آریائی ها ، معابدی برای نیایش و ستایش آب ساخته شد که معبد آناهیتا  ( الهه آب ) یکی از مهمترین آنها به شمار می آید. به نظر می رسد که شاهان اولیه ساسانی هر گز از اجرای این فریضه دینی که موجب رضایت خاطر اهورامزدا و جلب قلوب مردم می گردید غافل نبوده اند  برای ایزد آناهیتا که فرشته دودمان و پیروزی آنها محسوب می شد معابد و نیایشگاه ساختند ومقام آن را به درجه اهورا مزدائی ارتقاء دادند . آثار و اسنادی از این ستایش بر روی پایه ستونهای مکشوفه شوش و همدان وجود دارد که اردشیر( موسس سلسله ساسانی ) می گوید « ایزدان مهر و آناهیتا مرا یاری کردند » و اضافه می کند « بشود که اهورا مزدا ، آناهیتا و میترا مرا در پناه خود گرفته و از هر کینه و خصومتی حفظ کنند» .  بنای معبد آناهیتا در بیشاپورنه تنها از نظر معماری بی نظیر و فوق العاده است ، بلکه از لحاظ رعایت دستگاههای تنظیم و تقسیم کننده و کنترل جریان اب نیز نظیر نداشته است و شاید فقط بتوان آن را با معبد ناهید استخر مقایسه کرد. برای ایجاد چنین پرستشگاه عظیم محوطه ای به ابعاد 7×23×27 متر مکعب در عمق زمین خاکبرداری شده و شالوده آن بر طبق نقشه و طرح تنظیمی پیش بینی شده به نحوی گذارده شد تا آب رودخانه شاپور که در فاصله 250 متری این مکان قرار دارد انشعابی از آن به درون این بنا جاری گردد. البته پیش از احداث این معبد در این مکان قنات جریان داشت و معماران و سازندگان ساسانی با توجه به گذر آب بگونه ای معبد را انتخاب و شالوده ریزی کرده اند که از این موقعیت مناسب حد اکثر استفاده را برای گردش آب در آن به عمل آید .  هنور بقایای  این  قنات قدیمی در انتهای دالان غربی قابل رویت است . این بنای مکعب شکل که از سطح زمینهای اطراف خود در حدود 6 متر پائین تر ساخته شده  از 14 متر ارتفاع آن فقط 8 متر  از سطح طبیعی اطراف نمایان بوده و بقیه سطوح به علت سردابه ای بودن در عمق زمین قرار گرفته . در صحن داخلی آن آبگیر کم عمقی با گنجایش 60 متر مکعب آب ساخته شده و اطراف آن سکوئی بوجود آمده که نیایشگران می توانستند هنگام اجرا ی مراسم مذهبی بر روی آن گرد آیند . این سکو از قطعات سنگهای بزرگ حجاری شده فالبی به ابعاد 47×140 سانتی متر ساخته شده است . در وسط هر یک از ورودیها مجرای آبی در داخل سنگهای زیر کف پوش درگاه حجاری شده است تا از هر سه طرف بنا، در مواقع لزوم ( احتمالا در اعیاد و جشنها و مراسم مذهبی ) آب به درون معبد جاری شود . مجرای خروجی آب چاهیست که 4 متر عمق دارد و برای احداث آن محوطه ای را به طول و عرض 180 سانتی متر  خاکبرداری نموده اند که با 4 قطعه سنگ 90×90 سانتی متر از نوع سنگهای کف پوش معبد پوشیده می شده است به طوریکه هم آهنگی و روپوش چاه با کف آبگیر بطور یکنواخت رعایت می شده و مجرای خروجی آب کاملا از نظر پنهان بوده است . نحوه ورود و خروج آب در این معبد تابع نظم و ترتیبی خاص بوده که حتی المقدور آب معبد پاک و تازه باشد و به همان اندازه که آب از سه طرف وارد می شود از مجرای سه گانه به تد ریج و غیر محسوس به زمین فرو می رود . دقت و رعایت چنین امری برای گردش آب ، اهمیت و احترام خاص مذهبی و توجه به نیای فرشته آب را در آن زمان کاملا نشان می دهد ..  با توصیفی که به عمل آمد معلوم می شود که دراین مکان نوازش و بازی با آب و نیایش آب بیش از هر چیز دیگری مورد توجه بوده است .)




دریچه های حباب شکن


 


در بالای معبد مجسمه ی گاوی وجود داشته که در چشم های آن الماس کار گذاشته بودند و در روز توسط نور خورشید و در شب توسط نور آتش  یا نور ماه می درخشید و باعث میشد در هر موقع از شبانه روز کسی از هر دروازه ای وارد شهر میشد میتوانست معبد را ببیند. ضمنا در بیرون معبد حوض کوچکی است ، این حوض را از آب تبرک پر میکردند تا مردم عادی که نمیتوانستند وارد معبد شوند خودشان را با آن تطهیر کنند.  



 

شاپور بعد از اینکه والرین امپراطور رم و سپاهیانش شکست داد ، در کنار کاخ خود یک کاخ برای او ساخت و تا ده سال که سپاهیان او اسیر ایرانیان بودند و در کار های عمرانی از آنها استفاده میشده ، زندگی میکرد . برای همین  این کاخ به کاخ والرین معروف شد. البته در حال حاضر چیز زیادی از آن نمانده است . 





در وسط شهر نزدیک ستونها ، علاوه بر خانه ها و کاروانسرا  یک حمام قرار دارد که برای 1500 سال پیش خیلی منحصر بفرد و زیبا بوده است. حمام دارای رختکن ، خزینه ، حوض و سکویی برای نشستن و نظافت داشت. 



 

مسجد یا عبادتگاه 


در شهر بقایای ساختمانی وجود دارد که بنا به شنیده ها قبل از دوره اسلامی این ساختمان عبادتگاه بوده ولی بعد از ورود مسلمانان تغییراتی در ساختمان داده شده و محراب به آن اضافه شده و تبدیل به مسجد شده است. از ویژگیهای این عبادتگاه  بیشتر میتوان به در آن اشاره کرد .  در عبادتگاه عمدا کوچک درست کردن تا زمان ورود افراد سرشان را خواسته یا ناخواسته به نشانه احترام خم کنند. از دیگر ویژگی در این بود که از بالا رو به پایین بود و در بحالت کشویی مابین سنگها  ( اصالت شخص توسط نگهبان تایید  میشد) باز و بسته و چفت میشد.





نقوش برجسته تنگ چوگان 



در روبروی دروازه اصلی شهر بیشابور ، در دو طرف تنگ چوگان چندین نقش برجسته برای شاهان مختلف وجود دارد . نقوش پایین در سمت چپ قرار دارند. در این نقش برجسته  به مناسبت پیروزی شاپور بر والرین ( امپراطور روم )  در پنج ردیف  حجاری شده است . . در سمت چپ سپاهیان ایران به طور منظم حجاری شده و در سمت راست اسرای رومی مشغول آوردن هدایا به دربار شاپور هستند . شاپور در حالی که دست والرین را به عنوان اسیر در دست گرفته در وسط نقش دیده می شود .





گردیانوس ، امپراطور روم در زیر پای شاپور و فیلیپ جانشین والرین نیز از شاپور تقاضای صلح می کند.این نقش برجسته بزرگتری نقش برجسته دوره ساسانی می باشد.


 

سپاهیان ایران و اسرای رومی در حال آوردن هدایا



در این نقش برجسته پیروزی بهرام دوم بر یاغیان است . .دراین نقش برجسته پادشاه در مرکز بر روی تخت و بصورت روبرو نشان داده شده است و در سمت راست آن ، سواران و سرداران ساسانی قرار دارند و در سمت چپ سربازان ساسانی اسرا و یاغیان را بخدمت پاد شاه می آورند.( عکس پایینی)


 


بهرام دوم سوار بر اسب دیده می شود  در حالی که دست بر شمشیر دارد و یکی از سرداران ایرانی در مقابل او قرار دارد . اعراب بادیه نشین نیز در حال آوردن هدایا ( اسب و شتر ) دیده می شوند.

 

در این نقش بر جسته بهرام از مظهر اهورامزدا حلقه شهریاری و قدرت را دریافت میکند و در زیر پای پادشاه ، تصویر بهرام سوم بعدها توسط نرسی پادشاه ساسانی حک شده است.




این نقش برجسته  در سمت راست تنگ چوگان است که در آن پیروزی شاپوراول بر والرین ( امپراتور روم )  را نشان می دهد.این نقش در دو ردیف حجاری شده ، درسمت راست اسیران رومی و در سمت چپ سپاهیان ایران دیده می شوند . شاپور در وسط نقش در حالی که دست والرین را به عنوان اسیر در دست گرفته نشان می دهد و گردیانوس ، امپراطور روم در زیر پای شاپور دیده می شود و فیلیپ جانشین والرین نیز از شاپور تقاضای صلح می کند . 






در سمت راست دره، نقش دیگری نیز هست ولی بر اثر فرسایش نقش شابور محو شده ولی والرین درحال درخواست بخشش ، هنوز هست. از چهار سنگ نگاره ای که در طرف چپ تنگ چوگان قرار دارند کانال آبی میگذشته که در سال 1349 آنرا از روی نگاره ها برداشته اند.این کانال قسمتهایی از سنگ نگاره ها را به کلی از بین برده است.

 

غار شاپور

 برای رفتن به غار شاپور باید راه داخل تنگ چوگان را ادامه دهیم و بعد از  طی چند کیلومتر در سمت چپ جاده و رود، در زیر کوه به یک روستا میرسیم . ماشین را پارک کرده و بعد از  تهیه آب لازم  با کوهنوردی کردن یک راه پرپیچ وخم و سخت به دهانه غار میرسیم. یک توصیه برای کسانی که میخواهند غار را ببینند اینکه ، حتما نزدیک طلوع آفتاب حرکت کنید تا به گرما و آفتاب مستقیم نخورید. 


در سایت شهرستان کازرون در مورد غار شاپور این طور نوشته:

در انتهای تنگ چوگان در سینه کوه و در ارتفاع حدود 800 متری از سطح زمین غار بزرگی وجود دارد که قطر دهانه آن حدود 30 متر می باشد و به واسطه قرار گرفتن مجسمه شاپور بر دهانه آن به غار شاپور معروف شده است . پرفسور گیرشمن باستان شناس شهیر فرانسوی احتمال می دهد آرامگاه شاپور در این غار باشد . مجسمه شاپور بر دهانه این غار، شاهکار پیکر تراشی ایران باستان است که بعد از حدود 1700  سال هنوز با وجود وارد شدن آسیب های جدی به آن ، باقی مانده است . این مجسمه تنها مجسمه سنگی بازمانده از دوران باستان است که حدود 6 متر ارتفاع دارد . سنگ حجاری شده این مجسمه از سقف غار تا کف آن ادامه داشته و هنرمندان عصر ساسانی با تلاش و کوشش بسیار موفق به آفرینش این اثر هنری گردیده اند . این مجسمه که در گذشته های بسیار دور و به احتمال در اثر زلزله واژگون گردیده بود ، در سال 1336 هجری شمسی توسط ارتش ایران و بدون در نظر گرفتن اصول تعمیر کاری آثار باستانی ، تعمیر و مرمت گردید که همین امر باعث از بین رفتن ظرافت های هنری در برخی از قسمت های مجسمه شده است .  


  برای دیدن عکسهای بیشتر از شهر بیشاپور اینجا کلیک کنید.

 

سازه های آبی شوشتر

سلام 


 رودخانه کارون پیش از ورود به شهر شوشتر توسط بند میزان به دو شاخه گرگر و شطیط تقسیم می‌شود:شاخه گرگر- یا دودانگه یا مسرقان- کانال  دست کند انسان است  و  تاریخ کندن آن  به زمان هخامنشیان منتسب می شود. این  شاخه از رود کارون باعث چرخیدن و گردش  چرخ مجموعه ای می شد  که تا قرن ها بزرگترین مجموعه  صنعتی جهان  بود  .



تجدید بنای شوشتر را به اردشیر بابکان نسبت می‌دهند و  در این دوره است که شوشتر به صورت جزیره‌ای میان آبها قرار گرفته و معماری گسترده آبی به صورت کانالها ، پل بندها و آسیابها در گوشه کنار آن شکل گرفتند. پس از وی به روایت تاریخ در زمان شاپور ساسانی، آبادانی شوشتر به اتمام رسید و این شهر درخشان ترین دوره تاریخی حیات خود را گذرانده و با تجهیز تاسیسات آبیاری، کشاورزی در این شهر رونق فراوان گرفت. شوشتر را می‌توان موزه بناها و سازهاهای آبی دانست که این بناها از نظر عملکرد به یکدیگر وابسته‌اند و از این جهت شهری کم‌نظیر را در سراسر جهان است. در تابستان ۸۷ مجموعه سازهای‌های آبی شوشتر مشتمل بر بند میزان، آسیابهای آبی، قلعه سلاسل، بند گرگر، بند خاک، پل بند شادوران، بند برج عیار، پل لشکر، بند ماهی باران، بند شرابدار و میل مناره کلاه فرنگی در فهرست آثار جهانی یونسکو به عنوان دهمین اثر از ایران به ثبت رسید.


 

در سفرنامه مادام ژان دیولافوا باستان شناس نامدار فرانسوی  از این  محوطه به عنوان بزرگترین مجموعه صنعتی پیش از انقلاب  صنعتی یاد شده است مجمو عه آسیابها و آبشارهای شوشتر بی شک بی نظیر ترین  سازه های آبی ایران و جهان است. این مجموعه از دوره هخامنشیان شروع و در دوره ساسانیان تکمیل و به اوج شکوفایی خود رسیده ،  البته  این مجموعه خیلی پیشرفته تر از زمان خودش بوده و جهت استفاده بهینه از آب در ادوار کهن مورد بهره‌برداری قرار گرفته است.هیچ مکانی را در جهان نمی‌توان پیدا کرد که مانند محوطه آبشارهای شوشتر پرآب و تاریخی و مهندسی ساز باشد. این مجموعه از یادگارهای ارزشمند دوران ساسانیان محسوب می‌شود و امروزه پس از نزدیک به 1500 سال همچنان استوار و پا برجاست و بر دانش سازندگان آن گواهی می‌دهد.



یکی از ویژگی‌های بسیار بارز مجموعه آسیاب‌ها و آبشارها مجاورت آن با بافت تاریخی شهر شوشتر است. این محوطه علاوه بر استفاده‌های صنعتی، در ایام کم آبی نیز، آب مورد نیاز ساکنین را تأمین می‌نمود. در این مجموعه بزرگ  سد یا پل بند ، تونل ها ی عظیم  هدایت آب ، کانال‌های فرعی ، ساختمان آسیابها  ،  آبشارها  و سیکا که محلی برای استراحت و تفریح است ، قابل توجه و جالب هستند  . بخش های از این مجموعه هنوز فعال می باشد. 

 

سد گرگر یا پل بند گرگر800 متر پایین تر از بند میزان بر روی شاخه گرگر ( رود دست کند دوره هخامنشیان )    احداث شده ، وظیفه آن بالا آوردن  سطح آب و آبگیری 3 تونل حفر شده در تخته سنگ  است (البته الان یک پل بند جدید زدن و از پل بند قدیم نشانه هایی بجا مانده) 

 پیشینه ساخت این پل بند را به دوره صفوی نسبت می دهند. بر اساس نمونه برداری ها و آزمایشات انجام شده بر روی نمونه آجر این پل، قدمت آن 470 سال تعیین گردیده است. البته این بند در اعصار پیشین همان صخره های طبیعی بوده اند.



بر اساس متون تاریخی :

طهماسب سلطان ولد محمد سلطان مذکور سه سال حاکم بود و در ایام او بنای پل گرگر به اتمام رسید و قبل از آن مردم از روی بند میزان تردد می نمودند. و بانی پل ملا حسینی مردی درویش بی روزگار پریشان حال بود و چون این اراده کرد به هرکه اظهار نمود او را تمسخر و ملامت می کردند تا آنکه به طوف افتاده کمر عزیمت بر میان بست و توفیق الهی امداد نموده و به اتمام رسانید و ذکر خیر او به روزگار باقی ماند. [….] و مبلغ ها از اخراجات فاضل ماند که ملا حسین طواحین[آسیاب ها] و دکاکین ساخت و املاک خرید. و تاریخ بنای پل را بدین وجه گفته اند «این پل از جهد حسینی شد تمام»[1036ه‍.ق].(تذکره شوشتر، نوشته سید عبدالله جزایری، فصل پانزدهم، صفحات 60 و 61، انتشارات معتبر، 1384)


همچنین در محوطه پشت بند که محل آبگیری 3 تونل معروف «سه کوره»، «دهانه شهر» و «بلیتی» است ، چشم انداز زیبایی دارد.   تونل‌های سه‌گانه( سه کوره، دهانه شهر و بلیتی ) آب را به  دو طرف مجموعه هدایت می‌کنند البته خود این تونلها نیز  یکی از شاهکارهای مهندسی ان زمان بود . داخل تونل از ورودی تا انتها در پای دیوار سکویی برای رفت آمد و سرکشی به تونل ایجاد شده است.




 
 
تونلها  آب  را در کانال‌های متعددی تقسیم می‌کنند  که پس از گرداندن چرخ آسیابها  آب به صورت آبشارهایی زیبا به محوطه‌ای حوضچه مانند سرازیر می‌شود. این ویژگی بسیار زیبا و دیدنی یعنی سقوط آب به صورت آبشارهای مصنوعی، منظره‌ای چشمنواز و دل‌انگیز را در مقابل دیدگان هر گردشگری به وجود می‌آورد. 32 باب آسیاب آبی در محلی که با نام سیکا شناخته می‌شود وجود دارد و آب تونل‌هایی که آسیاب‌ها را می‌چرخاندند امروزه پس از حذف آسیاب‌ها به صورت آبشارهای بسیار زیبایی، دوباره به رودخانه می‌ریزند .ساختمان  این آسیابها داخل  زمین و درون سنگها کنده شده اند،  چرخ های آسیاب ها  نیز از دقت و ظرافت خاصی بر خوردار هستند،


در قسمت انتهایی ضلع غربی این مجموعه،  یک حوض 8 ضلعی با کانال‌های کوچک به چشم می‌خورد. آب این حوض از طریق یک جوی که از دیواره سیکا خارج می‌شود تأمین و از طریق دو کانال کوچک به درون رودخانه هدایت می‌شود.


این مجموعه جزئی از کانال‌های آبرسانی به آسیاب‌ها بوده که بعدها در دوره قاجار و در زمان حکومت محتشم (از حکام محلی) سدی در این مکان زده شده و در این مکان آب از یک قسمت داخل و وارد یک 8 ضلعی گود شده و سپس از این 8 ضلعی وارد دو کانال و از آنجا وارد رودخانه می‌شود.


در قسمت انتهایی ضلع غربی این مجموعه، سیکا قرار دارد که دسترسی به فضای درون آن از طریق چند پله دستکند میسر است. در مورد معنای «سیکا» نظرات متفاوتی ارائه شده است. لغت نامه دهخدا سیکا را نوعی مرغابی یا نوعی درخت و قومی از هندوان دارای مهب وشنو که شعبه‌ای از آیین بودائیست معرفی می‌کند.



یک ویژگی بسیار زیبا و منحصر بفرد بصری نیز که در این مجموعه وجود دارد و جلوه‌ای خاص به آن می‌بخشد این است که آب حاصل از پساب آسیاب‌ها به صورت آبشارهای مصنوعی زیبا به محوطه‌ای حوضچه مانند می‌ریزد که منظره‌ای چشم‌نواز و دل‌انگیز را در مقابل دیدگان هر بیننده بوجود می‌آورد.این اثر در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۲۹۱۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.



آسیابهای این مجموعه نیز از ظرافت و کارایی بسیار بالایی بر خوردار بودند  و بصورت کارامد و  صنعتی آن زمان  ساخته شده بودند بطوری که هنوز بعد از 1500 سال  سالم  مانده اند . ( قابل توجه تولیدکنندگان عزیز)



قدیمی ترین آثار شناخته شده در شوشتر مربوط به دوران پارینه سنگی و پیش از تاریخ بوده است. این شهر در دوره ایلامی به دلیل نزدیکی به معبد چغازنبیل از اعتبار ویژه‌ای برخوردار بوده و دردوره هخامنشی مزداریون و سازه‌های آبی آن پایه ریزی شدند. شوشتر در دوره اشکانیان پایتخت حاکمان محلی خوزستان بوده و در زمان ساسانیان یکی از مراکز مهم خوزستان به شمار رفته است.
چند عکس دیگر از این مجموعه





قلعه دختر میانه

سلام

 

قلعه دختر میانه  در فاصله 20 کیلومتری میانه - زنجان و 2 کیلومتری شمال "پل دختر"  که بروی صخره بزرگ و بالای کوه های قافلانکوه  که به جاده کاروان رو مشرف داشت ، قرار گرفته است . این قلعه به شکل کثیرالاضلاع غیر منظم بوده و از آجر و بطور عمده از سنگ که دور آن را باروئی کشیده شده است ، بلندی دیوار که حصار و باروی قلعه محسوب می شود در حدود 14 متر است . این قلعه دارای یک باروی 14 متری و دو ورودی 3 متری است. این قلعه از وسایل ایمنی و آب انبارهای لازمه برخوردار است و در آن کلیه تدابیر لازم برای زندگی طولانی در داخل این قلعه فراهم بوده است.قلعه دختر میانه  به شماره 870 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. 


 


ساختار این قلعه به سه قسمت تقسیم می شود. الف : دیوار بیرونی که قطورتر ا ز دیگر قسمتها بوده که بوسیله ۲۴ برج دیدبانی ا ز قلعه پاسداری می شد. ب: دیوار داخلی که این دیوار حافظ قسمت اصلی قلعه یا قلب قلعه بوده. ج: قسمت داخلی قلعه که محل فرماندهی دژ محسوب می شود. 





بعضی از مورخین ساختمان آنرا به اردشیر درازدست(پسرخشایارشاه هخامنشی) نسبت می دهند، در حالی که در تابلویی که از طرف سازمان میراث فرهنگی در ابتدای ورودی نصب شده ، تاریخ بنای قلعه را قرن هفتم هجری ، نوشته شده است ولی با توجه به پایه‌های ساخت قلعه و مصالح بکار برده شده تخمین به اوایل دوره ساسانیان نیز زده می‌شود ولی بعلت سرقت یا از بین رفتن کتبیه آن که در سردر ورودی اصلی قلعه نصب بوده و هنوز هم جای آن پیداست ، تاریخ دقیق آن مشخص نیست و در این رابطه افسانه های پیرامون قلعه و پل دختر ، که احتمالآ این نوع نگرش ریشه در فرهنگ مردم این خطه از میهنمان دارد، حقیقت و واقعیت تاریخی آن را پوشش داده است.


 

این قلعه دارای دو ورودی 3 متری می باشد که ورودی پایینی اصلی بوده و در بالای سر در این ورودی کتیبه ای روی سنگ نوشته داشته که فعلا اثری از آن باقی نمانده است. ورودی دیگری نیز در بالای قلعه وجود دارد که بیشتر شبیه به یک راه فرار در مواقع اضطراری بوده است . 16 یا 24 برج دیده‌بانی مخروبه دارد که 8 برج آن بر رودخانه قزل اوزن مشرف است. از وضع ساختمان و مصالح ، ساخت این بنا را به دوره یا زمان ساختمان پل دختر نسبت میدهند . 



 

ورودی و یا به عبارتی خروجی اضطراری در بلندتزین نقطه قلعه قرار دارد .


 

در میان قلعه دو منبع آب وجود دارد  که آب مورد نیاز ساکنان قلعه را تامین می کرده است . این منبع های آب بمانند آبگیر یا سد ساخته شده است . آبگیر بزرگ به ابعاد 10 در 15 متر به ارتفاع 10 متر است که آب آن بوسیله برف و باران تامین می شده است. دو ضلع آبگیر از صخره های طبیعی و یک ضلع آن از سنگ های تراشیده شده تشکیل یافته است. علاوه بر آن چاه های زیادی نیز در قسمتهای مختلف قلعه وجود داشته که در مواقع ضروری از آب آنها استفاده می شده است.





دیواره ی جلویی آبگیر بزرگ، به ضخامت حدود یک و نیم متر از سنگ و ملات ساروج ساخته شده و قسمت بیرونی آن همانند ورودی اصلی قلعه باسنگهای صاف و تراشیده شده ، نما داده شده است ، بطوریکه این دیواره علی رغم معماری حیرت انگیز با قوسهای قسمت بیرونی که کاملآ یکدست و دقیق هستند، در ارتفاع حدود 15 متری از سطح دره قراردارد. با عنایت به گنجایش و ظرفیت این آبگیر بزرگ که در احاطه بلندیهای کوه واقع شده و تاحدودی از تابش دراز مدت خورشید و گرمای آن در طول روز در امان بوده ، چنین برمیاید که تامین بخش عمده آب مایحتاج ساکنین قلعه ، از این آبگیر بوده است.





آبگیر کوچک از نمای داخل و بیرون


 


باتوجه به آثار بجامانده ، ظاهرآ قلعه در سه طبقه ساخته شده که در اثر گذشت زمان و خرابی های ببار آمده ، سقف های چوبی که هنوز هم آثار و سوراخهای تعبیه چوب در دیوارهای قلعه ، بخصوص در قسمت کناری ورودی اصلی بطور مشخص دیده میشود، بداخل قلعه فرو ریخته است.

 

در مورد وجه تسمیه پل دخترها و قلعه دخترها که این همه در اطراف ایران پراکنده اند، درکتاب خاتون هفت قلعه چنین نوشته اند: می دانید که در ایران قلعه دختر یا پل دختر زیاد است مانند؛ پل دختر میانه ، پل دختر لرستان ، پل دختر بهبهان، پل دختر لنگرود - برج دختر داور- قلعه چهل دختران در علیای زاینده رود و ... .

این دختر کیست و چرا این همه بنای قدیمی و مستحکم و بزرگ را درایران بنام او موسوم نموده اند ؟

مشخصات ابنیة دختر در سه خط خلاصه میشود:

1- همه بر بلندی ها و نقاط صعب العبور قرار دارند. 2- اغلب مشخصات بنای مربوط به قبل از اسلام و خصوصا عهد ساسانی را دارا می باشند. 3- قلعه ها موقعیت دفاعی معتبر دارند. 4- بالاخره همه دارای یک رموز ابهام آمیز درباره تسمیة خود هستند.



در تاریخ ایران ،دختر یا زنی که اقدام به ساختن ابنیه ای از اکناف ایران نموده باشد نداریم ، بجز یک مورد (تعمیر پل دختر میانه ، توسط شاه بیگم دختر محمد بیگ موصل) .



در ایران قدیم احترام به عناصر اربعه (خاک،هوا،آتش وآب) از اصول دیانتی ایرانیان بوده و حتی ایزدانی اختصاص و مو کل بر این عناصر قرارداده بودند که یکی از آنها فرشته موکل آب است. از دوران قدیم ،در سرزمین پهناور و کم آب ایران ، آب باران ارزش خاصی داشته و تبعاً فرشتة موکل آب نیز از سایر فرشتگان برتر و ارجمندتر بوده است و عجب نیست که اگر در اوستا بخش بزرگی را به نام (آبان یشت ) می یابیم و از ناهید (موکل آب )سخن ها می شنویم و ناهید زنی است جوان و خوش اندام وبلندبالا و برومند وزیبا ... پرستش این ناهید در کجا صورت می گرفته؟ مسلماً در معابد بزرگ ایرانیان که اغلب بر بلندی ساخته شده است.ودر خود منطقه (میانه)معتقدند که این قلعه ازقلعه های بابک است ودر آذربایجان این قلعه نیز یکی از قلاع مقتدر بوده است.به هر کیفیت که باشد شباهت مصالح ساختمانی قلعه و مصالح پل و استادی دقیق و ظریفی که در هردو بکار رفته است قدمت قلعه را نیز به تاریخ پل منتسب می نمایدوحتی ازاین نظر با قلعه بابک که به دژجمهور یا قلعه بذ نیز معروف است ودرنزدیکی کلیبر ازتوابع شهرستان اهر قرار دارد ، شباهتهای بسیار داردوشایسته است باستان شناسان وصاحب منصبان ، درراستای حفظ دستاوردهای فرهنگی وتاریخی کشورمان که همگی دلالت برتمدن چندین هزارساله دارند ، اقدامات جدی تر بعمل آورده وزمینه وشرایط مطالعه وتحقیق کارشناسان مربوطه را دراین مورد بمنظورآگاهی کامل ازوضعیت وتاریخ ابنیه های باستانی ، فراهم نمایندتاانشاا... برای بیان واقعیتهای تاریخی نیازی به افسانه سازی و داستان سرایی نباشد.

 

 

نمونه ای از افسانه و داستان هایی که  در مورد این قلعه نقل شده بدین شرح است  :

در سیاحتنامه شاردن چنین نقل شده است: «قلعه دختر که اردشیر آن را بنا نموده در قله کوهستان قلعه مخروبه ای است که ایرانیان آنرا قلعه دختر می‌نامند و حکایت می‌کنند که اردشیر این دژ را برای بازداشت شاهزاده خانم اصیل و عالی تباری بنا کرده است.» 

شاهزاده خانمی زیبا که از بشر متنفر و گریزان بود به حالت انزوا و برای کناره گیری از مردم فرار کرده و در این کوهستان خالی از سکنه به ساختن قلعه پرداخت. پس از برپا ساختن این کاخ بلند که همانند آشیانه ی عقاب بود راه وصول به آنرا خراب کرد و بطوریکه هیچیک از پهلوانان معروف و دلاوران مشهور حتی رستم دستان هم به آن دست نیافت.از قضا روزی چوپانی که جوانی خوش سیمابود، گوسفندان خود را در پای کوه به چرا سر داد و خود به مشاهدة قلعه پرداخت ناگاه دوشیزه زیبایی را دید که در بالای بام قلعه می خرامد و به مناظر اطراف می نگرد. چوپان از دیدن او مبهوت و از خود بیخود گردید و تلاش کردکه به کاخ نزدیکتر شود ولی راه عبور را مسدود دید بنابراین بی اختیار متوسل به نی خود گردید وبه نواختن آهنگهای جانسوز و غم انگیز مشغول شد. خلاصه چوپان جوان وعاشق دلباخته همه روزه به دامنة کوه می آمد و به نواختن نی و ناله های جانسوز می پرداخت. شاهزاده خانم سنگ دل چون همه روزه ناله های این جوان را می شنید رفته رفته حس ترحمی در قلبش پدیدار گشت و از آواز نی چوپان خوشش می آمد و همه روزه در بالای بام خود را پنهان کرده به ناله های او گوش می داد تا اینکه فصل بارندگی فرا رسید و آب رودخانه طغیان کرد و چوپان نتوانست بار دیگر بدامنة کوه آید .بنابر این شاهزاده خانم فرمان داد تا پلی بر روی رودخانه بسازند تا چوپان بتواند به قلعه نزدیک شود بهمین مناسبت پل ساخته شده، به پل دختر موسوم شده است.


 

 برخی معتقدند که قلعه دختر به یکی از سرداران معروف بابک خرم دین بنام ساسان متعلق بود و روزگاری بنام قلعه ساسان معروف بوده است.

روایت دیگری نیز وجود دارد: بازرگانی برای در امان ماندن دختر خود از دست مغولان برای دختر خود در این منطقه قلعه می‌سازد ولی به مرور زمان و حسن روابط و پس از مرگ بازرگان دختر وی برای توسعه تجارت بازرگانان آذربایجان با دیگر کشورها این پل (پل دختر) را می‌سازد.باستان شناسان معتقدند که این قلعه هم  مثل قلعه دخترهای دیگر ایزدبانوی ناهید یا آناهیتا شاخته شده است.

این پرستشگاه‌ها را در بلندی‌ها می‌ساختند و حاکمان و بازرگانان و کشاورزان هر سال با هدایای نفیس به این پرستشگاهها می‌رفتند, چون ملکه ناهید فریاد رس زنان و آزادی و حریت نعمت و فراوانی آب و باران تنها کسی بوده که در اقتصاد و نبرد پشتیبان این مرز و بوم بوده است. همچنین این قلعه‌ها بیشتر در کنار رودخانه‌های عظیم و دریاها سا خته می‌شده است.

 

 


مادام دیولافوآ که در سال 1881 میلادی که از راه ترکیه و قفقاز به اتفاق شوهرش که دانشمند و باستان شناس معروفی بود ، به ایران آمده بود ، به مطالعه درباره آثار تاریخی قدیمی پرداخته و درباره قلعه دختر می نویسد: این قلعه مدتها پناهگاه اشرار بود ، شاه عباس کبیر برای رفع مشکل دیوارهای بلند قلعه را خراب کرد .

وقتی شارون در سال 1083 هجری /1672 میلادی از اینجا عبور کرده قلعه را خراب دیده ومی نویسد: اعتاب ساکنین این قلعه را در ایالت عراق عجم بسر می بردندواز شغل شریف آباءو اجداد خود دست کشیده و به کشت و زرع مشغول شده اند و پر واضح است که اگر این اشرار و آدم کشها جانشینانی پیدا نمی کردند ایران بسیار امن تر و رو به ترقی می رفت ولی افسوس که دست آنها به کلی قطع نشده است.بی جهت نبود کنسول (قونسول)تبریز به ما توصیه می کرد که در موقع عبور از قافلانکوه مواظب خود باشید و احتیاط را از دست ندهید زیرا که در طی دو سال اخیر یک افسر انگلیسی و سه چاپار دولتی و چند نفر از تجار در میان پل میانه و پل دختر به قتل‌ رسیده اند.

  برای رفتن به قلعه دختر ، باید از جاده کناری هلال احمر که در سمت راست جاده و روبروی قهوه خانه و پل دختر هست به سمت بالای جاده حرکت کرده تا به جایی که دکل فشار قوی برق در سمت راست جاده قرار دارد ،  در راه خاکی بیفتید و با ادامه آن از بالای تپه قلعه روبروی شما نمایان می شود . 




برای دیدن عکسهای بیشتر اینجا کلیک کنید.


از دیگر مناطق گردشگری و دیدنی شهرستان میانه می توان آبشار فصلی آیدوغموش و پل  دختر را  نام برد . 

منبع برخی از مطالب فوق از وبلاگ زیر می باشد. 

sazedel20.blogfa.com

قلعه شاداب و دریاچه شهیون

سلام



 

همه جای ایران بهشت است و خوزستان نیز گوشه ای از این بهشت . شهرستان دزفول نیز یکی از بخش های زیبای خوزستان می باشد که به غیر از طبیعت زیبا ، دارای آثار باستانی زیادی می باشد . در هنگام سفر به دزفول شما می توانید بعد از گردش در شهر و دیدن ساحل رود دز ، آسیابهای آبی ، پل باستانی و دیگر نقاط دیدنی شهر که خودش یک روز وقت لازم دارد ، بسمت روستای پامنار و قلعه شاداب و دریاچه شهیون حرکت کنید . فاصله دزفول تا روستای پامنار تقریبا 40 کیلومتر است و راه آن از بالای تپه ها با پیچهای ملایم میگذرد و شما بعد از اینکه روستای بیشه بزان را حدود 2 کیلومتر رد کردید به تابلوی (به سمت دریاچه ) میرسید ، بعد از طی 4 کیلو متر  به روستای اسلام آباد که رسیدید حتما آب تهیه کنید . 

قلعه شاداب یک قلعه طبیعی است که در بخش شهیون با ارتفاع ۸۵۰ متر از سطح دریا و با مساحت حدود ۱۰۰۰۰ هکتار واقع شده است که از ضلع غربی مشرف به رودخانه دز، از شمال به روستا های اسلام آباد و پامنار ، از جنوب به کول خرسان و از شرق به روستاهای بیشه بزان منتهی میگردد واز چهار ضلع به وسیله دره های بسیار عمیق محصور شده است. دیواره هاى این قلعه در دوره چهارم زمین شناسى و به سبب ریزش یکپارچه و عمودى دیواره هاى بنا و همچنین فرسایش ناشى از طغیان رودخانه پدید آمده اند. که ارتفاع این دیوارها در بلندترین نقطه به 700 متر و در کوتاهترین نقطه به 30 متر میرسد.  تنها راه ارتباطی این قلعه طبیعی از طریق دروازه ای مقدور میباشد که در ضلع شمالی آن و در مجاورت روستای اسلام آباد قرار دارد.



اگر ماشینتان شاسی بلند باشه تا پای قبرستان (پای قلعه)میتوانید برید ولی اگر نداشتید ماشین رو جلو مغازه ها یا انتهای خیابان منتهی به قلعه پارک کنید و بعد از  حدود 1 کیلومتر  پیاده روی به قبرستان میرسید. قبرستان نیز در نوع خودش دیدنیه، سنگ قبرهایی که نقاشیهای زیبا روی آن حکاکی شده اند .




بعد عبور از قبرستان به تک درختی زیبا میرسید بعد کمی استراحت میتوانید ادامه مسیر دهید.



این قلعه با بسیاری دیگر از بنا‌های قدیمی که نام قلعه برخود دارند متفاوت است اول اینکه که کاملا در داخل کوه کنده شده است و دوم اینکه بناهای ساخته شده با خشت و سنگ و گل کم و محدود به یک بنای ذخیره آب است . گفته می‌شود اینجا محلی بوده است که اهالی منطقه برای فرار از دست راهزنان به اینجا پناه می‌آورده اند ولی مطمئنا در دوره هایی نیز خود مقر جنگجویان بوده است. این قلعه با دارا بودن حدود 10 کیلومتر طول و 4 کیلومتر عرض یکى از بزرگترین قلعه هاى طبیعى ایران میباشد.

راه رسیدن به دروازه بعلت فرسایش آب و تردد زیاد ، کمی دشوار  است ولی در موقع رسیدن به بالای قلعه  همه دشواری ها یادتون میره. یه قسمت از راه از بین رفته بوده که الان با ستونهای فلزی ، چوب و سنگ درست کردند .


  



قلعه از موقعیت بسیار عالی استراتژیکی برخوردار است و دسترسی به آن تقریبا غیر ممکن و غیر قابل تسخیر است و تنها راه آن محدود به یک مسیر باریک و صعب العبور از دیواره شمالی می‌باشد که با چند نفر نگهبان میتوانستند از دروازه و قلعه حفاظت  کنند . (البته الان یک در فلزی گذاشتند.)

این قلعه در دوره ساسانیان و قبل از آن به نامهاى "دژ انوشبرد" یا "گیلى گردا " و یا " دژ فراموشى " معروف بوده و در آن آثارى شامل آسیاب بادى ، حوض آب انبار و غارهایى که جهت زندگى و یا انبار غلات و مواد غذایى منطقه بوده وجود دارد. 




 در بالاى دروازه آثارى از سنگرهایى که محافظان دژ براى جلوگیرى از ورود دشمنان و احیاناً غارتگران درست کرده بودند هنوز برجاى مانده است از لحاظ زمین شناسی قلعه در داخل سازند بختیاری حفاری شده است که جنس آن کنگلومرایی سخت و مقاوم است. دیواره‌های بسیار مرتفع و قائم دورادور قلعه که ناشی از مشخصه پرتگاه سازی سازند بختیاری می‌باشد حفاظ طبیعی ، غیر قابل نفوذ و بسیار مستحکم در مقابل مهاجمان بوده است. 



بر بالای کوه مجموعه قلعه شامل اتاقک‌های متعددی می‌باشد که در جای جای کوه با امکانات آن روز حفر شده اند و عمقی از نیم متر تا 20 متر دارند و گاهی از یک سمت تپه‌ها به سمت مقابل وصل می‌باشند و در واقع بصورت تونلی در زیر کوه هستند . 




اتاقک‌ها عمدتا در داخل کنگلومرا و در قسمتی نیز در داخل یک لایه از جنس رس به ضخامت حدود 2 متر ساخته شده اند. اتاقک هایی که در داخل لایه رسی ساخته شده است اتاقک‌ها شکیل‌تر و زیباتر هستند ودارای تاقچه‌های چند ضلعی منظم می‌باشند. از آنجا که اتاقک‌های داخل لایه رسی نزدیک چشمه آب هم قرار دارد به نظر می‌رسد اعیان نشین بوده و خان‌ها و روسای افراد مستقر در قلعه در اینجا مستقر بوده اند.



در نزدیک خونه ها ، سازه ء دایره ای شکل وجود دارد که  حوض یا جایی برای جمع آوری آب بوده است . ( البته الان قسمتی از آن تخریب شده است.  




در مواردی اتاقک‌ها دارای یک محوطه مرکزی هستند که اتاقک‌ها در اطراف آن حفاری شده اند. در داخل هر کدام از اتاقک‌ها تاقچه هایی در نظر گرفته شده است که وسایل ساکنان در آن قرار می‌گرفته است .





 بعضی از این خونه ها  نیز به همدیگر راه داشتند .( البته الان این خونه های باستانی تبدیل به آغل گوسفندان اهالی روستا شده است . )



  



بالای قلعه منظره زیبایی  از اطراف خود ، رو به سد دز و دره های مشرف به آن دارد.

 


 نمایی از روستای اسلام آباد از روی قلعه شاداب


  

عکسهایی از چند اتاقک ساخته شده در بالای قلعه شاداب 







یکی از ویژگیهای قلعه مشرف بودن آن بر دریاچه سد دز است که باعث می‌شود به هنگام دسترسی به قلعه از مناظر زیبای دریاچه لذت برد.



قلعه شاداب منطقه ای حفاظت شده نیز میباشد که زیستگاه گوزن زرد ایرانی و بز و گرگ و ... و انواع قابل توجهی از پرندگان است. 



دریاچه شهیون



دریاچه شهیون که همون ادامه سد دز است ، در منطقه شهیون وارد دره سرسبزی نزدیک روستای پامنار میشود که بسیار زیباست و دارای چند جزیره کوچک و بزرگ است و با سرمایه گذاری مناسب روی جزیره بزرگ و ایجاد مراکز تفریحی میتوان پامنار را به قطب گردشگری تبدیل کرد. الان نیز اهالی انجا به مسافران خدمات قایق سواری انجام میدهند. مطالب پایین نیز از ویکی پدیا انتخاب شده: ( دریاچه مصنوعی شهیون از جاذبه های طبیعی ارزشمند و کم نظیر منطقه شهیون محسوب می شود. وجود منابع سرشار آب و پوشش گیاهی متنوع در منطقه، علاوه بر ایجاد مناظر زیبا و بدیع، زمینه های مناسبی را برای انجام ورزش های تابستانی و تفریحات آبی به وجود آورده است.در فضای این دریاچه و همچنین رودخانه ای که از شهر دزفول می گذرد، امکان انجام ورزش های شنا، قایق رانی، اسکی روی آب و ماهیگیری را میسر کرده است.



 دریاچه دز یا شهیون در شرایط پر آبی و کم آبی دارای وسعت نسبتاً متفاوت میباشد هرچند به طور متوسط در حدود شش هزار هکتار وسعت این دریاچه میباشد و عمق آن نیز تا ۵۰ متر متغیر است و دمای آب نیز در نقاط مختلف دریاچه متفاوت است که از عجایب این دریاچه وجود ماهی غیر بومی قزل آلا رنگین کمان است دریاچه شهیون و رودخانه دز به دلیل شرایط و عدم آلودگی و ورود فاضلاب یکی از مهمترین منابع تولید آبزیان آب شیرین در استان خوزستان می باشد . به طوری که صید و بهرداری از ماهیان دریاچه یکی از منابع تامین معشیت ساکنان می باشد. آب این دریاچه از ارتفاعات اراک و الیگودرز سرچشمه گرفته و پس از عبور از کوههای زاگرس و دریافت ریز آبه های فراوان وارد این دریاچه می گردد این رودخانه از دو شاخه اصلی بنام سزار و بختیاری تشکیل می گردد. 



رود سزار در شمالی ترین قسمت حوزه جریان دارد و شامل سه شاخه ماربره ، تیره و سبزه است. رود بختیاری دومین سرشاخه اصلی رودخانه دز است که در چهل کیلومتری اتصال سرخاب به رود سزار می پیوندد. این درباچه نقش مهمی در منطقه ایفا می کند و زندگی آبزیان و پرندگان منطقه وابسته به آن می باشد. رودخانه دز پس از سد دز و عبور از دره عمیق حد فاصل قلعه شاداب و کوه تنگوان در غرب وارد دشت خوزستان گردیده و از میان شهر دزفول عبور و پس از عبور از جنگل دز و منطقه تحت حفاظت دز (پناهگاه حیات وحش و منطقه حفاظت شده دز ) در محل بند قیر به رودخانه کارون می پیوندد و کارون بزرگ تشکیل می شود.)




منبع بعضی از مطالب فوق از سایت تیشینه می باشد. 


سفر به شوشتر

سلام

 

شهر شوشتر از شهرهای بسیار کهن ایران است. شهرستان شوشتر با 3538 کیلومتر مربع مساحت در مرکز استان خوزستان واقع شده و مرکز آن شهر شوشتر است. این شهرستان از شمال به شهرستان های دزفول و مسجد سلیمان، از باختر به شهرستان های اهواز و دزفول و از جنوب به شهرستان های مسجد سلیمان و اهواز محدود است. شهر شوشتر با 6/17 کیلومتر مربع مساحت در 85 کیلومتری شمال شهر اهواز از نظر جغرافیایی بین 32 درجه و 3 دقیقه‌ی پهنای شمالی و 48 درجه و 50 دقیقه ی درازای خاوری نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد. بلندی این شهرستان از سطح آب 43 متر و هوای آن گرم است. مرکز شهرستان شوشتر به چند راه پیوسته است:

راه اصلی به سوی شمال باختری به درازای 60 کیلومتر تا شهر دزفول
راه فرعی به سوی شمال به درازای 30 کیلومتر تا شهرک گتوند
راه فرعی به سوی جنوب خاوری به درازای 15 کیلومتر تا راه اصلی مسجد سلیمان- اهواز
راه فرعی به سوی جنوب به درازای 52 کیلومتر تا راه اصلی مسجد سلیمان – اهواز که از راه شوشتر به درازای 85 کیلومتر به اهواز پیوسته است.
فاصله هوایی این شهرستان تا تهران 463 کیلومتر است.

 

شوشتر موقعیت ویژه‌ای در جلگه خوزستان دارد و رودخانه‌های بزرگ کارون و دز از این شهرستان عبور می کنند ، و وجود همین رودها باعث خلق سازه های آبی بسیاری در این شهرستان شده  و به شهر سازه های آبی ایران معروف شده است. رودخانه دز از غرب شوشتر عبور می‌کند و مرز شوشتر را با شوش می‌سازد. اما رودخانه کارون پس از عبور از کوههای زاگرس، پس از سد گتوند وارد دشت عقیلی شده و از تنگه‌ای بین کوههای فدلک و کوشکک می گذرد و به طور کامل در جلگه خوزستان جاری می‌شود. این رودخانه پس از عبور از این تنگه با تخته سنگ بزرگی که شوشتر بر آن بنا شده برخورد می‌کند و توسط بند میزان به دوشاخه گرگر و شطیط تقسیم می‌شود. شاخه گرگر- یا دودانگه یا مسرقان- کانالی است که دست کند انسان است و تاریخ کندن آن مشخص نیست اما متون تاریخی نشان می‌دهد که این رودخانه ابتدا به رود دیگری در رامهرمز ملحق می‌شده و به خلیج فارس می‌ریخته و در دوران کوروش هخامنشی آن را در منطقه بندقیر توسط سدی به رودخانه کارون باز می‌گردانند. شاخه شطیط یا چهاردانگه نیز که از سد معروف شادروان شاپوری عبور می‌کند در بالادست سد شادروان شاخه‌ای از آن جدا می‌شود که داریون -داریوش یا دارا- نام دارد. این سه شاخه رودخانه کارون شوشتر را همچون جزیره‌ای محصور نموده و در طول تاریخ دشتی وسیع به نام میاناب را آبیاری کرده‌اند. در نهایت هرسه شاخه -شطیط، گرگر و داریون- در منطقه بندقیر جنوب شهرستان شوشتر به یکدیگر ملحق می‌شوند و در همانجا رود دز نیز به کارون ملحق شده و کارون بزرگ را می‌سازند و به‌طرف اهواز حرکت می‌کند.


 


وجه تسمیه و پیشینه تاریخی و علت نامگذاری این شهر به این نام

 
شوشتر در چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح بنا شده و در هزاره قبل از میلاد «هیدالو» نام داشت. از لحاظ جغرافیایی در شمال خاوری جلگه خوزستان و حد فاصل کوهستان و دشت قرار گرفته است. بعضی از مورخان بر این باورند که نام شوشتر از واژه «شوسا» یا «سوسا» یعنی «مطبوع» و «دلپسند» گرفته شده است و عده ای آن را «شاه شاتر» یعنی «شهر شاه» می‌دانند. برخی شوش را به معنی خوب و شوشتر را به معنی خوب تر دانسته اند و برخی نیز آن را به مناسبت این که شش دروازه داشته است، «شش در» گفته و اعراب آن را «تستر» گفته اند. مورخین قدیمی درباره شهر شوشتر نوشته اند: تستر شهری بزرگ، زیبا، خرم و دارای پالیزهای نیکو و باغ های عالی است. همچنین درباره این شهر نوشته اند:
والرین قیصر روم، اسیر شاپور اول ساسانی شد و در هفت سال اسیری به ساختن سد عظیم شادروان که زیر شوشتر واقع است، اشتغال داشت، اعراب شادروان را از عجایب ابنیه جهان شمرده اند. هنوز آثار آن به کلی از بین نرفته است. شوشتر در قدیم مرکز استان خوزستان بود و هم اکنون یکی از شهرهای آباد، زیبا و تاریخی این استان به شمار می رود. دیبای‌شوشتری شهرت جهانی‌داشته است و در قرن دهم پوشش کعبه را از دیبای شوشتری تهیه می کرده‌اند.

طبق روایت گویند: شهرستان شوش و شوشتر را شوشیند (شوسن) زن یزدگرد پسر شاپور ساخت، زیرا او دختر ریش گلوته پادشاه یهودیان و مادر بهرام گور بود. در عید عیلامیان شهر هیدالو ظاهرا در موضع کنونی شوشتر بود و سپاهیان آشور بانیپال در دنباله فتوحات خود بدانجا رسیدند.



بنا به گفته تاریخ نویسان از جمله حمزه اصفهانی، شوشتر به معنی خوبتر است؛ و چون شهر شوش رو به ویرانی می‌رفت، در شش فرسنگی بنا شد که خوش‌آب‌وهواتر و حاصلخیزتر از شوش بود و آن را شوشتر یعنی از شوش بهتر نامیدند.

مستوفی در نزهت‌القلوب می‌نویسد: برخی اصل واژه شوشتر را «ششدر» احتمال دادند. آن بدین دلیل بوده که این شهر دارای شش دروازه بوده که عبارت‌اند از:

دروازه ماپاریان
دروازه دسبول
دروازه آدینه
دروازه لشکر
دروازه مقام علی
دروازه گرگر
بعضی دیگر آن را «شه‌شاتر» یعنی شهر شاه لقب داده‌اند. برخی از تاریخدانان بر این باورند که نام شوشتر از واژه شوشا یا سوسا یعنی مطبوع و دلپسند ماخوذ گردیده‌است.

در پایگاه میراث فرهنگی شوشتر وجه تسمیه‌های دیگری برای شوشتر آمده‌است:

شوش به معنای کنارستان، و شوشتر به معنای آن سوی کنارستان
زن یزدگرد، شوشین‌دخت نام داشت، که دو شهر شوشتر و شوش را بنا نهاد
شوشتر از واژهٔ «شوشدر» گرفته شده، به معنای دروازهٔ شوش
برخی پیوند واژهٔ شوشتر را با «تیشتر» (الاههٔ باران، ایزدبانوی آب‌آفرین) می‌دانند
مرکزیت استان خوزستان


شوشتر از زمان ساسانیان تا ابتدای پهلوی در اغلب دوره‌های تاریخی مرکز استان خوزستان بوده‌است. در سال ۱۳۰۳ شمسی، در پی شیوع بیماری وبا، به دستور رضاشاه پهلوی، مرکز استان خوزستان (استان ششم) از شوشتر به ناصری (اهواز) منتقل گردید. اداره معارف آخرین اداره دولتی خوزستان بود که در سال ۱۳۰۳ از شوشتر به اهواز منقل شد.


پیشینه تاریخی شوشتر را باید از دو منظر دید. تاریخچه سکونت در منطقه شوشتر و تاریخچه شهر شوشتر.

پروفسور گیرشمن باستان شناس نامدار فرانسوی، غار پبده در شمال شرقی شهر شوشتر را نخستین سکونتگاه انسانی در ایران می‌داند و قدمت سکونت در شوشتر را به ده هزار سال تخمین می‌زند. عیلام شناس معروف والترهینس در کتاب دنیای گمشده عیلام، احتمال داده‌ است شوشتر امروز همان آدامدن عیلامی باشد و ظاهراً هیدالو در جایگاه کنونی این شهر قرار داشته‌ است(گیرشمن-ایران از آغاز تا اسلام)، که بعدها رو به ویرانی رفته و سپس به وسیله پادشاهان هخامنشی تجدید بنا گردیده‌است. نیز احتمال داده‌اند محل قدیمی تر و عیلامی شهر در جایگاهی که هماکنون دستوا نام دارد بوده باشد(محلات جنوبی شهر). باستان شناسان در سال ۸۳ با کاوش تل ابوچیزان شوشتر، به آثاری برخوردند که ردپای حکومتهای اولیه شوش را در هفت هزار سال پیش در شوشتر نشان داد.



تاریخچه شهرنشینی


ابن مقنع گوید: «اول شهری که پس از توفان نوح بنا نهادند، شوش و شوشتر بود.»  برخی مورخان گفته‌اند شوشتر را هوشنگ پیشدادی بنایان نهاد، هنگامی که وی از شوش به تفرج خارج گشت و به دشتی خوش آب و هوا با رودخانه‌ای پر آب و جنگلهای پردرخت رسید و به آن منطقه صفت افضل بر شوش نسبت داد: «شوش تر»، یعنی از شوش بهتر و دستور داد شهری به غایت زیبا و عظیم بنا کنند. در روزگاری که رسم زندگی بر کوچ نشینی بوده سنگ بنای شهری را بنا نهاده‌اند که پس از طی هزاره‌ها تا امروز آباد است. بسیاری از شهرها، با پیشرفت یک روستا به شهر تبدیل شده‌اند، اما سنگ بنای شوشتر از ابتدا شهر بوده‌ است. متون تاریخی بسیاری از وجود قلعه سلاسل و نهر دارا یا داریوش شوشتر حکایت می‌کنند که این آبادی شوشتر را در دوران هخامنشی اثبات می‌کند. از دوران اشکانیان نیز باستان شناسان اشیا و سفالهای بسیاری در محدوده شهر شوشتر کشف کرده‌اند. اما شوشتر در زمان ساسانیان از شهرهای مهم ایران بوده و توجه حکومت را بسیار به خود معطوف کرده‌است. به گونه‌ای که والرین امپراطور روم (معروف به قیصر روم) را که شاپور اول ساسانی اسیر کرده بود به آبادی و عمران شوشتر می‌گمارد و بنا یا تجدید بنای سد شادروان را به وی می‌سپارد. در دوران ساسانیان تأسیسات آبی عظیم و پیچیده‌ای در شوشتر ساخته شده‌ است که اکنون از مجموعه آنها به‌عنوان بزرگ‌ترین موزه آبی دنیا یاد می‌کنند. سدها، پلها، آسیابها و کانالهای بسیاری از آن دوران در شوشتر به یادگار مانده‌است. با ورود اسلام، سال ۱۷ هجری در جنگ شوشتر مسلمانان پس از وقفه‌ای طولانی موفق به فتح شوشتر می‌شوند. فرمانده لشکر ایرانیان، هرمزان و لشکر مسلمانان ابوموسی اشعری بود. در این جنگ براءبن مالک از صحابه پیامبر شهید گشت که در کنار قلعه سلاسل دفن است و آرامگاهش اولین بقعه اسلامی در ایران است. هرمزان نیز به دست مسلمانان اسیر گشت و وی را به امام علی سپردند.

در دوران اسلامی شوشتر از نظر علمی، فرهنگی و معارف اسلامی به مرحله‌ای رسید که همواره مورد توجه بود و در تمام دوران اسلامی مرکز حکومتی خوزستان بوده‌ است. در آن دورانهای پر از کشمکش، در شورشهایی که علیه خلفای اموی و عباسی صورت می‌گرفت تا حمله مغولان خوزستان از موقعیت استراتژیکی برخوردار بود و فتح شوشتر بمنزله تسخیر خوزستان بود. در پایان قاجاریه با احداث راه آهن و عدم عبور آن از شوشتر و بی رونق گشتن کشتیرانی در کارون شمالی، شوشتر موقعیت بندری خود را از دست می‌دهد. متعاقب رکود اقتصادی در شوشتر، مرکزیت خوزستان به اهواز منتقل می‌گردد.

در زمان فتحعلی شاه قاجار، شوشتر، دزفول و هویزه جزء کرمانشاه گردید و به محمدعلی میرزای دولتشاه سپرده شد. بر اثر طاعون در سال هزار و دویست و چهل و هفت ه‍-ق بیش از نیمی از جمعیت شهر خالی شد. در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، دو دستگی حیدری و نعمتی در آن به اوج خود رسید و هر یک در کوچه‌ها و یا پشت‌بام سنگربندی کردند. خزعل خان هم از این وضع استفاده کرد و دسته‌های عرب‌ها را به تاخت و تاز در شوشتر فرستاد. مردم شوشتر از آغاز ظهور اسلام مسلمان و بعدها شیعه شدند. شوشتر را دارالمومنین دانسته‌اند. در دوران امیرکبیر به دلیل یک آشوب محلی، مردمان شهر شوشتر که بیش از ۸۰ درصد آن‌ها مندایی بودند، برای جلوگیری از خون‌ریزی مجبور شدند تا اسلام بیاورند.

از مراکز دیدنی شهرستان شوشتر میتوان به موارد زیر اشاره کرد : 
آسیابهای آبی سیکا
خانه مستوفی
منزل معین التجار
کلاه فرنگی
برج کلاه فرنگی
خرف خانه
قلعه رستم عقیلی
قلعه سلاسل
قلعه رستم
روستای گتوند
شهر باستانی دستوا
پل شادروان
پل لشگر
پلکان های مجموعه آسیابها
ساباط ورودی
پل حاج خدایی
کاروانسرای افضلی
بند ماهی بازان
بند برج عیار یا پل صائبی کش
معبد توعاشقون
چشمه گراب
چشمه سی زنگر
پل آبشور
تونل سه کوره
پل بند گرگر
تونل دهانه شهر
چهار طاقی
پل شاه علی
آبشارهای شوشتر
مسجد جامع شوشتر
بقعه سید محمد گیاهخوار
بقعه سید محمد ماهرو
امامزاده عبدالله
بقعه براء بن مالک
بقعه خضر
صنایع و معادن 

روستاهای تک تکاب، گرآب و کوه زر

 آب رودخانه پیش از ورود به شهر به دو شاخه تقسیم می‌شود: شاخه «گرگر» کارون که از داخل شهر عبور می‌کند، آبشارهای زیبایی را تشکیل می‌دهد و و شاخه دیگر «چهاردانگه» است که از غرب به سوی جنوب شوشتر جریان داشته و در محلی به نام «بند قیر» در جنوب شوشتر مجدداً به هم پیوند می‌خورد. بسیاری از تأسیسات آبی باستانی همچون: آسیابها، کانالها، پل بندها، و آبشارها در مسیر شاخه های گرگر و شطیط ساخته شده اند. 



بند میزان


بند میزان سدی است در شوشتر و ساخته دست انسان مربوط به دوره ساسانیان که تا امروز پابرجاست. ساختن بند میزان شوشتر را به شاپور اول ساسانی نسبت میدهند. این سد آب کارون را به نسبتهای ۲ و ۴ بین رودهای گرگر و شطیط تقسیم میکند. رود گرگر را دودانگه یا مسرقان نیز گویند و رود شطیط را چهاردانگه هم خوانند. مصالح بکار رفته در بند میزان سنگ(تراشیده شده شوشتر) و ساروج هستند. این بند از چند دهانه تشکیل شده‌ است که مهمترین آنها دهانه‌ای است جدا که تنظیم آب دو شاخهٔ رودخانه را انجام می‌دهد به گونه‌ای که اگر دبی گرگر بیشتر از یک سوم باشد آن را به شاخهٔ شطیط انتقال می‌دهد و بلعکس واین خود از شاهکارهای معماری این بند است.این بند سابقاً میزان و همچنین پل قیصر نام داشت، از نوع مصالح ساختمانى که در آن به کار رفته و از نوع سبک‌هاى متفاوتى که در ساختن طاق آن استفاده شده، ‌ قدمت دیرین آن را مى‌توان تشخیص داد. این پل را به طرز زیبا و باشکوه و با پیچ و خم ساخته‌اند و جمع طول آن حدود ۵۲۱ متر است. ساختمان اولیه بند میزان به زمان ساسانیان مربوط است و به بند و پل شاپوری نیز خوانده می شود ولی پس ازخرابى‌ها و تعمیرات متعدد، ساختمان کنونى آن را به پسر فتحعلى‌ شاه قاجار یعنى محمد على میرزا دولتشاه والى خوزستان نسبت مى‌دهد. بهمین علت به بند محمد على میرزا یا بند خاقان نیز مشهور است. 




بند میزان علاوه بر تقسیم آب رودخانه ، کارایی دیگری نیز داشت . منطقه ای که بند میزان بر روی آن ساخته شده  شیب دار بوده و اگر این بند ساخته نمی شد ، به احتمال زیاد تمام آب رودخانه به سمت رود گرگر تغییر مسیر می داد ولی با این بند هم از این امر جلوگیری شده و هم به اندازه دلخواه و نیاز از آب رودخانه تقسیم می شود .  


   


برج کلاه‌ فرنگی 


برج کلاه‌ فرنگی شوشتر با قدمت دوره قاجاریه در مرکز شهر شوشتر در استان خوزستان قرار دارد. این بنای برج مانند در کنار رود کارون و نزدیک به بند میزان در شهرستان شوشتر قرار دارد و مشهور به کلاه فرنگی است. این برج هشت ضلع دارد و زیرسازی آن که برج روی آن قرار گرفته است، نسبت به سطح زمین، چهار متر ارتفاع دارد و ارتفاع خود برج نیز حدود هفت متر است.



مردم شهر شوشتر این برج را کلاه‌فرنگی می نامند و می گویند، برج جایگاه دیده‌بانی قیصر روم یا شاپور ساسانی جهت نظارت بر کار کارگران مشغول در بندمیزان بوده است. نمای بیرونی این برج از سنگ‌های تراش خورده ساخته شده است. که این سنگها نیز به مرور زمان افتاده‌اند و اکنون فقط سه متر از این سنگهای تراش خورده بر بدنه برج باقی مانده است. بندمیزان با دو ضلع مورب خود، تقریبا در روبرو و چشم‌انداز این برج قرار دارد.

برج کلاه‌فرنگی شوشتر در سال ۱۳۷۸ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۶۱۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. 

 


قلعه سلاسل شوشتر


قرنها است که حماسه ی مقاومت دلیرانه ی هرمزان حاکم ایرانی درب مقابل اعراب در درون این قلعه همچنان در اذهان مردم باقی است. این سردار ایرانی به مدت یک سال درون قلعه ی سلاسل شوشتر در مقابل سپاه اعراب مسلمان مقاومت نمود. و در پایان تراژدی، شخصی به اعراب راه مخفی نفوذ به قلعه را نشان داد.

قلعه سلاسل شوشتر دژی است بسیار بزرگ که دارای حیاطهای مفصل و متعدد ، سربازخانه ها ، طویله ها ، حمام ها ، شبستان ها ، برج ها ، باغچه ها ، قورخانه ، نقاره خانه ، حرم خانه ، آشپزخانه ، قاپی های متعدد ، حوض های بزرگ ، حصار و خندق بوده است . برج‌های این قلعه به صورت مدور بوده اند.



این قلعه بجز نقش دفاعی که از شهر شوشتر داشته است، مرکز کنترل نهر داریون و همچنین محل استقرار والی خوزستان می بوده. باوجود تخریب قسمت عمده این قلعه، بخشهای باقیمانده چشمگیر و بسیار دیدنی هستند.

متون تاریخی از وجود آن در زمان هخامنشیان حکایت می کنند و قلعه تا حدود ۵۰ سال پیش آباد بوده است. آثاریکه در سطح آزاد قلعه سلاسل باقی مانده همگی به دوران اسلام تعلق دارد. و از دوره ساسانی فقط دیوارهای شمالی قلعه را می توان به حساب آورد. دیوارهای نامبرده بر حاشیه مافاریان دیده می شود قلعه سلاسل بارها رو به ویرانی نهاده و تعمیر شده است. یکبار به دست فتحعلی خان پسر واخشتوخان در قرن 11 هجری و دفعه دیگر در سال 1237 بدست محمد علی میرزای دولتشاهی بار دیگر به امر نظام السلطنه حسینقلی خان مافی در 1307 مرمت کامل شده است. در دوران قاجار توسط والی خوزستان عمارتی حکومتی در سمت شمال این قلعه در 3 طبقه ساخته شده که قسمت‌های زیرین این بنا بزرگتر از دیگر طبقه‌ها بوده و بالاترین طبقه ظاهرا تماشاخانه بوده و حوض بزرگی در میان آن قرار داشته است. 



این قلعه ی تاریخی بارها مورد بی مهری افراد مختلفی قرار گرفته است اگر چه این دژ عظیم در مقابل بسیاری از دشمنان داخلی و خارجی سرسختانه مقاومت نموده ولی متاسفانه در دهه 40 رئیس اداره ی دارایی شوشتر عمارت ها و ساختمانهای درون قلعه را ویران و از مصالح قلعه برای ساخت اداره ی دارایی استفاده کرد. از قلعه ی سلاسل در حال حاضر چیزی جز یک یا چند ویرانه باقی نمانده است. شوادان قدیمی آن که دارای کورهای ارتباطی متعددی با بناهای شاخص شهر(بقعه بر ابن مالک و...) دارد و کاملا مسدود شده است. در اوایل انقلاب ورودی شوادان قلعه و تمام تونلها و راههای مخفی آن نیز توسط نیروهای امنیتی شهر برای جلوگیری از تبدیل شدن این اماکن به محیط های غیر اخلاقی مسدود شد است.اکنون تمامی عمارتهای آن تخریب شده اند و جز اتاقهای زیر زمینی، شوادانها و تونلهای داریون چیزی از آن نمانده است. 



مادام ژان دیولافوآ باستان شناس معروف اعزامی دولت فرانسه در سال ۱۸۸۱م در باره قلعه می گوید: «قلعه سلاسل اقامتگاه رسمی والی خوزستان است، و در روی کوهی که مانند فلات کوچکی است قرار دارد. در پای این کوه هم یکی از شعب کارون که شطیط نام دارد عبور می کند، و ساختمانها و استحکاماتی که از عهد ساسانیان باقی مانده اند آن را از طرف شهر قابل دفاع می سازند.»



در زیر این قلعه ظاهراً 5 شوادان بزرگ بوده که با شوادان‌های سطح شهر در ارتباط بوده است. در قسمت بالای این شوادان 3 سی‌سرا بزرگ قرار دارد که کار تهویه هوا را انجام می‌داده و ظاهرا بزرگان نظامی در این شوادان در تابستان استراحت می‌کرده اند. شوادان بزرگ قلعه که در دوران نظام السلطنه مافی در سال 1307 بازسازی و مرمت شده به چشم می‌خورد. کف و دیوارهای آن توسط کاشی‌های آبی رنگ تزئین شده و در بالای سی‌سرای نزدیک شوادان یک بادگیر قرارداشته که روی تونلی از زیر قلعه رد می‌شده قرار داشته است .

 شوادان قدیمی قلعه که دارای کورهای ارتباطی متعددی با بناهای شاخص شهر(بقعه بر ابن مالک و...) دارد و کاملا مسدود شده است. در اوایل انقلاب ورودی شوادان قلعه و تمام تونلها و راههای مخفی آن نیز توسط نیروهای امنیتی شهر برای جلوگیری از  تبدیل شدن این اماکن به محیط های غیر اخلاقی مسدود شد  است. در زیر قلعه سلاسل در ضلع شمال و غربی و بر حاشیه شطیط نمونه اینگونه فضاها بسیار است و هم اکنون در فصل تابستان از آنها استفاده می گردد و ساختن آنها در دوره های مختلف انجام گرفته است. و همه آنها در اختیار ساکنین قلعه بوده و ایجاد خندق در جبهه جنوبی قلعه سلاسل دسترسی به آنها را برای عموم غیر ممکن می ساخته  است. 


در شمال قلعه سلاسل جهت دسترسی به آب داریان پلکان سر پوشیده ای درون سنگ کنده اند که به یکی از مجرا های آبرسانی نهر داریان مربوط می شود. از طریق این پلکان آب مصرفی قلعه در مواقع ضروری تأمین می شده است. پلکانهای دیگری نیز از درون عمارتهای قلعه به کت (اتاقکهای صخره ای) زیر قلعه که در ساحل رودخانه قرار دارند منتهی می شدند. این کت ها در هنگام تابستان برای استراحت ساکنان قلعه محیط خنک و مطبوعی را ایجاد می کرد. در ضمن قلعه سیستم تهویه هوا و چیزی شبیه کولر های امروزی ولی زیر زمینی وجود داشته و هوای خنک شده از عبور آب از نهر داریون توسط این کانالها به زیر اتاقهای قلعه منتقل می شده است. 

 


در ساخت فضاهای زیر قلعه تا آنجا که ممکن بوده از سنگ طبیعی استفاده کرده اند و جاهائی که غیر منظم بوده است ایجاد دیوارهای الحاقی آنها را به طرح هندسی در آورده اند. سقف این فضا را سنگ کوه تشکیل می دهد و هر کجا که سنگ در اثر آب باران سوراخ شده و یا بیم ریزش می رفته است بوسیله طاق های آجری گهواره ای و دور چین آنرا پوشانده یا تقویت کرده اند. نهرهای آب و اطاقهای موجود در زیر قلعه و در دو سوی شمالی و غربی قلعه سلاسل چنان ارزشی به این قلعه باستانی داده است که برقدرت و اهمیت آن بسیار می افزاید. 



در تواریخ و تذکره ها نوشته اند که جلوی قلعه سلاسل میدانهای وسیع بوده که حتی در مواقع ضرورت انعام و مواشی اهل قرای نزدیک را در آنجا جای می داده اند. در بررسی در سطح قلعه می توان آنچه را که به آن اشاره شده دید. هنوز آثار حوضها و اطاق ها و شبستانها و حصار آن پا بر جاست. 

در بررسی این قلعه شبستان (شوادان) با پلکانهای متعدد مشاهده می شد که هنوز سالم مانده حتی نورگیرهای ان قابل استفاده و با پاک کردن آوار و تعمیر آن دیده باز دید کنندگان بدرون آن که در حدود 20 متری عمق زمین کنده شده است خیره می گردد. بر حاشیه مافاریان هنوز آثار پنجره ها و در ها پا برجاست. آثار اطاق های کوچک در ردیفهای منظم چگونگی سربازخانه ای را به نظر می آورد. کف پوش حیاط آن پدیدار است. چند اطاق آن با اینکه از خاک پر شده هنوز پا برجاست.



سطح این قلعه پوشیده از سفالهای متعددی است که یادگار گذشته ی پنهان این بناست و بجاست که با بررسی دقیق تر به بسیاری از سوالات بی جوابی که در مورد این شهر تاریخی است جواب داد. برای احیای دوباره این قلعه ی تاریخی میتوان با هماهنگی نیروهای امنیتی شهر کلیه ی ورودی های طبقات زیرین قلعه را مجدداً باز کرد و توسط چراغهای مناسب محیطی زیبا و تفریحی را بوجود آورد.

هنوز بقایای خندق قلعه نیز وجود دارد ولی بر روی آن ساختمان ساخته اند.


 


منبع مطالب قلعه سلاسل :

ویکی پدیا  ، http://aminmohamad470.blogfa.com   ،  http://www.shushtarchtb.ir


 نهر داریون


 داریون نهری است در شهر شوشتر که از رود شطیط جدا می ‌شود و دوباره به آن ملحق می ‌گردد. این نهر داریوش یا دارا نیز نام دارد و در زمان داریوش هخامنشی حفر شده است. سر دهانه نهر در زیر قلعه سلاسل قرار دارد و توسط میراب‌ها از همین قلعه کنترل می ‌شده است. وظیفه این نهر، آبیاری دشت میاناب شوشتر است .



حفر کانال داریون را برخی از متون تاریخی به دوره حکومت داریوش اول هخامنشی نسبت می‌دهند که حدود قرن پنجم قبل از میلاد است . داریون" برگرفته از نام داریوش است. در نوشته مورخان یونانی داریوش را داریون معرفی می‌کنند. این نهر تنها سازه آبی شوشتر است که پس از گذشت قرن‌ها همچنان نام بانی خویش را یدک می‌کشد. پل بند شادروان حدود 300 متر پایین‌تر از آبگیرهای نهر داریون سطح آب را برای سوار شدن بر نهر داریون بالا می‌آورد. این نهر نه تنها آب مورد نیاز کشاورزی ساکنان شهر را تأمین می‌کند بلکه با حفر تونل‌های آب بر نیز مانند قنات آب را به درون شوادان (زیرزمین) منازل بافت قدیم هدایت می‌کرد. 



مولف تحفة العالم می‌نویسد: «در حوالی شهر باغ و بوستان نبود و رودخانه از حوالی شهر تخمیناً نیم فرسخ دور بود و مردم قری و قوافل به کشتی از رودخانه عبور می‌نمودند و به این سبب زحمت بسیاری کشیدند تا این که دارای اکبر نهر داریان را ابتدا نموده فرصت اتمام نیافت و دارا بن دارا به اتمام آن کوشید و آب از میان شهر و صحرای گرگر جاری ساخت و این قبل از اسکندر ذوالقرنین بود».



اگرچه بسیاری از مورخان پل بند شادروان را از سازه‌های آبی دوره ساسانی می‌دانند؛ با توجه به وجود نهر داریون در دوره هخامنشی و قرار داشتن ارتفاع آبگیرهای نهر داریون در فاصله‌ای بالاتر از سطح آب رودخانه در دوره کم آبی می‌توان به وجود پل بند شادروان در دوره هخامنشی نیز با قطعیت نظر داد و به طور حتم در دوران ساسانی مجددا بازسازی شده است.



به گزارش ایسنا، منطقه خوزستان، نهر داریون(دارا) پس از شاخه گرگر دومین کانال دست‌کند بزرگ شوشتر است که زمین‌های کشاورزی میان دو شاخه اصلی کارون و شاخه گرگر را به علت ارتفاع بالای این زمین‌ها نسبت به رودخانه آبیاری می‌کند.

 


آبگیرهای نهر داریون که از زیر صخره‌های ساحلی رودخانه شطیط در زیر قلعه سلاسل آغاز می‌شوند شامل هشت آبگیر هستند که برخی از آن‌ها طی سال‌های متمادی مسدود شده‌اند. در زیر قلعه سلاسل پلکان‌هایی جهت برداشت آب از نهر تعبیه شده بود به طوری که در هنگام محاصره و بسته شدن درهای قلعه به راحتی از نهر آب بر‌می‌داشتند. هشت کانال مذکور در زیر قلعه سلاسل تبدیل به دو کانال بزرگ می‌شوند و پس از خروج از زیر قلعه به یک کانال بزرگ تبدیل می‌شوند که تا مسافت‌ها به صورت یک کانال روباز به درون دشت میاناب هدایت می‌شود. درون قلعه نیز حمام‌های متعددی توسط تنبوشه‌های سفالی آب نهر داریون را استفاده می‌کردند.



این نهر به همراه 15 اثر تاریخی دیگر شوشتر به صورت یکجا در نشست سالانه کمیته میراث جهانی یونسکو در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۹ (۵ تیرماه ۱۳۸۸) در شهر سویل اسپانیا، با احراز معیارهای ۱، ۲ و ۵ با عنوان نظام آبی تاریخی شوشتر به عنوان دهمین اثر ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو با شماره ۱۳۱۵ به ثبت رسید.

 در سالهای اخیر وزارت نیروی ایران اقدام به لایروبی و زهکشی بتونی این نهر نموده است.( البته به نظر من این کار زیاد کارشناسی شده نبوده ، چون سنگ های نهر به علت نبود رطوبت در حال تخریب و ریزش هستند و آب از زیر بتون جریان دارد. )


 



نهر داریون یک نهر دوقلو  همسان نیز دارد ولی آن تخریب شده است .





اینها تعدادی از آثار شوشتر هستند ، باید خودتان بروید و از نزدیک ببنید . در پست بعدی در مورد آسیاب و آبشار های شوشتر بیشر توضیح داده شده است .